Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (27 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
area monitoring
U
مراقبت کردن از منطقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
circular scanning
U
مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
sector of search
U
منطقه مراقبت رادار
surveillance
U
دیدبانی و مراقبت از منطقه
spiral scanning
U
مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
sweep
U
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
ranging
U
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
watched
U
مراقبت کردن
ensuring
U
مراقبت کردن در
watches
U
مراقبت کردن
ensured
U
مراقبت کردن در
ensure
U
مراقبت کردن در
to see to it
U
مراقبت کردن
to see after
U
مراقبت کردن
watching
U
مراقبت کردن
watch
U
مراقبت کردن
insures
U
مراقبت کردن در
ensures
U
مراقبت کردن در
to llok
U
مراقبت کردن
insuring
U
مراقبت کردن در
see to it
U
مراقبت کردن
search
U
مراقبت کردن از زمین
searchingly
U
مراقبت کردن از زمین
searched
U
مراقبت کردن از زمین
cares
U
محافظت کردن مراقبت
to ensure something
U
مراقبت کردن در
[چیزی]
cared
U
محافظت کردن مراقبت
care
U
محافظت کردن مراقبت
searches
U
مراقبت کردن از زمین
picketed
U
نرده کشیدن مراقبت کردن
pickets
U
نرده کشیدن مراقبت کردن
picket
U
نرده کشیدن مراقبت کردن
damage area
U
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens
U
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
overwatch
U
مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
sanctuary
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
watch
U
مراقبت کردن موافبت کردن
watched
U
مراقبت کردن موافبت کردن
watching
U
مراقبت کردن موافبت کردن
watches
U
مراقبت کردن موافبت کردن
run up area
U
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
airspace reservation
U
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
service area
U
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
area of military significant fallout
U
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
haven submarine
U
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
polynia
U
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
leave area
U
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
espionage
U
جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
area oriented
U
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
skid row
<idiom>
U
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
concentration area
U
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
transit area
U
منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
paddock
U
منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
paddocks
U
منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
sector
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
crossing area
U
منطقه گذار منطقه پایاب
remoter
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
kill area
U
منطقه خطر منطقه تلفات
remote
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
combat zone
U
منطقه رزمی منطقه نبرد
zone of fire
U
منطقه اتش منطقه تیراندازی
sectors
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
remotest
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
mine watching
U
عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
illuminating
U
روشن کردن منطقه
illuminate
U
روشن کردن منطقه
illuminates
U
روشن کردن منطقه
infiltrating
U
نفوذ کردن در منطقه
infiltrates
U
نفوذ کردن در منطقه
infiltrate
U
نفوذ کردن در منطقه
infiltrated
U
نفوذ کردن در منطقه
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
screen
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screens
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screening, screenings
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
altitude acclimatization
U
عادت کردن به ارتفاع منطقه
illuminations
U
روشن کردن منطقه روشنایی
search light illumination
U
روشن کردن منطقه با نورافکن
illumination
U
روشن کردن منطقه روشنایی
clandestine assembly area
U
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
demolition target
U
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
axial route
U
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
line crosser
U
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
area blocking
U
سد راه کردن رقیب در منطقه معین
illumination plan
U
طرح روشن کردن منطقه نبرد
fish out
U
تمام کردن ذخیره ماهی یک منطقه
pickup zone
U
منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
mopping up
U
پاک کردن منطقه ازوجود بقایای دشمن
defense coastal area
U
