Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Medicare
U
مراقبت پزشکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
circular scanning
U
مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
premedical
U
دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
professional service
U
تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
otorhinolaryngology
U
پزشکی گوش و حلق و بینی
[پزشکی]
ENT medicine
U
پزشکی گوش و حلق و بینی
[پزشکی]
counter surveillance
U
ضد مراقبت
ovservation
U
مراقبت
espial
U
مراقبت
watchfulness
U
مراقبت
vigilance
U
مراقبت
cares
U
مراقبت
surveillance
U
مراقبت
cared
U
مراقبت
watchful
U
مراقبت
care
U
مراقبت
eyesight
U
مراقبت
tendance
U
مراقبت
unattended
U
بی مراقبت
acoustical surveillance
U
مراقبت صوتی
air search
U
مراقبت هوایی
combat surveillance
U
مراقبت رزمی
air surveillance
U
مراقبت هوایی
to see to it
U
مراقبت کردن
care of supplies
U
مراقبت اماد
watchtowers
U
برج مراقبت
animadversion
U
مراقبت مشاهده
see to it
U
مراقبت کردن
to llok
U
مراقبت کردن
day care
U
مراقبت در روز
to see after
U
مراقبت کردن
watchtower
U
برج مراقبت
insuring
U
مراقبت کردن در
control towers
U
برج مراقبت
insures
U
مراقبت کردن در
ensuring
U
مراقبت کردن در
ensures
U
مراقبت کردن در
ensured
U
مراقبت کردن در
ensure
U
مراقبت کردن در
ground surveillance
U
مراقبت زمینی
area monitoring
U
مراقبت منطقهای
watch tower
U
برج مراقبت
helical scanning
U
مراقبت مارپیچی
listening watch
U
مراقبت به گوش
sea surveillance
U
مراقبت دریایی
watching
U
مراقبت کردن
watch
U
مراقبت کردن
watches
U
مراقبت کردن
watched
U
مراقبت کردن
residential care
U
مراقبت پناهگاهی
due care
U
مراقبت کافی
double up
U
مراقبت از مهاجم با دو مدافع
radar beacon
U
برج مراقبت رادار
airborne beacon
U
برج مراقبت هوابرد
area monitoring
U
مراقبت کردن از منطقه
harbor control tower
U
برج مراقبت بندر
overwatch
U
مراقبت از حرکت بااتش
radar scan
U
مراقبت بوسیله رادار
care and handling
U
مراقبت و دستکاری وسایل
sector of search
U
منطقه مراقبت رادار
to ensure something
U
مراقبت کردن در
[چیزی]
care
U
محافظت کردن مراقبت
searched
U
مراقبت کردن از زمین
search
U
مراقبت کردن از زمین
under one's wing
<idiom>
U
تحت مراقبت کسی
surveillance
U
دیدبانی و مراقبت از منطقه
maintains
U
به خوبی مراقبت شده
maintained
U
به خوبی مراقبت شده
maintain
U
به خوبی مراقبت شده
lookouts
U
مراقبت عمل پاییدن
lookout
U
مراقبت عمل پاییدن
cares
U
محافظت کردن مراقبت
cared
U
محافظت کردن مراقبت
searches
U
مراقبت کردن از زمین
searchingly
U
مراقبت کردن از زمین
surveillant
U
مراقبت کننده دیدبان
unattended operation
U
هملکرد مراقبت نشده
attendances
U
ملازمت مراقبت رسیدگی
attendance
U
ملازمت مراقبت رسیدگی
vigilance
U
مراقبت به گوش بودن
air beacon
U
برج مراقبت پایگاه
stake-out
U
محل تحت مراقبت
stake-outs
U
محل تحت مراقبت
pickets
U
نرده کشیدن مراقبت کردن
aspects
U
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
unattended ground sensor
U
رادار مراقبت زمینی خودکار
security monitoring
U
نظارت یا مراقبت تامینی یاحفافتی
slap together
<idiom>
U
به عجله وبی مراقبت واداشتن
picketed
U
نرده کشیدن مراقبت کردن
up to someone to do something
<idiom>
U
مسئولیت مراقبت از چیزی را داشتن
aspect
U
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
picket
U
نرده کشیدن مراقبت کردن
spiral scanning
U
مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
snow under
<idiom>
U
قبول چیزی که نمیتوان از آن مراقبت کرد
turn over
<idiom>
U
به کسی برای مراقبت با استفاده سپردن
maintain watch
U
مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
see that he does it
U
مراقبت کنید که ان کار راانجام دهد
overwatch
U
مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
instrument landing
U
فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
There's a question mark
[hanging]
over the day-care clinic's future.
[A big question mark hangs over the day-care clinic's future.]
