Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
arithmetic
U
مربوط به توابع ریاضی از قبیل جمع و تفریق و تقسیم و ضرب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
arithmetic
U
محاسباتی که روی اعداد انجام می شوند از قبیل جمع و تفریق و ضرب و تقسیم
borrow
U
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
borrowed
U
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
borrows
U
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
utility
U
برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
mathematical
U
توابع کتابخانهای که حاوی توابع ریاضی استاندارد هستند
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
mathematical functions
U
توابع ریاضی
mode
U
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
modes
U
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
family of curves
U
دسته توابع
[ریاضی]
theory of functions of a complex variable
U
نظریه توابع
[ریاضی]
Complex analysis
U
نظریه توابع
[ریاضی]
arithmetic
U
توانایی یک وسیله برای انجام توابع ریاضی
divisional
U
مربوط به تقسیم
basic
U
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basics
U
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
division
U
تقسیم
[ریاضی]
arithmetic
U
بخش سخت افزاری CPU که تمام توابع ریاضی و منط قی را انجام میدهد
boolean algebra
U
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
eutherian
U
مربوط به تقسیم بندی بزرگ پستانداران
math
U
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
extending
U
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
maths
U
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
extends
U
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
extend
U
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
batch
U
با مقیاس تقسیم کردن عملیات مربوط به بتن
batches
U
با مقیاس تقسیم کردن عملیات مربوط به بتن
setting up
U
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
set
U
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
factorial
U
مربوط به فاکتوریاعامل مشترک ریاضی
sets
U
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
GKS
U
استاندارد دستورات نرم افزاری و توابع که ورودی /خروجی گرافیکی را شرح میدهد تا توابع مشابه را روی هر نوع سخت افزار تامین کند
modulo arithmetic
U
شاخهای از ریاضی که از باقی ماندن عدد وقتی بر عدد دیگر تقسیم میشود استفاده میکند
divisor
U
عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
fissiparous
U
تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
vernier
U
درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
types
U
قبیل
such as
U
از قبیل
type
U
قبیل
typed
U
قبیل
such
U
این قبیل
suchlike
U
این قبیل
base band
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
men of that stamp
U
این قبیل مردان
trellis coding
U
روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
he is not of that type
U
ازان قبیل اشخاص نیست
studding
U
مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
fully
U
از قبیل هر قطعه نوری یا نهانی
subrtraction
U
تفریق
subtraction
U
تفریق
subraction
U
تفریق
separation
U
تفریق
separations
U
تفریق
subdivide
U
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdividing
U
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivided
U
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivides
U
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subtracting
U
تفریق کردن
subtract
U
تفریق کردن
deduction
U
کاهش تفریق
subtracted
U
تفریق کردن
deduce
U
تفریق کردن
subtracter
U
تفریق کننده
deduced
U
تفریق کردن
subtracts
U
تفریق کردن
deducing
U
تفریق کردن
deduces
U
تفریق کردن
subduct
U
ربودن تفریق کردن
sectors
U
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector
U
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
administrators
U
شخصی که مراقب شبکه است و وفایفی از قبیل نصب
administrator
U
شخصی که مراقب شبکه است و وفایفی از قبیل نصب
dilly
U
وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
minus
U
برای تفریق یا مقدار منفی
subtractive
U
کاهنده دارای علامت تفریق
minus signs
U
برای تفریق یا مقدار منفی
minus sign
U
برای تفریق یا مقدار منفی
subtracts
U
تفریق شدن منها کردن
subtracting
U
تفریق شدن منها کردن
subtracted
U
تفریق شدن منها کردن
subtract
U
تفریق شدن منها کردن
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
contraband of war
U
قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
adder
U
وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
adders
U
وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
subtrahend
U
در عمل تفریق , عددی که از عدد دیگر کم شود
negatives
U
عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
negative
U
عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
endorsee
U
کسی که برات یا هر سنددیگری از قبیل چک و سفته در وجه او فهر نویسی و به او تسلیم میشود
flags
U
نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع
flag
U
نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع
Xerox PARC
U
مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
physical record
U
همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
Schedule+
U
برنامه نرم افزاری که حاوی اصول مدیریت اطلاعات شخصی از قبیل تقویم روزانه است
complemented
U
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complementing
U
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complement
U
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complements
U
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
critical raynold's number
U
عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
Media Player
U
برنامه ویندوز که به کاربر امکان نصب سخت افزار چندرسانهای از قبیل صدا و تصویر متحرک و فایلهای ویدیو
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
quickset
U
بوتههای پرچینی از قبیل خفچه و غیره پرچین خفچه
american national standards institute
U
سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
transfer functions
U
توابع انتقالی
environs
U
دوروبر توابع
orthogonal functions
U
توابع متعامد
mathematical notation
U
نشانه گذاری ریاضی
[ریاضی]
orthonormal functions
U
توابع متعامد بهنجار
orthonormal functions
U
توابع نرمال ارتو
nest
U
تعداد توابع در یک تابع
fixture
U
توابع مایملک بلامعارض
nests
U
تعداد توابع در یک تابع
colours
U
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colour
U
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
Netscape Navigator
U
یکی از جستجوگران معروف www که هنوز هم در بازار مط رح است شامل خصوصیات بسیاری از قبیل خوانندگان جدید و نیز تامین برنامههای java است
services
U
1-توابع تامین شده در یک قطعه . 2-
repertoire
U
محدوده توابع یک وسیله یا نرم افزار
post war consumption functions
U
توابع مصرف پس از جنگ جهانی دوم
HTTPD
U
وب سرور که حاوی توابع پردازش فرم ها
list
U
لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
modulate
U
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده
references
U
لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
reference
U
لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
modulating
U
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده
modulates
U
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده
cpu
U
گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
functioned
U
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
run
U
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
runs
U
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
functions
U
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
function
U
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
assembled
U
درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه
template
U
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
templates
U
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
assembles
U
درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه
assemble
U
درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه
process
U
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
processes
U
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
accounting package
U
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
accounts package
U
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
alu
U
بخشی از CPU که تمام توابع محاسباتی و منط قی را انجام میدهد
master
U
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
mastered
U
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
edp
U
پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است
pattern
U
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
extracode
U
توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند
masters
U
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
electronic
U
توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص
rom
U
کدی که توابع Bios را می سازد که در قطعه ROM ذخیره شده اند.
patterns
U
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
brouter
U
وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند
processes
U
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process
U
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
WordPad
U
امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد
CD I
U
این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است
draw off
U
کسر کردن تفریق کردن
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
mathematical logic
U
منطق ریاضی
[ریاضی]
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
toolbox
U
مجموعه توابع از پیش تعیین شده که در حین نوشتن برنامه استفاده می شوند
introduces
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
fall back
U
دستورات و توابع دادههای موقت مخصوص که در صورت خطا یا خرابی استفاده میشود
expansion board
U
برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
run duration
U
کتابخانه توابع که توسط برنامه کاربردی در حین اجرا قابل دستیابی است
introduced
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduce
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
adlib
U
نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI
non procedural language
U
زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را
kernels
U
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
kernel
U
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
hierarchical communications system
U
روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند
introducing
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
declarative statement
U
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
main
U
مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
libraries
U
1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند
library
U
1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند
linkages
U
نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
linkage
U
نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
parameter
U
نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com