Perdic | مدولاسیون دامنه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 150 (4 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	am U	مدولاسیون دامنه
	amplitude modulation U	مدولاسیون دامنه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	choke modulation U	مدولاسیون توسط پیچک مدولاسیون پیچکی تضمین پیچکی
	subalpine U	ساکن دامنه کوهستان الپ مربوط به دامنه کوه
	modulation U	مدولاسیون
	inflexions U	مدولاسیون
	inflections U	مدولاسیون
	inflection U	مدولاسیون
	grid modulation U	مدولاسیون شبکه
	modulation frequency U	فرکانس مدولاسیون
	modulation circuit U	مدار مدولاسیون
	grid bias modulation U	مدولاسیون شبکه
	modulator stage U	طبقه مدولاسیون
	light modulation U	مدولاسیون نور
	internal modulation U	مدولاسیون داخلی
	pulse modulation U	مدولاسیون پالس
	frequency modulation U	مدولاسیون فرکانس
	frequency medulation U	مدولاسیون فرکانس
	modulation system U	سیستم مدولاسیون
	electronic modulation U	مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
	modulation handwidth U	پهنای باند مدولاسیون
	high power modulation U	مدولاسیون سطح بالا
	high level modulation U	مدولاسیون سطح بالا
	grid current modulation U	مدولاسیون جریان شبکه
	grid circuit modulation U	مدولاسیون مدار شبکه
	maximum modulating frequency U	فرکانس حداکثر مدولاسیون
	modulation frequency response U	پاسخ فرکانس مدولاسیون
	grid d.c. modulation U	مدولاسیون جریان دائم شبکه
	modem U	دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
	pdm U	Duration Pulse مدولاسیون زمانی پالس که در ان تداوم یک پالس تغییر میکندodulation
	cross modulation U	مدولاسیون ناخواسته که ازیک کاریر به کاریر دیگر درهمان گیرنده تاثیر میگذارد
	skirt U	دامنه
	foot	دامنه
	hillsides U	دامنه
	skirted U	دامنه
	amplitude U	دامنه
	skirts U	دامنه
	hillside	دامنه
	mountainsides U	دامنه
	slope U	دامنه
	ranges U	دامنه
	scope U	دامنه
	ranged U	دامنه
	range U	دامنه
	brae U	دامنه
	slopes U	دامنه
	sloped U	دامنه
	magnitude U	دامنه
	tails U	دامنه
	tailed U	دامنه
	mountainside U	دامنه
	tail U	دامنه
	talus U	دامنه
	response amplitude U	دامنه پاسخ
	maximum amplitude U	دامنه حداکثر
	range of motion U	دامنه حرکت
	impluse amplitude U	دامنه ایمپولز
	hill side	دامنه تپه
	one tailed test U	ازمون یک دامنه
	range U	دامنه [ریاضی]
	range of stress U	دامنه تنش
	midrange U	میان دامنه
	talus meterial U	واریزه دامنه
	tooth flank U	دامنه دندانه
	talus U	دامنه تالیوز
	range expression U	عبارت دامنه
	pulse amplitude U	دامنه تپش
	total amplitude of oscillation U	دامنه کل نوسان
	range format U	قالب دامنه
	tropic range U	دامنه استوایی
	talus U	دامنه سنگلاخی
	range name U	نام دامنه
	two tailed test U	ازمون دو دامنه
	vibration amplitude U	دامنه ارتعاش
	restriction of range U	محدودیت دامنه
	wave amplitude U	دامنه موج
	interval confidence U	دامنه اطمینان
	flanked U	دامنه جناح
	hillside U	دامنه کوه
	hillsides U	دامنه کوه
	amplitude U	دامنه بزرگی
	amplitude of oscillation U	دامنه نوسان
	amplitude of vibration U	دامنه ارتعاش
	audibility range U	دامنه شنودپذیری
	audio frequency U	دامنه شنودپذیری
	class interval U	دامنه طبقه
	colluvial U	دامنه کوهی
	feet U	پایین دامنه
	flanking U	دامنه جناح
	scope U	دامنه رسیدگی
	tolerance U	دامنه تغییرات
	tolerances U	دامنه تغییرات
	range U	دامنه تغییرات
	ranged U	دامنه تغییرات
	ranges U	دامنه تغییرات
	combe U	دامنه تپه
	criteria range U	دامنه ملاک
	f.of mountain U	دامنه کوه
	discriminating range U	دامنه افتراق
	double amplitude U	دامنه دوبل
	frequency response U	خم دامنه- بسامد
	flank U	دامنه جناح
	tidal range U	دامنه جذر و مد دریایی
	interquartile range U	دامنه میان چالاکی
	semi interquartile range U	دامنه نیمه چارکی
	domain of a function U	دامنه یک تابع [ریاضی]
	skirting armor U	زره دامنه تانک
	foothill	تپه دامنه کوه
	double apron fence U	سیم خاردار دو دامنه
	impluse amplitude U	دامنه ضربه جریان
	modular range U	دامنه تغییرات مدول
	cylinder skirt U	حاشیه یا دامنه سیلندر
	The matter assumed significant proportions. U	دامنه کار با لاگرفت
	lift U	بالارو دامنه بالابری
	lifts U	بالارو دامنه بالابری
	magnitude of alternating current U	دامنه جریان متناوب
	lifted U	بالارو دامنه بالابری
	lifting U	بالارو دامنه بالابری
	purview U	دامنه شمول قانون
	domain of definition U	دامنه تعریف [ریاضی]
	neap range U	دامنه نوسان جزر و مدضعیف
	skirts U	دامنه کوه حومه شهر
	skirt U	دامنه کوه حومه شهر
	skirted U	دامنه کوه حومه شهر
	ridges U	پشته تپههای دامنه کوه
	ridge U	پشته تپههای دامنه کوه
	sidehill U	واقع در کنار تپه دامنه
	foot hill	تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
	damping factor U	نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
	foehn U	باد خشک وگرم دامنه کوه
	coves U	خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
	daily range of soil temperature U	دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
	cove U	خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
	infrasound U	صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
	ppm U	Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
	step U	قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
	stepping U	قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
	fumarole U	شکاف دامنه اتش فشان که از ان دود وبخارمتصاعد است
	hook's law U	تغییر شکل یک جسم الاستیک در دامنه الاستیسیته با تنش وارده متناسب است
	wave trough U	نقطه می نیمم یا ماکزیمم منفی دامنه در نیمه راه بین دو قله موج
	fm U	فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
	omni axial nozzle U	نازل موتور راکت که میتوانددر دامنه تعیین شده درراستاهای مختلف تنظیم شود
	freeware U	نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند
	continuous wave U	امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
	wobbulator U	تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
	spring tide U	جذر و مد با دامنه زیاد حداکثر جذر و مد نهایی دریایی
	lithosol U	خاک کم عمق دامنه کوه ودشت که مرکب از سنگریزه وسنگهای نیمه خاک شده میباشد
	damped wave U	موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد
	slope of cutting U	دامنه برش یا سینه برش شیروانی کند
	slope of bankment U	دامنه خاکریز یا سینه خاکریز