Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
high level modulation
U
مدولاسیون سطح بالا
high power modulation
U
مدولاسیون سطح بالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
choke modulation
U
مدولاسیون توسط پیچک مدولاسیون پیچکی تضمین پیچکی
modulation
U
مدولاسیون
inflexions
U
مدولاسیون
inflections
U
مدولاسیون
inflection
U
مدولاسیون
frequency modulation
U
مدولاسیون فرکانس
internal modulation
U
مدولاسیون داخلی
pulse modulation
U
مدولاسیون پالس
light modulation
U
مدولاسیون نور
grid modulation
U
مدولاسیون شبکه
modulation circuit
U
مدار مدولاسیون
grid bias modulation
U
مدولاسیون شبکه
modulation frequency
U
فرکانس مدولاسیون
modulation system
U
سیستم مدولاسیون
frequency medulation
U
مدولاسیون فرکانس
am
U
مدولاسیون دامنه
modulator stage
U
طبقه مدولاسیون
amplitude modulation
U
مدولاسیون دامنه
modulation frequency response
U
پاسخ فرکانس مدولاسیون
modulation handwidth
U
پهنای باند مدولاسیون
maximum modulating frequency
U
فرکانس حداکثر مدولاسیون
grid current modulation
U
مدولاسیون جریان شبکه
electronic modulation
U
مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
grid circuit modulation
U
مدولاسیون مدار شبکه
grid d.c. modulation
U
مدولاسیون جریان دائم شبکه
modem
U
دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
pdm
U
Duration Pulse مدولاسیون زمانی پالس که در ان تداوم یک پالس تغییر میکندodulation
cross modulation
U
مدولاسیون ناخواسته که ازیک کاریر به کاریر دیگر درهمان گیرنده تاثیر میگذارد
spinwriter
U
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
ppm
U
Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
apl
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
pull up
U
بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
high burst ranging
U
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
uppermost
U
از بالا
lever bridge
U
پل بالا رو
overhead
U
سر بالا
overtones
U
بالا تن
overtone
U
بالا تن
upside
U
بالا
overhead
U
بالا
highs
U
بالا
upping
U
رو به بالا
balcony
U
لژ بالا
balconies
U
لژ بالا
up there
U
ان بالا
upping
U
بالا
upped
U
رو به بالا
top
U
بالا
upper limit
U
حد بالا
upped
U
بالا
up
U
رو به بالا
up
U
بالا
at a great age
U
در سن بالا یی
in old age
[in great age]
U
در سن بالا
up stairs
U
بالا
headwater
U
بالا اب
aloft
U
بالا
on high
U
در بالا
outreach
U
بالا
ascendency
U
بالا
above
U
در بالا
superincumbent
U
از بالا
upper
U
بالا
over
U
بالا
atop
U
بالا
ascendancy
U
بالا
over-
U
بالا
highest
U
بالا
aweigh
U
بالا
galleries
U
لژ بالا
gallery
U
لژ بالا
high
U
بالا
upper class
U
طبقه بالا
upward
U
بطرف بالا
high frequency
U
بسامد بالا
high frequency
U
فرکانس بالا
high frequency alternator
U
ژنراتورفرکانس بالا
shoot forth
U
بالا جستن
shoot-out
U
بالا جستن
shoot-outs
U
بالا جستن
raise of loom
U
بالا بردن
upper classes
U
طبقه بالا
soars
U
بالا رفتن
high efficiency
U
راندمان بالا
high contrast
U
تغایر بالا
soared
U
بالا رفتن
uprear
U
بالا بردن
soar
U
بالا رفتن
upraise
U
بالا بردن
upgraded
U
بالا بردن
h.f.
U
فرکانس بالا
upgrade
U
بالا بردن
upgrades
U
از درجه بالا
upgrades
U
بالا بردن
heave in
U
بالا کشیدن
heave away
U
بالا بکشید
atop
U
بطرف بالا
head piece
U
قسمت بالا
upgrade
U
از درجه بالا
upgraded
U
بطرف بالا
upgraded
U
از درجه بالا
upgrades
U
بطرف بالا
upgrading
U
بالا بردن
rally
U
بالا بردن قی مت
rallies
U
بالا بردن قی مت
rallied
U
بالا بردن قی مت
intumesce
U
بالا امدن
high burst
U
ترکش بالا
upgrading
U
بطرف بالا
upgrading
U
از درجه بالا
upper bound
U
کران بالا
upgrade
U
بطرف بالا
upriser
U
بالا رونده
radius
U
زند بالا
tosses
U
بالا انداختن
tossed
U
بالا انداختن
toss
U
بالا انداختن
spec
U
مشخصات بالا
top-down
U
از بالا به پایین
top down
U
از بالا به پایین
ascendance
U
بالا رفتن
ascendent
U
بالا رونده
ascensive
U
بالا رونده
at the utmost
U
دست بالا
Please come up .
U
بفرمائید بالا
bottom up
U
از پایین به بالا
raises
U
بالا کشیدن
raises
U
بالا بردن
high-class
U
از طبقات بالا
tossing
U
بالا انداختن
hoist
U
بالا بردن
heaved
U
بالا کشیدن
heave
U
بالا کشیدن
face up feed
U
خورد رو به بالا
ascending
U
بالا رونده
booster
U
بالا برنده
boosters
U
بالا برنده
uplifts
U
بالا بردن
uplift
U
بالا بردن
hoists
U
بالا کشیدن
abovestairs
U
طبقه بالا
hoists
U
بالا بردن
hoisted
U
بالا کشیدن
hoisted
U
بالا بردن
hoist
U
بالا کشیدن
raise
U
بالا کشیدن
raise
U
بالا بردن
chock-a-block
U
بالا کشیده
aspiring
U
بالا رفتن
aspires
U
بالا رفتن
aspired
U
بالا رفتن
aspire
U
بالا رفتن
all-time
U
بالا یا پایینترین حد
upwards
U
بطرف بالا
upward rotation
U
چرخش رو به بالا
embezzling
U
بالا کشیدن
embezzles
U
بالا کشیدن
embezzled
U
بالا کشیدن
embezzle
U
بالا کشیدن
upward motion
U
حرکت رو به بالا
upward flow
U
جریان رو به بالا
upward compatible
U
همساز رو به بالا
Mt
U
بالا رفتن
Mts
U
بالا رفتن
jack
U
بالا بردن
escalating
U
بالا گرفتن
escalates
U
بالا گرفتن
escalated
U
بالا گرفتن
upheavals
U
بالا امدن
upheaval
U
بالا امدن
escalate
U
بالا گرفتن
promoting
U
بالا بردن
promotes
U
بالا بردن
jacks
U
بالا بردن
promoted
U
بالا بردن
promote
U
بالا بردن
elevating
U
بالا بردن
elevates
U
بالا بردن
elevate
U
بالا بردن
raising
U
بالا اوردن
radio frequency
U
فرکانس بالا
tweak
U
بالا بردن
climbs
U
بالا کشیدن
climbing
U
بالا کشیدن
climbed
U
بالا کشیدن
climb
U
بالا کشیدن
high order
U
رتبه بالا
plan view
U
نمای بالا
plan view
U
دید از بالا
the above figures
U
ارقام بالا
the upper storey
U
اشکوب بالا
they were filfty at the outsid
U
دست بالا
high precison
U
دقت بالا
talll
U
بلند بالا
up
<adv.>
U
به بالا
[آمدن]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com