English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
budgetary U مربوط به بودجه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
appropriation U بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
possibilities line U خط بودجه
budgets U بودجه
unfunded U بی بودجه
budget line U خط بودجه
budget U بودجه
appropriation symbol U کد بودجه
budgeted U بودجه
unified budget U بودجه واحد
budget bureau U دفتر بودجه
budget period U زمان بودجه
preliminary budget U بودجه مقدماتی
unbalanced budget U بودجه نامتوازن
budget ceiling U سقف بودجه
capital budget U بودجه تاسیساتی
variable budget U بودجه متغیر
budget balance U توازن بودجه
program budget U بودجه برنامهای
budget process U فرایند بودجه
budget balance U تعادل بودجه
cash budget U بودجه نقدی
budget surplus U مازاد بودجه
budget process U مراحل بودجه
budget period U دوره بودجه
capital budget U بودجه سرمایهای
budget determinant U تعیین بودجه
budget execution U اجرای بودجه
budget surplus U اضافه بودجه
budget data U اطلاعات بودجه
budget cycle U مراحل بودجه
budgetary control U کنترل بودجه
budgetary appropriations U تخصیص بودجه
budget cycle U گردش بودجه
budget credit U اعتبار بودجه
budget expenditures U مخارج بودجه
budget constraint U محدودیت بودجه
budget comittee U گروه بودجه
budget deficit U کسر بودجه
appropriation U اختصاص بودجه
cyclical budget U بودجه دورانی
margin U بودجه احتیاطی
preliminary budget U بودجه ابتدائی
budgeting U بودجه ریزی
development budget U بودجه عمرانی
margins U بودجه احتیاطی
cyclical budget U بودجه ادواری
household budget U بودجه خانوار
government dificit surplus U کسر بودجه
state budget U بودجه دولت
government budget U بودجه دولت
family budget U بودجه خانواده
family budget U بودجه خانوار
annual budget U بودجه سالانه
flexible budget U بودجه متغیر
financial budget U بودجه مالی
fixed budget U بودجه ثابت
administrative budget U بودجه اداری
budget deficit U کسری بودجه
deficits U کسر بودجه
deficit U کسر بودجه
appropriation limitation U محدودیت بودجه
operating budget U بودجه عملیاتی
balanced budget U بودجه متوازن
municipal budget U بودجه شهرداری
current budget U بودجه جاری
national budget U بودجه ملی
military funds U بودجه نظامی
apportionment U واگذاری سهمیه بودجه
cyclically balanced budget U بودجه متوازن ادواری
flexible budget U بودجه انعطاف پذیر
capital budgeting U بودجه بندی سرمایه
naval appropriation bill U بودجه نیروی دریایی
command budget estimate U براورد بودجه یکان
operating budget U بودجه بهره برداری
budgeteer U تهیه کننده بودجه
deficit financing U تامین کسر بودجه
national economic budget U بودجه اقتصادی ملی
budgeter U تهیه کننده بودجه
balanced budget theorem U قضیه بودجه متوازن
The budget deficit of 1980 . U کسر بودجه سا ل1980
budget classification U طبقه بندی بودجه
budget directive U دستورالعمل تهیه بودجه
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
provide for in the budget U در بودجه پیش بینی کردن
preliminary budget forecast U پیش بینی مقدماتی بودجه
finance U بودجه چیزی را تهیه کردن
financed U بودجه چیزی را تهیه کردن
finances U بودجه چیزی را تهیه کردن
financing U بودجه چیزی را تهیه کردن
The welfare budget has been cut down. U از بودجه رفاهی مقداری زده اند
planning programming budgetting U نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
deficit financing U تامین مالی از راه کسر بودجه
multiplier effect of a balanced budget U اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
competroller U سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
appropriation language U شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
capital budget U بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
budgetary control U کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
to p for a sum in the budget U مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
balanced budget multiplier U ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
peace dividend U ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
slush fund U بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush funds U بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pertinent U مربوط
eight bit system U مربوط به یک
coordinate U مربوط
condequent U مربوط
lineal U مربوط به خط
pertinent U مربوط به
proper U مربوط
pertinenet U مربوط
affined U مربوط
as for U مربوط به
for U مربوط به
apposite U مربوط
pertaining U مربوط به
related U مربوط
curatorial U مربوط به
cretaceous U مربوط به گچ
irrelevant U نا مربوط
correspondents U مربوط به
hydraulic U مربوط به اب
coherent U مربوط
caprine U مربوط به بز
germane U مربوط
correspondent U مربوط به
relevant U مربوط
vespertinal U مربوط به شب
amazonian U مربوط به امازونها
arteriovenous U مربوط به رگها
ameban U مربوط به امیب
arithmeticlal U مربوط به حساب
archival U مربوط به بایگانی
aluminous U مربوط به الومینیوم
ameba U مربوط به امیب
aguish U مربوط به تب و لرز
Americans U مربوط بامریکا
circumstantial U مربوط به موقعیت
divisional U مربوط به تقسیم
domiciliary U مربوط به خانه
matrimonial U مربوط به ازدواج
existential U مربوط به هستی
nautical U مربوط به کشتیرانی
surgical U مربوط به جراحی
calligraphic U مربوط به خطاطی
c U مربوط به کامپیوتر
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
ovarian U مربوط به تخمدان
baronial U مربوط به بارون
amebic U مربوط به امیب
ameboid U مربوط به امیب
arbitrative U مربوط بحکمیت
expiratory U مربوط به زفیر
military U مربوط به نظام
municipal U مربوط به شهرداری
anglian U مربوط به نژاد
faunae U مربوط به جانوران
filiate U مربوط ساختن
attached U مربوط متعلق
valedictory U مربوط به خداحافظی
prospective U مربوط به اینده
parental U مربوط به والدین
commercial U مربوط به تجارت
affiliate U مربوط ساختن
affiliated U مربوط ساختن
arbitral U مربوط به حکمیت
ammino U مربوط به امونیاک
analitical U مربوط به تجزیه
electrically U مربوط به الکتریسیته
retired U مربوط به بازنشستگی
affiliating U مربوط ساختن
anent U در مشارکت با مربوط به
affiliates U مربوط ساختن
American U مربوط بامریکا
textual U مربوط به متن یا نص
familial U مربوط به خانواده
communists U مربوط به کمونیسم
agrologic U مربوط بخاکشناسی
astrological U مربوط به نجوم
thematic U مربوط بموضوع
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com