English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
analytic U مربوط به مکتب یا فلسفهء تحلیلی
analytical U مربوط به مکتب یا فلسفهء تحلیلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aristotelian U مربوط به عقیده و فلسفهء ارسطو
aristotelean U مربوط به عقیده و فلسفهء ارسطو
activism U فرضیهء فلسفهء
acatalepsy U فلسفهء احتمالی
accidentalism U فلسفهء عرضی
evangelicalism U فلسفهء مذهب اوانجلی
authoritarianism U فلسفهء تمرکز قدرت یا استبداد
analytical U تحلیلی
analitical U تحلیلی
analytic U تحلیلی
analytical graphics U گرافیک تحلیلی
analytical balance U تعادل تحلیلی
analytical psychology U روانشناسی تحلیلی
analytical function U تابع تحلیلی
analytic therapy U درمان تحلیلی
analytical engine U ماشین تحلیلی
analytic geometry U هندسه تحلیلی
analytic geometry U هندسهء تحلیلی
analysis graphics U نمودارهای تحلیلی
analog computer U کامپیوتر تحلیلی
analytics U هندسهء تحلیلی
analytical graphics U نگاره سازی تحلیلی
coordinate geometry U هندسه تحلیلی [ریاضی]
analytical geometry U هندسه تحلیلی [ریاضی]
analytic geometry U هندسه تحلیلی [ریاضی]
real analytic function U تابع تحلیلی [حقیقی] [ریاضی]
analytic number theory U نظریه تحلیلی اعداد [ریاضی]
complex analytic function U تابع تحلیلی [مختلط] [ریاضی]
analog computer U کامپیوتری که با استفاده از اطلاعات تحلیلی کار میکند
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
reflex U یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
reflexes U یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
ism U مکتب
school U مکتب
schools U مکتب
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
cynicism U مکتب کلبیون
historcicism U مکتب تاریخی
mesmerism U مکتب مسمر
utilitarianism U مکتب انتفاعی
austrian school U مکتب اتریشی
vienna school U مکتب وین
existentialism U مکتب اگزیستانسیالیزم
cabalism U مکتب حروفیون
freudianism U مکتب فروید
egalitarianism U مکتب مساوات
freudism U مکتب فروید
imagism U مکتب تخیل
orthodox school U مکتب کلاسیک
nancy school U مکتب نانسی
operationism U مکتب عملی
association school U مکتب تداعی
cynism [rare] [cynicism] U مکتب کلبیون
cults U مکتب تفکر
cult U مکتب تفکر
Impressionism U مکتب تجسم
protectionism U مکتب حمایتی
salpetriere school U مکتب سالپتریر
monetary school U مکتب پولی
banking school U مکتب بانکداری
lamarckianism U مکتب لامارک
lamarckism U مکتب لامارک
leipzig school U مکتب لایپزیک
raphael school U مکتب رفائیل
manchester school U مکتب منچستر
mathematical school U مکتب ریاضی
roman school U مکتب رفائیل
neoclassical school U مکتب نئوکلاسیک
materialism U مکتب مادیت
school U مکتب نحله
school U مکتب دبستان
schools U مکتب دبستان
wurzburg school U مکتب وورتسبورگ
Classicism U مکتب کلاسیسم
zurich school U مکتب زوریخ
cartesianism U مکتب دکارت
eclecticism U مکتب التقاطی
operationalism U مکتب عملی
schools U مکتب نحله
classical economics U مکتب کلاسیک در اقتصاد
romanticism U مکتب هنری رومانتیک
Pre-Raphaelite U مکتب پیش رافائلی
sects U مکتب فلسفی بخش
schools U پیروان یک مکتب اموزشگاه
Art Nouveau U مکتب هنری آرنوو
imagism U مکتب شعر جدید
semeiotic U مکتب علائم رمزی
nihilist U معتقد به مکتب nihilism
protectionism U مکتب طرفدار حمایت
liberal school U مکتب اقتصادی کلاسیک
liberal school U مکتب ازادی اقتصادی
cubism U مکتب کوبیسم درنقاشی
Pre-Raphaelites U مکتب پیش رافائلی
neoplatonism U مکتب افلاطونیون جدید
keynesian economics U مکتب اقتصادی کینز
school U پیروان یک مکتب اموزشگاه
monetarism U مکتب اصالت پول
semiotic U مکتب علائم رمزی
monetarism U مکتب پول گرایی
individualism U مکتب اصالت فرد
egalitarianism U مکتب تساوی طلب
