English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
technological U مربوط به فناوری
technologically U مربوط به فناوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
nerd U شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
nerds U شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
Other Matches
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
University of Applied Sciences [UAS] U دانشگاه فناوری
college of [music, technology,...] U دانشگاه فناوری
senior technical college U دانشگاه فناوری
biotechnology U زیست فناوری
loadable <adj.> U فشارپذیر [فناوری]
polytechnic U دانشگاه فناوری
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
technical sales and distribution U فروش فناوری و پخش
generation U جدیدترین نوع فناوری
generations U جدیدترین نوع فناوری
eco-tech U فناوری زیست بوم
eco-technology U فناوری زیست بوم
engineering documents U پرونده های فناوری
freewheel [overrunning clutch ] U چرخ آزاد [فناوری مکانیک]
high tech U پیشرفته بودن از نظر فناوری
high technology U پیشرفته بودن از نظر فناوری
generations U فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای LSI
generation U فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای LSI
technological U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technologically U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
telecommunications U فناوری ارسال و دریافت پیام در یک مسافتی
research U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
researches U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
researched U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
researching U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
center disc [disk wheel] U دیسک با سوراخ بزرگ در کانونش [ فناوری خودرو]
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
autokerning U کاهش [و تنظیم ] خودکار فاصله دخشه ها [فناوری چاپ]
automatic kerning U کاهش [و تنظیم ] خودکار فاصله دخشه ها [فناوری چاپ]
generation U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
generations U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
to kern U کاهش دادن [و تنظیم کردن ] فاصله دخشه ها [فناوری چاپ]
to unstitch something [sewing] U کوکی [بخیه ای] را باز کردن [دوختن پارچه] [فناوری بافندگی]
technology U فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی .
technologies U فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی .
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
first generation computer U کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
generations U کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
generation U کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
TrueType U فناوری نوشتاری سافت Apple و ماکروسافت برای چاپ دقیق هر آنچه در صفحه نمایش داده میشود
ion deposition U فناوری چاپ که از نوک چاپی استفاده میکند که نشانه هایی می کشد تا تصویری ایجاد شود که toner را جذب کند
fourth generation computers U فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
case U حرف بزرگ یا حرف معمولی [فناوری چاپ]
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
typo [Colloquial] U اشتباه حروفچینی و چاپ [فناوری چاپ]
typographical error U اشتباه حروفچینی و چاپ [فناوری چاپ]
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
synchronous U فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند
rightsizing U فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
Intel U فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
affined U مربوط
pertaining U مربوط به
eight bit system U مربوط به یک
proper U مربوط
condequent U مربوط
relevant U مربوط
coordinate U مربوط
lineal U مربوط به خط
correspondents U مربوط به
correspondent U مربوط به
caprine U مربوط به بز
cretaceous U مربوط به گچ
vespertinal U مربوط به شب
curatorial U مربوط به
hydraulic U مربوط به اب
for U مربوط به
pertinenet U مربوط
coherent U مربوط
as for U مربوط به
apposite U مربوط
germane U مربوط
irrelevant U نا مربوط
related U مربوط
pertinent U مربوط به
pertinent U مربوط
hypophyseal U مربوط به هیپوفیز
glyptic U مربوط به حکاکی
irrelative U نا مربوط مطلق
vehicular U مربوط به خودرو
domiciliary U مربوط به خانه
immunologic U مربوط به مصونیت
speculative U مربوط به اندیشه
hydropic U مربوط به استسقاء
affiliating U مربوط ساختن
hydrostatic U مربوط به فشار اب
hydrographic U مربوط به اب نگاری
metabolical U مربوط به متابولیزم
horsy U مربوط به اسب
hominoid U مربوط به بشر
hawaiian U مربوط به هاوایی
haemic U مربوط بخون
larcenous U مربوط به دزدی
divisional U مربوط به تقسیم
janitorial U مربوط به فراشی
goidelic U مربوط بسلت
futuristic U مربوط به اینده
climatic U مربوط به اب وهوا
acrobatic U مربوط به بندبازی
retired U مربوط به بازنشستگی
prospective U مربوط به اینده
faunae U مربوط به جانوران
affiliates U مربوط ساختن
filiate U مربوط ساختن
genethliac U مربوط به طالع
garlicky U مربوط به سیر
affiliated U مربوط ساختن
gallinaceous U مربوط بماکیان
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
electrically U مربوط به الکتریسیته
budgetary U مربوط به بودجه
inspectional U مربوط به بازرسی
anal U مربوط به مقعد
glossal U مربوط به زبان
aeronautical U مربوط به فضانوردی
insurrectional U مربوط به شورش
operatic U مربوط به اپرا
communist U مربوط به کمونیسم
parental U مربوط به والدین
existential U مربوط به هستی
expiratory U مربوط به زفیر
affiliate U مربوط ساختن
military U مربوط به نظام
arbitrative U مربوط بحکمیت
baronial U مربوط به بارون
ovarian U مربوط به تخمدان
arbitral U مربوط به حکمیت
nautical U مربوط به کشتیرانی
nasal U مربوط به بینی
fractional U مربوط به بخشها
fractional U مربوط به بخشهایی
archival U مربوط به بایگانی
circumstantial U مربوط به موقعیت
arithmeticlal U مربوط به حساب
commercial U مربوط به تجارت
atomistic U مربوط به اتم
astro U مربوط به نجوم
textual U مربوط به متن یا نص
as to U عطف به مربوط به
arteriovenous U مربوط به رگها
American U مربوط بامریکا
Americans U مربوط بامریکا
anglian U مربوط به نژاد
anent U در مشارکت با مربوط به
analitical U مربوط به تجزیه
outbound U مربوط به خارج
racing U مربوط بمسابقه
agrologic U مربوط بخاکشناسی
fossil U مربوط بادوارگذشته
fossils U مربوط بادوارگذشته
adulterous U مربوط به زنا
achaian U مربوط به اخائیه
achaean U مربوط به اخائیه
dependent U مربوط محتاج
concerns U مربوط بودن به
concern U مربوط بودن به
ammino U مربوط به امونیاک
ameboid U مربوط به امیب
amebic U مربوط به امیب
ameban U مربوط به امیب
ameba U مربوط به امیب
amazonian U مربوط به امازونها
aluminous U مربوط به الومینیوم
aguish U مربوط به تب و لرز
acetarious U مربوط به سالاد
geriatric U مربوط به پیری
computational U مربوط به یک محاسبه
commisural U مربوط به درزوپیوندگاه
collegial U مربوط به دانشکده
meteorological U مربوط به هواسنجی
astrological U مربوط به نجوم
churchly U مربوط به کلیسا
chromic U مربوط به کرومیوم
chromatic U مربوط به رنگها
sartorial U مربوط به خیاطی
congressional U مربوط به کنگره
centenarian U مربوط به قرن
centenarians U مربوط به قرن
dictoral U مربوط به دکتری
corresponsive U مربوط بیکدیگر
feminine U مربوط به جنس زن
my U مربوط بمن
nuclear U مربوط به اتمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com