U
آینده درمانگاه مراقبت روزانه
[کاملا]
نامشخص است.
zmarker beacon
U
برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
chaperon
U
زن شوهر دار یا کاملی که ازدختر جوانی مراقبت میکند
primage
U
اضافه کرایهای که به خاطر مراقبت در بارگیری و تخلیه به ناخدای کشتی داده میشود
fan marker
U
نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
Creches
U
[جایی که از بچه ها مراقبت میشود هنگامی که پدر و مادر بیرون یا سر کار رفته اند]
aeromedical unit
U
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
mine watching
U
عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
cone of silence
U
مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
vigils
U
گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
vigil
U
گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
radar scan
U
تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
watching
U
مراقبت کردن موافبت کردن
watched
U
مراقبت کردن موافبت کردن
watch
U
مراقبت کردن موافبت کردن
watches
U
مراقبت کردن موافبت کردن
beacon
U
برج دریایی برج مراقبت برج کنترل هواپیماها
beacons
U
برج دریایی برج مراقبت برج کنترل هواپیماها
medicines
U
پزشکی
natural philosophy
U
پزشکی
medic
U
پزشکی
doctoral
U
پزشکی
medico
U
پزشکی
medical profession
U
پزشکی
leech craft
U
پزشکی
medicine
U
پزشکی
doctorhood
U
پزشکی
medical
U
پزشکی
espionage
U
جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
tetanus
U
کزاز
[پزشکی]
lockjaw
U
کزاز
[پزشکی]
scarlet
U
مخملک
[پزشکی]
lopecia
U
ریزش مو
[پزشکی]
loss of hair
U
ریزش مو
[پزشکی]
catalepsy
U
کزاز
[پزشکی]
baldness
U
ریزش مو
[پزشکی]
alopecia
U
ریزش مو
[پزشکی]
scarlet fever
U
مخملک
[پزشکی]
measles
U
سرخک
[پزشکی]
morbilli
{sg}
U
سرخک
[پزشکی]
rubeola
{sg}
U
سرخک
[پزشکی]
red measles
U
سرخک
[پزشکی]
mumps
U
اوریون
[پزشکی]
hair loss
U
ریزش مو
[پزشکی]
rubella
{sg}
U
سرخجه
[پزشکی]
German measles
U
سرخجه
[پزشکی]
three-day measles
U
سرخجه
[پزشکی]
epidemic parotitis
U
اوریون
[پزشکی]
hayfever
[med.]
U
تب یونجه
[پزشکی]
pollinosis
[med.]
U
تب یونجه
[پزشکی]
pollenosis
[med.]
U
تب یونجه
[پزشکی]
allergic rhinitis
[med.]
U
تب یونجه
[پزشکی]
hay fever
[med.]
U
تب یونجه
[پزشکی]
cysts
U
کیست ها
[پزشکی]
brachio
<prefix>
U
بازویی
[پزشکی]
ophthalmitis
U
گل مژه
[پزشکی]
defibrillator
U
دفیبریلاتور
[پزشکی]
monitor
U
پایش
[پزشکی ]
defibrillator
U
تارلرزه بر
[پزشکی]
allergy
U
آلرژی
[پزشکی]
dry mouth syndrome
U
زروستومی
[پزشکی]
xerostomia
U
زروستومی
[پزشکی]
tachycardia
U
تندتپشی
[پزشکی]
tachyrhythmia
U
تندتپشی
[پزشکی]
fast heart beat
U
تندتپشی
[پزشکی]
stethoscope
U
گوشی پزشکی
dry mouth
U
زروستومی
[پزشکی]
oncology
U
آنکولوژی
[پزشکی ]
osteoporosis
U
استئوپروز
[پزشکی]
halitosis
U
هالیتوز
[پزشکی]
bad breath
U
هالیتوز
[پزشکی]
fetor oris
U
هالیتوز
[پزشکی]
hair loss
U
آلوپسی
[پزشکی]
back pain
U
کمردرد
[پزشکی]
back pain
{sg}
U
کمردرد
[پزشکی]
dandruff
{sg}
U
شوره سر
[پزشکی]
scurf
U
شوره سر
[پزشکی]
stomach upset
U
دل درد
[پزشکی]
cyst
U
کیست
[پزشکی]
headaches
U
سردرد
[پزشکی]
alopecia
U
آلوپسی
[پزشکی]
baldness
U
آلوپسی
[پزشکی]
lopecia
U
آلوپسی
[پزشکی]
loss of hair
U
آلوپسی
[پزشکی]
cephalgia
U
سردرد
[پزشکی]
cephalea
U
سردرد
[پزشکی]
headache
U
سردرد
[پزشکی]
headache
{sg}
U
سردرد
[پزشکی]
immunodeficiency
U
نقص ایمنی
[پزشکی]
immune defect
U
نقص ایمنی
[پزشکی]
dyschezia
U
یبوست
[پزشکی]
costiveness
U
یبوست
[پزشکی]
vaccine
U
واکسن
[پزشکی]
syringe
U
آبکنک
[پزشکی]
constipation
U
یبوست
[پزشکی]
syringe
U
سرنگ
[پزشکی]
allergy
U
حساسیت
[پزشکی]
council of physicians
U
شورای پزشکی
dental clinic
U
دندان پزشکی
iatrology
U
رساله پزشکی
social medicine
U
پزشکی اجتماعی
evacuation ship
U
ناواخراجات پزشکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com