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
launching area
U
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
demolition guard
U
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demilitarization
U
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
illumination by reflection
U
روشن کردن منطقه از طریق انعکاس یا شکست نور
island bases
U
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
break out
U
نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
paddocks
U
منطقه اماده و زین کردن و گردش اسب پیش ازمسابقه
paddock
U
منطقه اماده و زین کردن و گردش اسب پیش ازمسابقه
staging area
U
فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
eyesight
U
مراقبت
unattended
U
بی مراقبت
watchfulness
U
مراقبت
espial
U
مراقبت
tendance
U
مراقبت
counter surveillance
U
ضد مراقبت
surveillance
U
مراقبت
watchful
U
مراقبت
vigilance
U
مراقبت
care
U
مراقبت
cared
U
مراقبت
cares
U
مراقبت
ovservation
U
مراقبت
islands
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
watchtowers
U
برج مراقبت
Medicare
U
مراقبت پزشکی
control towers
U
برج مراقبت
residential care
U
مراقبت پناهگاهی
watchtower
U
برج مراقبت
helical scanning
U
مراقبت مارپیچی
day care
U
مراقبت در روز
area monitoring
U
مراقبت منطقهای
air search
U
مراقبت هوایی
animadversion
U
مراقبت مشاهده
sea surveillance
U
مراقبت دریایی
ground surveillance
U
مراقبت زمینی
listening watch
U
مراقبت به گوش
air surveillance
U
مراقبت هوایی
care of supplies
U
مراقبت اماد
due care
U
مراقبت کافی
watch tower
U
برج مراقبت
combat surveillance
U
مراقبت رزمی
acoustical surveillance
U
مراقبت صوتی
under one's wing
<idiom>
U
تحت مراقبت کسی
double up
U
مراقبت از مهاجم با دو مدافع
overwatch
U
مراقبت از حرکت بااتش
lookouts
U
مراقبت عمل پاییدن
harbor control tower
U
برج مراقبت بندر
lookout
U
مراقبت عمل پاییدن
maintained
U
به خوبی مراقبت شده
care and handling
U
مراقبت و دستکاری وسایل
air beacon
U
برج مراقبت پایگاه
radar scan
U
مراقبت بوسیله رادار
airborne beacon
U
برج مراقبت هوابرد
maintain
U
به خوبی مراقبت شده
maintains
U
به خوبی مراقبت شده
radar beacon
U
برج مراقبت رادار
attendance
U
ملازمت مراقبت رسیدگی
vigilance
U
مراقبت به گوش بودن
unattended operation
U
هملکرد مراقبت نشده
attendances
U
ملازمت مراقبت رسیدگی
surveillant
U
مراقبت کننده دیدبان
stake-outs
U
محل تحت مراقبت
stake-out
U
محل تحت مراقبت
intersectional service
U
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
slap together
<idiom>
U
به عجله وبی مراقبت واداشتن
security monitoring
U
نظارت یا مراقبت تامینی یاحفافتی
unattended ground sensor
U
رادار مراقبت زمینی خودکار
aspects
U
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
up to someone to do something
<idiom>
U
مسئولیت مراقبت از چیزی را داشتن
aspect
U
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
turn over
<idiom>
U
به کسی برای مراقبت با استفاده سپردن
see that he does it
U
مراقبت کنید که ان کار راانجام دهد
snow under
<idiom>
U
قبول چیزی که نمیتوان از آن مراقبت کرد
maintain watch
U
مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
instrument landing
U
فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
chaperon
U
زن شوهر دار یا کاملی که ازدختر جوانی مراقبت میکند
zmarker beacon
U
برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
There's a question mark
[hanging]
over the day-care clinic's future.
[A big question mark hangs over the day-care clinic's future.]
U
آینده درمانگاه مراقبت روزانه
[کاملا]
نامشخص است.
illumination by diffusion
U
روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
area assessment
U
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
area of operational interest
U
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air surface zone
U
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
sweep
U
درو کردن منطقه بااتش درو در عرض
fan marker
U
نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
primage
U
اضافه کرایهای که به خاطر مراقبت در بارگیری و تخلیه به ناخدای کشتی داده میشود
Creches
U
[جایی که از بچه ها مراقبت میشود هنگامی که پدر و مادر بیرون یا سر کار رفته اند]
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
cone of silence
U
مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
vigil
U
گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
vigils
U
گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
radar scan
U
تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
locale
U
منطقه
belt
U
منطقه
district
U
منطقه
districts
U
منطقه
belted
U
منطقه
regions
U
منطقه
shingles
U
منطقه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com