English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ammino U مربوط به امونیاک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ammoniate U با امونیاک ترکیب کردن تحت تاثیر امونیاک قرار دادن تبدیل بامونیاک کردن
ammonia U امونیاک
ammoniac U امونیاک
ammonium U امونیاک
sal ammoniac U نمک امونیاک
liquid ammonia U امونیاک مایع
ammonium picrate U پیکرات امونیاک
ammino U منسوب به امونیاک
ammonium chloride U کلرور امونیاک
ammoniation U ترکیب با امونیاک
ammonia U محلول امونیاک
ammonia U محلول یا بخار امونیاک
ammonial canister U فرف حاوی امونیاک
salvolatile U محلول معطر اب امونیاک والکل
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
proper U مربوط
pertinenet U مربوط
pertaining U مربوط به
coordinate U مربوط
eight bit system U مربوط به یک
cretaceous U مربوط به گچ
coherent U مربوط
as for U مربوط به
curatorial U مربوط به
pertinent U مربوط
pertinent U مربوط به
related U مربوط
vespertinal U مربوط به شب
lineal U مربوط به خط
for U مربوط به
apposite U مربوط
irrelevant U نا مربوط
relevant U مربوط
hydraulic U مربوط به اب
condequent U مربوط
caprine U مربوط به بز
affined U مربوط
correspondents U مربوط به
correspondent U مربوط به
germane U مربوط
parental U مربوط به والدین
chromatic U مربوط به رنگها
cerebellar U مربوط به مخچه
affiliating U مربوط ساختن
computational U مربوط به یک محاسبه
prospective U مربوط به اینده
affiliates U مربوط ساختن
calligraphic U مربوط به خطاطی
caloric U مربوط به کالری
affiliated U مربوط ساختن
capitular U مربوط بفصل
collegial U مربوط به دانشکده
chromic U مربوط به کرومیوم
churchly U مربوط به کلیسا
affiliate U مربوط ساختن
commisural U مربوط به درزوپیوندگاه
communists U مربوط به کمونیسم
contiguous U مربوط بهم
gallinaceous U مربوط بماکیان
garlicky U مربوط به سیر
genethliac U مربوط به طالع
personal U مربوط به کسی
ecumenical U مربوط به سرتاسرجهان
verbs U مربوط به صدا
verb U مربوط به صدا
occupational U مربوط به شغل
coherently U بطور مربوط
glossal U مربوط به زبان
glyptic U مربوط به حکاکی
goidelic U مربوط بسلت
haemic U مربوط بخون
hawaiian U مربوط به هاوایی
hominoid U مربوط به بشر
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
mammary U مربوط به پستانداران
operatic U مربوط به اپرا
climatic U مربوط به اب وهوا
futuristic U مربوط به اینده
vehicular U مربوط به خودرو
dictoral U مربوط به دکتری
divisional U مربوط به تقسیم
domiciliary U مربوط به خانه
expiratory U مربوط به زفیر
faunae U مربوط به جانوران
filiate U مربوط ساختن
fistulous U مربوط به ناسور
polar U مربوط به قط بها
polar U مربوط به قطب
Hellenic U مربوط به یونان
womanish U مربوط به زن یا زنان
mammary U مربوط به پستان
horsy U مربوط به اسب
retired U مربوط به بازنشستگی
amebic U مربوط به امیب
surgical U مربوط به جراحی
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
adulterous U مربوط به زنا
achaian U مربوط به اخائیه
achaean U مربوط به اخائیه
familial U مربوط به خانواده
acetarious U مربوط به سالاد
municipal U مربوط به شهرداری
marital U مربوط به زناشویی
matrimonial U مربوط به ازدواج
ameban U مربوط به امیب
ameba U مربوط به امیب
amazonian U مربوط به امازونها
aluminous U مربوط به الومینیوم
aguish U مربوط به تب و لرز
ceremonial U مربوط به جشن
ceremonials U مربوط به جشن
agrologic U مربوط بخاکشناسی
attached U مربوط متعلق
valedictory U مربوط به خداحافظی
American U مربوط بامریکا
Americans U مربوط بامریکا
fractional U مربوط به بخشهایی
circumstantial U مربوط به موقعیت
fractional U مربوط به بخشها
baronial U مربوط به بارون
ovarian U مربوط به تخمدان
nasal U مربوط به بینی
textual U مربوط به متن یا نص
concern U مربوط بودن به
fossils U مربوط بادوارگذشته
military U مربوط به نظام
fossil U مربوط بادوارگذشته
racing U مربوط بمسابقه
commercial U مربوط به تجارت
outbound U مربوط به خارج
dependent U مربوط محتاج
concerns U مربوط بودن به
nautical U مربوط به کشتیرانی
electrically U مربوط به الکتریسیته
bardic U مربوط به رامشگری
speculative U مربوط به اندیشه
technological U مربوط به فناوری
technologically U مربوط به فناوری
geriatric U مربوط به پیری
centenarian U مربوط به قرن
centenarians U مربوط به قرن
atomistic U مربوط به اتم
basal U مربوط به ته یابنیان
acrobatic U مربوط به بندبازی
budgetary U مربوط به بودجه
c U مربوط به کامپیوتر
brumal U مربوط به زمستان
britannic U مربوط به بریتانیا
existential U مربوط به هستی
aeronautical U مربوط به فضانوردی
anal U مربوط به مقعد
bear on U مربوط بودن
astro U مربوط به نجوم
as to U عطف به مربوط به
arteriovenous U مربوط به رگها
sartorial U مربوط به خیاطی
anglian U مربوط به نژاد
anent U در مشارکت با مربوط به
meteorological U مربوط به هواسنجی
analitical U مربوط به تجزیه
astrological U مربوط به نجوم
aesthetic U مربوط به علم
aesthetically U مربوط به علم
congressional U مربوط به کنگره
arithmeticlal U مربوط به حساب
archival U مربوط به بایگانی
arbitrative U مربوط بحکمیت
feminine U مربوط به جنس زن
my U مربوط بمن
nuclear U مربوط به اتمی
arbitral U مربوط به حکمیت
thematic U مربوط بموضوع
ameboid U مربوط به امیب
ovarial U مربوط به تخمدان
pertian U مربوط بودن
histrionic U مربوط به نمایش
tutorials U مربوط به قیمومت
tutorial U مربوط به قیمومت
vespertine U مربوط به شب شبانه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com