Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fractional
U
مربوط به بخشهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
paged address
U
روش تقسیم حافظه به بخشهایی
parse
U
شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parsed
U
شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parses
U
شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
graceful degradation
U
اجازه دادن به بخشهایی از سیستم برای کار کردن پس از خرابی یک بخش
comp
U
نوعی گروهای خبری که حاوی بخشهایی درباره کامپیوتر و برنامه نویسی کامپیوتری هستند
text
U
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
Delphi
U
مین کننده online تجاری اطلاعات که حاوی بخشهایی است که به پایگاه داده خود اینترنت دسترسی دارند
texts
U
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
outliner
U
برای اینکه به کاربر کمک کند تا بخش ها و زیربخشهای لیست ای از اشیا را مرتب کند یا بخشهایی از پروژه را
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
checkerboarding
U
سازمان حافظه که در صفحات قدیمی یا بخشهایی از حافظه پر شده است ودر بین این فضاها محلهای استفاده نشده قرار دارد
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
vespertinal
U
مربوط به شب
correspondent
U
مربوط به
correspondents
U
مربوط به
affined
U
مربوط
apposite
U
مربوط
germane
U
مربوط
eight bit system
U
مربوط به یک
cretaceous
U
مربوط به گچ
as for
U
مربوط به
pertaining
U
مربوط به
condequent
U
مربوط
coherent
U
مربوط
pertinenet
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط
relevant
U
مربوط
for
U
مربوط به
irrelevant
U
نا مربوط
proper
U
مربوط
lineal
U
مربوط به خط
related
U
مربوط
coordinate
U
مربوط
curatorial
U
مربوط به
caprine
U
مربوط به بز
hydraulic
U
مربوط به اب
arteriovenous
U
مربوط به رگها
prospective
U
مربوط به اینده
parental
U
مربوط به والدین
affiliates
U
مربوط ساختن
communists
U
مربوط به کمونیسم
affiliated
U
مربوط ساختن
cerebellar
U
مربوط به مخچه
hawaiian
U
مربوط به هاوایی
haemic
U
مربوط بخون
churchly
U
مربوط به کلیسا
chromic
U
مربوط به کرومیوم
collegial
U
مربوط به دانشکده
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
chromatic
U
مربوط به رنگها
affiliate
U
مربوط ساختن
hominoid
U
مربوط به بشر
computational
U
مربوط به یک محاسبه
communist
U
مربوط به کمونیسم
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
polar
U
مربوط به قطب
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
occupational
U
مربوط به شغل
Hellenic
U
مربوط به یونان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
mammary
U
مربوط به پستان
verb
U
مربوط به صدا
contiguous
U
مربوط بهم
verbs
U
مربوط به صدا
genethliac
U
مربوط به طالع
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
garlicky
U
مربوط به سیر
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
personal
U
مربوط به کسی
polar
U
مربوط به قط بها
coherently
U
بطور مربوط
climatic
U
مربوط به اب وهوا
futuristic
U
مربوط به اینده
vehicular
U
مربوط به خودرو
mammary
U
مربوط به پستانداران
dictoral
U
مربوط به دکتری
divisional
U
مربوط به تقسیم
domiciliary
U
مربوط به خانه
goidelic
U
مربوط بسلت
glyptic
U
مربوط به حکاکی
expiratory
U
مربوط به زفیر
faunae
U
مربوط به جانوران
glossal
U
مربوط به زبان
filiate
U
مربوط ساختن
fistulous
U
مربوط به ناسور
metabolical
U
مربوط به متابولیزم
affiliating
U
مربوط ساختن
ameboid
U
مربوط به امیب
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
marital
U
مربوط به زناشویی
surgical
U
مربوط به جراحی
adulterous
U
مربوط به زنا
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
achaian
U
مربوط به اخائیه
achaean
U
مربوط به اخائیه
acetarious
U
مربوط به سالاد
ceremonials
U
مربوط به جشن
ceremonial
U
مربوط به جشن
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
amebic
U
مربوط به امیب
ameban
U
مربوط به امیب
ameba
U
مربوط به امیب
aesthetic
U
مربوط به علم
aesthetically
U
مربوط به علم
amazonian
U
مربوط به امازونها
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
aguish
U
مربوط به تب و لرز
familial
U
مربوط به خانواده
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
commercial
U
مربوط به تجارت
textual
U
مربوط به متن یا نص
fractional
U
مربوط به بخشها
nasal
U
مربوط به بینی
American
U
مربوط بامریکا
Americans
U
مربوط بامریکا
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
concern
U
مربوط بودن به
concerns
U
مربوط بودن به
military
U
مربوط به نظام
municipal
U
مربوط به شهرداری
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
attached
U
مربوط متعلق
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
racing
U
مربوط بمسابقه
outbound
U
مربوط به خارج
dependent
U
مربوط محتاج
baronial
U
مربوط به بارون
ammino
U
مربوط به امونیاک
retired
U
مربوط به بازنشستگی
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
ovarian
U
مربوط به تخمدان
bear on
U
مربوط بودن
basal
U
مربوط به ته یابنیان
bardic
U
مربوط به رامشگری
speculative
U
مربوط به اندیشه
technological
U
مربوط به فناوری
technologically
U
مربوط به فناوری
anal
U
مربوط به مقعد
britannic
U
مربوط به بریتانیا
brumal
U
مربوط به زمستان
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
budgetary
U
مربوط به بودجه
capitular
U
مربوط بفصل
caloric
U
مربوط به کالری
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
existential
U
مربوط به هستی
c
U
مربوط به کامپیوتر
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
geriatric
U
مربوط به پیری
centenarian
U
مربوط به قرن
sartorial
U
مربوط به خیاطی
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
arbitral
U
مربوط به حکمیت
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
anglian
U
مربوط به نژاد
astrological
U
مربوط به نجوم
anent
U
در مشارکت با مربوط به
congressional
U
مربوط به کنگره
archival
U
مربوط به بایگانی
thematic
U
مربوط بموضوع
centenarians
U
مربوط به قرن
atomistic
U
مربوط به اتم
astro
U
مربوط به نجوم
as to
U
عطف به مربوط به
feminine
U
مربوط به جنس زن
my
U
مربوط بمن
nuclear
U
مربوط به اتمی
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
analitical
U
مربوط به تجزیه
narcotic
U
مربوط به موادمخدره
villatic
U
مربوط به دهکده
vespertine
U
مربوط به شب شبانه
connect
U
مربوط کردن
versicular
U
مربوط به ایات
connects
U
مربوط کردن
self-
U
مربوط به خود
vermian
U
مربوط به کرم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com