Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
logistical
U
مربوط به اماد یکانها
national command
U
یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
strategic
U
استراتژیکی مربوط به خط مشیهای سیاسی واقتصادی و نظامی و روانی وجغرافیایی یا ملی کشور
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
supremacy
U
برتری کامل قوا سیادت جنگی یا نظامی حاکمیت بر میدان نبرد
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
fixed pivot
U
محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
redesignate
U
اسم گذاری مجدد یکانها یاتغییر دادن شماره یکانها
pertinenet
U
مربوط
apposite
U
مربوط
caprine
U
مربوط به بز
affined
U
مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
pertinent
U
مربوط به
coherent
U
مربوط
proper
U
مربوط
germane
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
as for
U
مربوط به
irrelevant
U
نا مربوط
for
U
مربوط به
correspondents
U
مربوط به
correspondent
U
مربوط به
pertaining
U
مربوط به
curatorial
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط
related
U
مربوط
condequent
U
مربوط
relevant
U
مربوط
eight bit system
U
مربوط به یک
coordinate
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
lineal
U
مربوط به خط
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
archival
U
مربوط به بایگانی
aguish
U
مربوط به تب و لرز
materials
U
مربوط جسم
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
posts
U
مربوط به پست
posted
U
مربوط به پست
dictatorial
U
مربوط به دیکتاتور
numerical
U
مربوط به اعداد
post-
U
مربوط به پست
faunae
U
مربوط به جانوران
arbitral
U
مربوط به حکمیت
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
ameban
U
مربوط به امیب
amebic
U
مربوط به امیب
ameboid
U
مربوط به امیب
ammino
U
مربوط به امونیاک
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
amazonian
U
مربوط به امازونها
analitical
U
مربوط به تجزیه
material
U
مربوط جسم
expiratory
U
مربوط به زفیر
anent
U
در مشارکت با مربوط به
anglian
U
مربوط به نژاد
photo-
U
مربوط به نور
ameba
U
مربوط به امیب
narcotic
U
مربوط به موادمخدره
tutorial
U
مربوط به قیمومت
c
U
مربوط به کامپیوتر
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
caloric
U
مربوط به کالری
arteriovenous
U
مربوط به رگها
capitular
U
مربوط بفصل
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
collegial
U
مربوط به دانشکده
cerebellar
U
مربوط به مخچه
chromatic
U
مربوط به رنگها
chromic
U
مربوط به کرومیوم
self-
U
مربوط به خود
churchly
U
مربوط به کلیسا
computational
U
مربوط به یک محاسبه
ghostly
U
مربوط به روح
tutorials
U
مربوط به قیمومت
dictoral
U
مربوط به دکتری
treats
U
مربوط بودن به
treated
U
مربوط بودن به
treat
U
مربوط بودن به
astro
U
مربوط به نجوم
atomistic
U
مربوط به اتم
bardic
U
مربوط به رامشگری
basal
U
مربوط به ته یابنیان
bear on
U
مربوط بودن
domiciliary
U
مربوط به خانه
histrionic
U
مربوط به نمایش
britannic
U
مربوط به بریتانیا
divisional
U
مربوط به تقسیم
brumal
U
مربوط به زمستان
post
U
مربوط به پست
as to
U
عطف به مربوط به
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
ceremonial
U
مربوط به جشن
my
U
مربوط بمن
feminine
U
مربوط به جنس زن
centenarians
U
مربوط به قرن
centenarian
U
مربوط به قرن
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
Hellenic
U
مربوط به یونان
geriatric
U
مربوط به پیری
polar
U
مربوط به قطب
mammary
U
مربوط به پستان
mammary
U
مربوط به پستانداران
thematic
U
مربوط بموضوع
contiguous
U
مربوط بهم
aesthetically
U
مربوط به علم
aesthetic
U
مربوط به علم
astrological
U
مربوط به نجوم
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
sartorial
U
مربوط به خیاطی
congressional
U
مربوط به کنگره
polar
U
مربوط به قط بها
technologically
U
مربوط به فناوری
affiliate
U
مربوط ساختن
prospective
U
مربوط به اینده
parental
U
مربوط به والدین
communists
U
مربوط به کمونیسم
communist
U
مربوط به کمونیسم
operatic
U
مربوط به اپرا
climatic
U
مربوط به اب وهوا
futuristic
U
مربوط به اینده
affiliated
U
مربوط ساختن
affiliates
U
مربوط ساختن
affiliating
U
مربوط ساختن
technological
U
مربوط به فناوری
speculative
U
مربوط به اندیشه
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
anal
U
مربوط به مقعد
existential
U
مربوط به هستی
budgetary
U
مربوط به بودجه
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
retired
U
مربوط به بازنشستگی
vehicular
U
مربوط به خودرو
adulterous
U
مربوط به زنا
concern
U
مربوط بودن به
fractional
U
مربوط به بخشهایی
fractional
U
مربوط به بخشها
nasal
U
مربوط به بینی
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
ovarian
U
مربوط به تخمدان
baronial
U
مربوط به بارون
nuclear
U
مربوط به اتمی
concerns
U
مربوط بودن به
dependent
U
مربوط محتاج
outbound
U
مربوط به خارج
achaian
U
مربوط به اخائیه
achaean
U
مربوط به اخائیه
acetarious
U
مربوط به سالاد
avuncular
U
مربوط بدایی
thermal
U
مربوط به گرما
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
racing
U
مربوط بمسابقه
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
Americans
U
مربوط بامریکا
personal
U
مربوط به کسی
municipal
U
مربوط به شهرداری
familial
U
مربوط به خانواده
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
surgical
U
مربوط به جراحی
marital
U
مربوط به زناشویی
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
verbs
U
مربوط به صدا
verb
U
مربوط به صدا
American
U
مربوط بامریکا
textual
U
مربوط به متن یا نص
coherently
U
بطور مربوط
commercial
U
مربوط به تجارت
military
U
مربوط به نظام
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
attached
U
مربوط متعلق
occupational
U
مربوط به شغل
ceremonials
U
مربوط به جشن
filiate
U
مربوط ساختن
hydropic
U
مربوط به استسقاء
postal
U
مربوط به پست
larcenous
U
مربوط به دزدی
sales
U
مربوط به فروش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com