institutionalism U مکتب اصالت نهاد
school U مکتب علمی یافلسفی
egalitarianism U مکتب مساوات بشر
sect U مکتب فلسفی بخش
humanism U مکتب اصالت انسان
schools U مکتب علمی یافلسفی
realist U پیرو مکتب realism
realists U پیرو مکتب realism
hedonism U مکتب رفاه طلبی
academies U مکتب انجمن ادباء و علماء
academies U مکتب وروش تدریس افلاطونی
academy U مکتب انجمن ادباء و علماء
cubistic U وابسته به مکتب هنری کوبیسم
dialectical idealism U مکتب جدلی ایده الی
cubist U وابسته به مکتب هنری کوبیسم
academy U مکتب وروش تدریس افلاطونی
acatalepsy U موضوع غیرقابل درک مکتب
Pre-Raphaelites U وابسته به این مکتب و نقاشان آن
schoolmaster U نافم مدرسه مکتب دار
schoolmasters U نافم مدرسه مکتب دار
hedge school U مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
monetarist U هوادار مکتب پول گرایی
Pre-Raphaelite U وابسته به این مکتب و نقاشان آن
kailyard school U مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
truant U شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
truants U شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
symbolism U نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
cynics U بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
cynic U بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
Pre-Raphaelites U مکتب بازنمایی طبیعت آنطور که هست
bald style U روش و مکتب ساده وبی لطافت
Pre-Raphaelite U مکتب بازنمایی طبیعت آنطور که هست
hegelianism U مکتب فلسفی هگل فیلسوف المانی
monetrarist keynesian debate U بحث طرفداران مکتب پولی وکینزی
manchester school U مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
behaviorism U مکتب روانشناسی برمبنای رفتار و ادراکات فرد
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
flamboyant U زرق وبرق دار وابسته به مکتب معماری گوتیگ
orthodox school U مکتب اقتصادی سنتی که اقتصاددانان قبل ازکینز را نیزشامل میشود
new marxism U مکتب اختراعی "ژرژ سورل " که عمدتا" بر تحریک افکارزحمتکشان به انقلاب متکی است
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
Marxists U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxist U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
utilitarianism U بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
monetary school U مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
vorticism U مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
neo keynesians U اقتصاددانان جدید کینزی گروهی که نظریات اقتصادی انها بر خلاف نظریات طرفداران مکتب پولی است
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
economic liberalism U مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
mathematical school U مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
bakuninism U اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
imagism U مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
nationallism U مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
objectivism U عینیت گرایی مکتب عینیت
pertinenet U مربوط
related U مربوط
pertaining U مربوط به
condequent U مربوط
caprine U مربوط به بز
coordinate U مربوط
hydraulic U مربوط به اب
cretaceous U مربوط به گچ
lineal U مربوط به خط
eight bit system U مربوط به یک
curatorial U مربوط به
germane U مربوط
proper U مربوط
for U مربوط به
pertinent U مربوط به
pertinent U مربوط
irrelevant U نا مربوط
apposite U مربوط
coherent U مربوط
vespertinal U مربوط به شب
affined U مربوط
correspondent U مربوط به
relevant U مربوط
as for U مربوط به
correspondents U مربوط به
speculative U مربوط به اندیشه
ammino U مربوط به امونیاک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com