Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
torsion modulus
U
مدول پیچش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
moduler ratio
U
نسبت مدول الاستیسیته ارماتور به مدول الاستیسیته بتن
module
U
مدول
modules
U
مدول
modulus
U
مدول
torsional modulus
U
مدول پیچشی
modulus of torsion
U
مدول پیچشی
shear modulus
U
مدول برشی
modulus of elasticity
U
مدول نوانی
modulus of elasticity
U
مدول الاستیسیته
modulus of rupture
U
مدول گسیختگی
fly cutter
U
فرز مدول
fineness modulus
U
مدول ریزی
young's modulus
U
مدول الاستیسیته
young's modulus
U
مدول یانگ
fineness modulus
U
مدول نرمی و ریزی
modular range
U
دامنه تغییرات مدول
fineness modulus
U
مدول ریزی و نرمی
module
U
مدول
[جبر]
[ریاضی]
adjustable proportional module
U
نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
torsion
U
پیچش
ten smus
U
پیچش
intortion
U
پیچش
intorsion
U
پیچش
buckling
U
پیچش
backing off
U
پس پیچش
curvature
U
پیچش
deflections
U
پیچش
deflection
U
پیچش
wresting
U
چرخش پیچش
wrested
U
چرخش پیچش
resonantly
U
با پیچش و ارتعاش
torsion dynamometer
U
پیچش سنج
wrest
U
چرخش پیچش
number of threads
U
تعداد پیچش ها
wrests
U
چرخش پیچش
torsion recorder
U
ضباط پیچش
torsion test
U
ازمایش پیچش
deflexion
U
انحراف پیچش
geometric twist
U
پیچش هندسی
lock torque
U
قفل پیچش
inversion
U
پیچش کف پا به طرف داخل
torsional rigidity
U
استحکام در مقابل پیچش
resonances
U
پیچش صدا طنین
resonance
U
پیچش صدا طنین
torsion resistant
U
مقاوم در برابر پیچش
torque twist curve
U
منحنی گشتاور و پیچش
intorsion
U
پیچش ساقه انعطاف
intortion
U
پیچش ساقه انعطاف
eversion
U
پیچش کف پا به طرف خارج
draw shot
U
ضربه با پیچش به عقب
direction of thread
U
سوی پیچش پیچ
curling
U
پیچش یا حلقه زنی
inversions
U
پیچش کف پا به طرف داخل
reentry vehicle
U
مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
crimps
U
پیچش وانقباض عضله درخواب
crimp
U
پیچش وانقباض عضله درخواب
crimped
U
پیچش وانقباض عضله درخواب
twist
U
دوران حول محور افقی پیچش
twisting
U
دوران حول محور افقی پیچش
twists
U
دوران حول محور افقی پیچش
outswinger
U
توپی که در هوا با پیچش ازتوپزن دور میشود
out and in
U
گویی که با پیچش بطرف شیارمی رود و برمی گردد
wash in
U
پیچش بال بطوریکه زاویه نصب ان بطرف نوک کاهش یابد
endless knots
U
طرح گره بدون انتها
[که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
hug the rail
U
غلطیدن یا بلندشدن گوی کنارلبه خارجی میز بیلیارد درنتیجه پیچش گوی
burl
[nep]
U
گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
snap pass
U
پاس سریع با پیچش سریع مچ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com