English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vocabular U مربوط به فرهنگ لغات زبان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dictionary U فرهنگ لغات
dictionaries U فرهنگ لغات
vocabularies U فرهنگ لغات
dictionary U فرهنگ لغات
glossary U فرهنگ لغات
lexicon [dictionary] U فرهنگ لغات
word book U فرهنگ لغات
wordbook U فرهنگ لغات
vocabulary U فرهنگ لغات
lexical U وابسته به فرهنگ لغات
dictionary program U برنامه فرهنگ لغات
glossaries U فرهنگ لغات دشوار
glossary U فرهنگ لغات دشوار
glossary U فرهنگ لغات فنی سفرنگ
glossaries U فرهنگ لغات فنی سفرنگ
synonymize U الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
vocabular U مربوط به لغات یا فهرست ان
etymological U مربوط به ریشه لغات
vocabulary U مجموع لغات یک زبان
vocabularies U مجموع لغات یک زبان
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
computer jargon U لغات فنی مربوط به رشته کامپیوتر
americanist U متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
germanist U دانشمند فرهنگ و زبان المانی
A dictionary tell you what words mean . U فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
Pidgin English <idiom> U انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
This dictionary is published(printed) in three volumes. U این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
homestay U خانواده مهمان دار [کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
glossal U مربوط به زبان
glossopharyngeal U مربوط به زبان و حلق
finnic U مربوط به زبان فنلاندی
onomasticon U فرهنگ نامهای خاص فرهنگ اسامی مردم
ashen U شبیه خاکستر مربوط به چوب درخت زبان گنجشک
name U لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
names U لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
one for one U مرحلهای غالبا" مربوط به یک اسمبلر که در ان یک جمله زبان منبع به یک دستور کارزبان ماشین تبدیل میشود
semantics U 1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
floral design U طرح گل و بته [قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
terminologies U لغات
terminology U لغات
ellipsis U انداختن لغات
vocabularies U فهرست لغات
vocabulary U فهرست لغات
wordplay U بازی با لغات
nomenclature U مجموعه لغات
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
translator U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly U زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language U زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
compiler U که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
english words U واژه ها یا لغات انگلیسی
nomenclator U فهرست لغات و اسامی
etymology U علم اشتقاق لغات
semantics U علم لغات و معانی
syntactics U علم ترکیب لغات
word U لغات رابکار بردن
worded U لغات رابکار بردن
etymologies U علم اشتقاق لغات
snobol U Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
target U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental U زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targetted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
the a.of boreign words U اقتباس یاگرفتن لغات بیگانه
gallicism U اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
reword U لغات متنی را عوض کردن
semantics U علم لغات معنی شناسی
wordless U غیرقابل بیان با لغات خاموش
sesquipedalian U معتاد به استعمال لغات دراز
spelling checker U کنترل کننده حروف لغات
onomastics U علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
malapropian U کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
malapropism U استعمال غلط وعجیب وغریب لغات
back formation U لغت سازی اشتقاق لغات از یکدیگر
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
author language U زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
professional slang U زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
bal U زبان ساده شده زبان اسمبلی
He is speechless (inarticulate). U سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
mealymouthed U ادم چرب زبان شیرین زبان
agglutination U ترکیب لغات ساده و اصلی بصورت مرکب
king's english U اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
Arabic U زبان تازی زبان عربی
interpreted U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interprets U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib U چرب زبان زبان دار
language U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
culturing U فرهنگ
culture U فرهنگ
dictionary U فرهنگ
lexicons U فرهنگ
lowbrow U بی فرهنگ
dictionaries U فرهنگ
kultur U فرهنگ
lexicon U فرهنگ
cultures U فرهنگ
linguistics U علم السنه واشتقاق لغات وساختمان وترکیب کلمات وصرف ونحو لسانیات
processor U کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
Arabic U فرهنگ عربی
acculturate U فرهنگ پذیرفتن
educative U فرهنگ بخش
gradus U فرهنگ عروضی
graecism U فرهنگ یونانی
acculturation U فرهنگ پذیری
armenian U فرهنگ ارمنی
rhyming dictionary U فرهنگ قوافی
an a to a dictionary U ضمیمه فرهنگ
abclution U فرهنگ ناپذیری
gazetteer U فرهنگ جغرافیایی
deculturation U فرهنگ باختگی
lexicography U فرهنگ نویسی
encyclopaedia U فرهنگ جامع
subcultures U خرده فرهنگ
enculturation U فرهنگ اموزی
thesauruses U فرهنگ جامع
subcultures U فرهنگ فرعی
walking dictionary U فرهنگ متحرک
data dictionary U فرهنگ داده ها
iranism U فرهنگ ایرانی
class culture U فرهنگ طبقهای
deculturation U فرهنگ زدایی
urbiculture U شهر فرهنگ
thesaurus U فرهنگ جامع
folklore U فرهنگ قومی
national culture U فرهنگ ملی
subculture U خرده فرهنگ
ministry of education U وزارت فرهنگ
ministry education U وزارت فرهنگ
etymologicon U فرهنگ مشتقات
subculture U فرهنگ فرعی
glossarist U کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
an a to a dictionary U ذیل یاملحقات فرهنگ
hellenist U متخصص فرهنگ یونان
culture free tests U ازمونهای فرهنگ- نابسته
eeglish persian dictionary U فرهنگ انگلیسی به فارسی
culture fair tests U ازمونهای فرهنگ- نابسته
lexical U وابسته به فرهنگ نویسی
culture bound tests U ازمونهای فرهنگ- بسته
chung shin sooyak U فرهنگ اخلاقی تکواندو
exception U ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
exceptions U ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
dedicated U کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
scottish gaelic U زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
Brahmin U آدم با فرهنگ از طبقات بالا
it is ministerial to culture U وسیله ترقی فرهنگ است
occidentalism U پیروی از فرهنگ و تمدن باختری
slavicist U محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
Brahmins U آدم با فرهنگ از طبقات بالا
lexicography U فرهنگ نویسی واژه نگاری
slavist U محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
philistia U ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
philistine U ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
culturist U فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
philistines U ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
intercultural U وابسته به فرهنگ دو کشور بین فرهنگی
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
Don't touch me!; Don't you touch me! U به من خیلی نزدیک نشو ! [یک متر در فرهنگ باختر]
Indian style U [سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
acculturate نقل و انتقال دادن فرهنگ یک جامعه به جامعهء دیگر
Don't touch me!; Don't you touch me! U وارد منطقه شخصی من نشو ! [یک متر در فرهنگ باختر]
humanism U مسلک نوع پرستی و انسان دوستی ادبیات و فرهنگ
This dictionary has many examples of how idioms are used . U این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
occidentalist U کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
gradus U فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
lore U فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
glossaries U فهرست معانی فهرست لغات
glossary U فهرست معانی فهرست لغات
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com