English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
draconian U مربوط به دراکو مقنن سختگیراتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dragon U منظومه دراکو
dragons U منظومه دراکو
lawgiver U مقنن
lawmaker U مقنن
legiskative U مقنن
legislator U مقنن
legislatures U مقنن
legislature U مقنن
legislators U مقنن
legislative U مقنن
solon U سولن مقنن یونانی
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
cretaceous U مربوط به گچ
related U مربوط
curatorial U مربوط به
coordinate U مربوط
lineal U مربوط به خط
as for U مربوط به
irrelevant U نا مربوط
pertinent U مربوط به
pertinent U مربوط
affined U مربوط
coherent U مربوط
relevant U مربوط
correspondent U مربوط به
correspondents U مربوط به
caprine U مربوط به بز
vespertinal U مربوط به شب
for U مربوط به
apposite U مربوط
germane U مربوط
pertinenet U مربوط
pertaining U مربوط به
eight bit system U مربوط به یک
proper U مربوط
condequent U مربوط
hydraulic U مربوط به اب
shipboard U مربوط به ناو
aesthetic U مربوط به علم
ovarial U مربوط به تخمدان
osteal U مربوط باستخوان
familial U مربوط به خانواده
aguish U مربوط به تب و لرز
aesthetically U مربوط به علم
larcenous U مربوط به دزدی
polar U مربوط به قط بها
polar U مربوط به قطب
Hellenic U مربوط به یونان
womanish U مربوط به زن یا زنان
pertain to U مربوط بودن به
sensorimotor U مربوط به حس حرکت
anglian U مربوط به نژاد
aluminous U مربوط به الومینیوم
amazonian U مربوط به امازونها
municipal U مربوط به شهرداری
astrological U مربوط به نجوم
ameba U مربوط به امیب
ameban U مربوط به امیب
amebic U مربوط به امیب
ameboid U مربوط به امیب
ammino U مربوط به امونیاک
analitical U مربوط به تجزیه
anent U در مشارکت با مربوط به
pertian U مربوط بودن
mammary U مربوط به پستان
mammary U مربوط به پستانداران
contiguous U مربوط بهم
arithmeticlal U مربوط به حساب
coherently U بطور مربوط
matrimonial U مربوط به ازدواج
marital U مربوط به زناشویی
insurrectional U مربوط به شورش
arteriovenous U مربوط به رگها
surgical U مربوط به جراحی
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
as to U عطف به مربوط به
astro U مربوط به نجوم
inspectional U مربوط به بازرسی
testamentary U مربوط به وصیتنامه
atomistic U مربوط به اتم
textuary U مربوط به متن
synergistic U مربوط به همکاری
occupational U مربوط به شغل
arbitral U مربوط به حکمیت
arbitrative U مربوط بحکمیت
janitorial U مربوط به فراشی
substantival U مربوط به اسم
irrelative U نا مربوط مطلق
superciliary U مربوط به ابرو
personal U مربوط به کسی
paratroop U مربوط به چتربازی
archival U مربوط به بایگانی
ecumenical U مربوط به سرتاسرجهان
ceremonial U مربوط به جشن
ceremonials U مربوط به جشن
verbs U مربوط به صدا
verb U مربوط به صدا
immunologic U مربوط به مصونیت
agrologic U مربوط بخاکشناسی
technological U مربوط به فناوری
professorate U مربوط به استادی
centenarians U مربوط به قرن
budgetary U مربوط به بودجه
electrically U مربوط به الکتریسیته
retired U مربوط به بازنشستگی
affiliating U مربوط ساختن
concern U مربوط بودن به
affiliates U مربوط ساختن
circumstantial U مربوط به موقعیت
concerns U مربوط بودن به
affiliated U مربوط ساختن
dependent U مربوط محتاج
affiliate U مربوط ساختن
Americans U مربوط بامریکا
existential U مربوط به هستی
centenarian U مربوط به قرن
aeronautical U مربوط به فضانوردی
ovarian U مربوط به تخمدان
speculative U مربوط به اندیشه
nautical U مربوط به کشتیرانی
baronial U مربوط به بارون
nasal U مربوط به بینی
technologically U مربوط به فناوری
geriatric U مربوط به پیری
numeric U 1-مربوط به اعداد. 2-
acrobatic U مربوط به بندبازی
anal U مربوط به مقعد
fractional U مربوط به بخشها
fractional U مربوط به بخشهایی
norse U مربوط به اسکاندیناوی
procephalic U مربوط به جلو سر
American U مربوط بامریکا
outbound U مربوط به خارج
communist U مربوط به کمونیسم
pyric U مربوط به سوختن
operatic U مربوط به اپرا
achaian U مربوط به اخائیه
sartorial U مربوط به خیاطی
climatic U مربوط به اب وهوا
military U مربوط به نظام
valedictory U مربوط به خداحافظی
adulterous U مربوط به زنا
futuristic U مربوط به اینده
vehicular U مربوط به خودرو
attached U مربوط متعلق
feminine U مربوط به جنس زن
quadrantal U مربوط به تراز
communists U مربوط به کمونیسم
achaean U مربوط به اخائیه
pyrotechnic U مربوط به فن اتشبازی
racing U مربوط بمسابقه
fossil U مربوط بادوارگذشته
fossils U مربوط بادوارگذشته
textual U مربوط به متن یا نص
my U مربوط بمن
nuclear U مربوط به اتمی
thematic U مربوط بموضوع
commercial U مربوط به تجارت
metabolical U مربوط به متابولیزم
acetarious U مربوط به سالاد
prospective U مربوط به اینده
parental U مربوط به والدین
congressional U مربوط به کنگره
meteorological U مربوط به هواسنجی
ghostly U مربوط به روح
post U مربوط به پست
glossal U مربوط به زبان
subsistence U مربوط به زیست
corresponsive U مربوط بیکدیگر
graphic U مربوط به نقاشی
bawdy U مربوط به جاکشی
residential U مربوط به اقامت
senile U مربوط به پیری
postal U مربوط به پست
weaponary U مربوط به اسلحه
organizational U مربوط به سازمان
woodsy U مربوط به جنگل
yester U مربوط به دیروز
mathematical U مربوط به ریاضیات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com