Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rustic
U
مربوط به دهکده دهاتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
villatic
U
مربوط به دهکده
village
U
دهکده
dene
U
دهکده
krahl
U
دهکده
dorp
U
دهکده
borough
U
دهکده
boroughs
U
دهکده
hamlet
U
دهکده
thorp
U
دهکده
villages
U
دهکده
stead
U
دهکده
hamlets
U
دهکده
village green
U
میدان دهکده
holy joe
U
کشیش دهکده
clachan
U
دهکده کوچک کوهستانی
kraals
U
در دهکده مسکن دادن
kraal
U
در دهکده مسکن دادن
pueblo
U
دهکده سرخ پوستان
boorish
U
دهاتی
carle
U
دهاتی
villein
U
دهاتی
churl
U
دهاتی
clodhopper
U
دهاتی
chuff
U
دهاتی
villager
U
دهاتی
carl
U
دهاتی
clodhoppers
U
دهاتی
villagers
U
دهاتی
boors
U
دهاتی
peasant
U
دهاتی
boor
U
دهاتی
kern
U
دهاتی
doric
U
دهاتی
backwoodsman
U
دهاتی
narrow minded
U
دهاتی
tao
U
دهاتی
peasants
U
دهاتی
loutish
U
دهاتی وار
arcadian
U
ادم دهاتی
churlishly
U
دهاتی وار
hobnail
U
دهاتی روستایی
rustication
U
دهاتی سازی
skep
U
سبدگرد دهاتی
frosted
U
دهاتی سازی
yokels
U
دهاتی نادان
yokel
U
دهاتی نادان
villatic
U
روستایی دهاتی
kraal
U
دهکده بومیان افریقای جنوبی کلبه
kraals
U
دهکده بومیان افریقای جنوبی کلبه
rube
U
ادم دهاتی ناشی
hicks
U
دهاتی جاهل احمق
hick
U
دهاتی جاهل احمق
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pertaining
U
مربوط به
vespertinal
U
مربوط به شب
pertinenet
U
مربوط
germane
U
مربوط
correspondent
U
مربوط به
hydraulic
U
مربوط به اب
correspondents
U
مربوط به
coherent
U
مربوط
relevant
U
مربوط
proper
U
مربوط
affined
U
مربوط
related
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
irrelevant
U
نا مربوط
coordinate
U
مربوط
condequent
U
مربوط
lineal
U
مربوط به خط
apposite
U
مربوط
pertinent
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
caprine
U
مربوط به بز
as for
U
مربوط به
curatorial
U
مربوط به
for
U
مربوط به
eight bit system
U
مربوط به یک
attached
U
مربوط متعلق
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
ceremonials
U
مربوط به جشن
ceremonial
U
مربوط به جشن
affiliate
U
مربوط ساختن
prospective
U
مربوط به اینده
shipboard
U
مربوط به ناو
my
U
مربوط بمن
marital
U
مربوط به زناشویی
surgical
U
مربوط به جراحی
parental
U
مربوط به والدین
vehicular
U
مربوط به خودرو
climatic
U
مربوط به اب وهوا
familial
U
مربوط به خانواده
operatic
U
مربوط به اپرا
communist
U
مربوط به کمونیسم
sensorimotor
U
مربوط به حس حرکت
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
communists
U
مربوط به کمونیسم
municipal
U
مربوط به شهرداری
futuristic
U
مربوط به اینده
affiliated
U
مربوط ساختن
aesthetically
U
مربوط به علم
technologically
U
مربوط به فناوری
pyrotechnic
U
مربوط به فن اتشبازی
thematic
U
مربوط بموضوع
nuclear
U
مربوط به اتمی
anal
U
مربوط به مقعد
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
feminine
U
مربوط به جنس زن
speculative
U
مربوط به اندیشه
procephalic
U
مربوط به جلو سر
professorate
U
مربوط به استادی
centenarians
U
مربوط به قرن
centenarian
U
مربوط به قرن
technological
U
مربوط به فناوری
congressional
U
مربوط به کنگره
affiliates
U
مربوط ساختن
affiliating
U
مربوط ساختن
retired
U
مربوط به بازنشستگی
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
budgetary
U
مربوط به بودجه
quadrantal
U
مربوط به تراز
existential
U
مربوط به هستی
aesthetic
U
مربوط به علم
astrological
U
مربوط به نجوم
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
pyric
U
مربوط به سوختن
sartorial
U
مربوط به خیاطی
geriatric
U
مربوط به پیری
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
as to
U
عطف به مربوط به
c
U
مربوط به کامپیوتر
immunologic
U
مربوط به مصونیت
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
caloric
U
مربوط به کالری
capitular
U
مربوط بفصل
hypophyseal
U
مربوط به هیپوفیز
cerebellar
U
مربوط به مخچه
hydrostatic
U
مربوط به فشار اب
chromatic
U
مربوط به رنگها
chromic
U
مربوط به کرومیوم
brumal
U
مربوط به زمستان
britannic
U
مربوط به بریتانیا
astro
U
مربوط به نجوم
larcenous
U
مربوط به دزدی
atomistic
U
مربوط به اتم
janitorial
U
مربوط به فراشی
irrelative
U
نا مربوط مطلق
bardic
U
مربوط به رامشگری
basal
U
مربوط به ته یابنیان
bear on
U
مربوط بودن
insurrectional
U
مربوط به شورش
inspectional
U
مربوط به بازرسی
churchly
U
مربوط به کلیسا
hydropic
U
مربوط به استسقاء
glossal
U
مربوط به زبان
dictoral
U
مربوط به دکتری
divisional
U
مربوط به تقسیم
domiciliary
U
مربوط به خانه
genethliac
U
مربوط به طالع
garlicky
U
مربوط به سیر
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
expiratory
U
مربوط به زفیر
faunae
U
مربوط به جانوران
filiate
U
مربوط ساختن
glyptic
U
مربوط به حکاکی
goidelic
U
مربوط بسلت
hydrographic
U
مربوط به اب نگاری
horsy
U
مربوط به اسب
collegial
U
مربوط به دانشکده
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
computational
U
مربوط به یک محاسبه
hominoid
U
مربوط به بشر
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
hawaiian
U
مربوط به هاوایی
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
haemic
U
مربوط بخون
fistulous
U
مربوط به ناسور
military
U
مربوط به نظام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com