Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
graphic
U
مربوط به نقاشی یاترسیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
graphic
U
مربوط به نقاشی
vorticism
U
مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
oil on canvas
[painting technique]
U
رنگ روغنی نقاشی روی کرباس
[شیوه نقاشی]
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
daubry
U
نقاشی بد
paintings
U
نقاشی
canvas
U
نقاشی
canvases
U
نقاشی
the brush
U
نقاشی
daubery
U
نقاشی بد
painting
U
نقاشی
portraits
U
نقاشی
portrait
U
نقاشی
pictorial art
U
نقاشی
murals
U
نقاشی دیواری
illusionism
U
نقاشی از منافرخیالی
oil paintings
U
نقاشی بارنگ
oil painting
U
نقاشی بارنگ
wall painting
U
نقاشی دیواری
brush
U
نقاشی کردن
his painting lacked repose
U
نقاشی وی توافق
mural
U
نقاشی دیواری
miniature
U
نقاشی باتذهیب
miniatures
U
نقاشی باتذهیب
impaint
U
نقاشی کردن
water colour
U
نقاشی ابرنگی
picture
U
نقاشی کردن
pictured
U
نقاشی کردن
pictures
U
نقاشی کردن
white ground technique
U
اسلوب نقاشی
paints
U
رنگ نقاشی
paint
U
رنگ نقاشی
picturing
U
نقاشی کردن
watercolor
U
نقاشی ابرنگ
tablature
U
تصویر نقاشی
easel
U
سه پایه نقاشی
portraiture
U
نقاشی از صورت
pencils
U
نقاشی مدادی
palette knife
U
کاردک نقاشی
drawing key
U
کپیه نقاشی
tableau
U
پرده نقاشی
tableaus
U
پرده نقاشی
tableaux
U
پرده نقاشی
finger painting
U
نقاشی انگشتی
finger painting
U
نقاشی با انگشت
polychromy
U
نقاشی رنگارنگ
plychromy
U
نقاشی رنگارنگ
picture gallery
U
اطاق نقاشی
paysage
U
نقاشی دورنما
easels
U
سه پایه نقاشی
pallet knife
U
کاردک نقاشی
fresco
U
نقاشی دیواری
pencilling
U
نقاشی مدادی
palette knives
U
کاردک نقاشی
pencil
U
نقاشی مدادی
pastel
U
نقاشی بامدادرنگی
frescoes
U
نقاشی دیواری
spackle
U
بتونه نقاشی
mirror drawing
U
نقاشی از ایینه
scumble
U
رنگهای نقاشی
animation
U
نقاشی متحرک
animations
U
نقاشی متحرک
painting and the like
U
نقاشی و مانند ان
sand painting
U
نقاشی روی شن
painted
U
نقاشی شده
illusiansm
U
نقاشی سه بعدی
living picture
U
پرده نقاشی
aqua relle
U
نقاشی اب و رنگی
nocturne
U
نقاشی از منظره شب
aquarelle
U
نقاشی اب و رنگی
nocturnes
U
نقاشی از منظره شب
brushes
U
نقاشی کردن
bepaint
U
نقاشی کردن
fresco
U
نقاشی ابرنگی روی گچ
plafond
U
سقف نقاشی شده
tableau
U
دور نمای نقاشی
frescoes
U
نقاشی ابرنگی روی گچ
oil paintings
U
نقاشی رنگ روغنی
paint brush
قلم موی نقاشی
frescoes
U
نقاشی ابرنگی کردن
vase painting
U
نقاشی روی سفال
tableaux
U
دور نمای نقاشی
oil painting
U
نقاشی رنگ روغنی
tableaus
U
دور نمای نقاشی
oil color
U
روغن مخصوص نقاشی
fresco
U
نقاشی ابرنگی کردن
palette
U
جعبه رنگ نقاشی
chiaroscuro
U
نقاشی سیاه قلم
sea piece
U
نقاشی منظره دریا
old masters
U
نقاشی هر یک از این هنرمندان
draw a man test
U
ازمون نقاشی ادمک
line drawing
U
نقاشی با مداد وقلم
palettes
U
جعبه رنگ نقاشی
Oil painting .
U
نقاشی رنگ روغن
old master
U
نقاشی هر یک از این هنرمندان
tablature
U
نقاشی دیواری یا سقفی
line drawings
U
نقاشی با مداد وقلم
animated cartoon
U
فیلمهای نقاشی شده
comic strip
U
فیلمهای نقاشی شده
comic strips
U
فیلمهای نقاشی شده
draw a person test
U
ازمون نقاشی ادم
panels
U
نقاشی روی چوی
scenograph
U
منظره نقاشی شده
panel
U
نقاشی روی چوی
scenography
U
نقاشی پردههای نمایش
drawings
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
kakemone
U
[تصویر و نقاشی روی ابریشم]
divisinism
U
تجزیه کاری رنگ در نقاشی
arras
U
نقاشی طراحی قلاب دوزی
drawing
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
predella
U
نقش یا نقاشی در روی خیزپله
crayons
U
مداد ابرو نقاشی کردن
mezzotinto
U
نقاشی سایه روشن کردن
cel
U
فریم ... در یک ترتیب نقاشی متحرک
galleries
U
جای ارزان اطاق نقاشی
crayon
U
مداد ابرو نقاشی کردن
frank drawing completion test
U
ازمون تکمیل نقاشی فرانک
gallery
U
جای ارزان اطاق نقاشی
canvas
U
کرباس پارچه مخصوص نقاشی
canvases
U
کرباس پارچه مخصوص نقاشی
goodenough draw a man test
U
ازمون نقاشی ادمک گودایناف
mezzotint
U
نقاشی سایه روشن کردن
pornography
U
نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
pieta
U
نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
brushes
U
شکل وسیله برس در بسته نقاشی
canvases
U
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
To fake an oil – painting .
U
یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
canvas
U
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
war paint
U
نقاشی بدن برای رزم و پیکار
encaustic
U
نقاشی بارنگی که باموم اب کرده بسازند
ambience
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
ambiance
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
brush
U
شکل وسیله برس در بسته نقاشی
paint roller mill
U
غلطک دسته دار ویژه نقاشی ساختمان
grisaille
U
نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
picturesqueness
U
شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
applique
U
نقاشی رنگ و روغن روی فرف فلزی
Biedermeier
U
[سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
collages
U
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collage
U
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
The painting portrays the death of Nelson.
U
این نقاشی مرگ نلسون را مجسم می کند .
pc paint
U
برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
The painting is only a copy.
U
این نقاشی فقط کپی
[از اصل]
است.
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
graphic display
U
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
pornography
U
نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
crosshair
U
در برنامه رسم یا نقاشی شکل نشانه گر که به صورت ضربدر است
willowware
U
بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
palette
U
لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
palettes
U
لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
altar-piece
U
پرده نقاشی
[یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
story board
U
مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
airbrush
U
یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
chiaroscuro
U
نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
brushes
U
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
brush
U
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
images
U
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
image
U
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
pre imaging
U
تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش
scrawl
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
silhouettes
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
panel
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panels
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
drawing tools
U
مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
paints
U
نگارگری کردن نقاشی کردن
paint
U
نگارگری کردن نقاشی کردن
contour
U
نقاشی کردن طراحی کردن
for
U
مربوط به
apposite
U
مربوط
eight bit system
U
مربوط به یک
germane
U
مربوط
coherent
U
مربوط
irrelevant
U
نا مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com