English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (181 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
creepage U مد الکتریسیته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
charge U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charges U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
generator U وسیله تولید الکتریسیته
generators U وسیله تولید الکتریسیته
monitor U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitored U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitors U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
power U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powered U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powering U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
static U الکتریسیته ساکن وضعیت ثابت
electronic U میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
watt U واحد اندازه گیری الکتریسیته
watts U واحد اندازه گیری الکتریسیته
isolation U مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
electric U آنچه با الکتریسیته کار میکند
hydro electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
hydro-electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
decibel U واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
decibels U واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
insulator U مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
insulators U مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
polar U دارای الکتریسیته مثبت و منفی
electricity U الکتریسیته
conductor U مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
conductors U مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
replenish U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenished U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenishes U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenishing U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
electrical U مر بوط به الکتریسیته
electrically U مربوط به الکتریسیته
hot wire U سیم حاوی الکتریسیته
hot-wire U سیم حاوی الکتریسیته
hot-wired U سیم حاوی الکتریسیته
hot-wires U سیم حاوی الکتریسیته
hot-wiring U سیم حاوی الکتریسیته
positive U قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
actinoelectric U اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
animal electricity U الکتریسیته بدن
brain potential U الکتریسیته مغز
contact electricity U فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
coulomb U واحد اندازه الکتریسیته
electric conduction U هدایت الکتریسیته
electric conductor U هادی الکتریسیته
electric current U جریان الکتریسیته
electric dipole U دو قطبی الکتریسیته
electric doublet U دو قطبی الکتریسیته
electric generator U مولد الکتریسیته
electrical quantity U مقدار الکتریسیته
electro physic U فیزیک الکتریسیته
electrometer tule U لامپ الکتریسیته سنج
electrometer valve U لامپ الکتریسیته سنج
electrostatics U الکتریسیته ساکن
electrothermal printer U چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
Energy Star U استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
galvanism U جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
IEC connector U استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
iee /s 00 U مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
ieee U Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
impedance U مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
induced electricity U الکتریسیته القائی
inductive capacity U ثابت دی الکتریسیته
inductivity U ثابت دی الکتریسیته قابلیت هدایت دی الکتریکی
magnetoelectric U مربوط به الکتریسیته القایی
mains electricity U منبع الکتریسیته محلی مشتریان
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
meter power supply U امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته
negative electricity U الکتریسیته منفی
nonsparking U ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
nuclear electricity U الکتریسیته هستهای
permittivity U واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
phase difference U اختلاف فاز جریان الکتریسیته
photovoltaic cell U مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
piezo electric effect U اثر پیزو- الکتریسیته
positive electricity U الکتریسیته مثبت
ribbon switch U مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
static electricity U الکتریسیته ساکن
three pin plug U ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
voltage source U منبع الکتریسیته
electrostatic charge U بار الکتریسیته ساکن [که در اثر مالش بوجود می آید.]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com