Perdic | مدل مخصوص | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 301 (7 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	marque U	مدل مخصوص

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	retriever U	سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
	retrievers U	سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
	write U	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
	writes U	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
	exception U	ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
	exceptions U	ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
	party U	گروه مخصوص انجام یک ماموریت
	yacht O	کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
	yachts U	کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
	specially U	مخصوص خاص
	sou'wester U	کلاه مخصوص مواقع توفانی دریا
	rougher U	دستگاه مخصوص ناصاف کردن اشیا
	scoop U	اسباب مخصوص دراوردن چیزی
	scooped U	اسباب مخصوص دراوردن چیزی
	scooping U	اسباب مخصوص دراوردن چیزی
	scoops U	اسباب مخصوص دراوردن چیزی
	region U	فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش
	regions U	فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش
	basic U	کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
	basics U	کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
	desktop U	نمایش و چاپ متن با استفاده ازنرم افزار مخصوص
	profile U	برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی
	profiled U	برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی
	profiles U	برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی
	profiling U	برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی
	test U	قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
	tested U	قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
	tests U	قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
	plotter U	نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
	plotters U	نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
	bundle U	بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
	bundle U	فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
	bundles U	بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
	bundles U	فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
	bundling U	بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
	bundling U	فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
	graphics U	کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
	graphics U	ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی
	slave U	پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
	slaved U	پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
	slaves U	پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
	slaving U	پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
	palette U	لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
	palettes U	لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
	map U	روش انتساب آدرس مخصوص به هر پورت
	maps U	روش انتساب آدرس مخصوص به هر پورت
	circuit U	اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص
	circuits U	اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص
	play U	نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
	played U	نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
	playing U	نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
	plays U	نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
	signature U	کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد.
	signatures U	کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد.
	math U	CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
	maths U	CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
	fire escape U	پله کان مخصوص فرار در مواقع حریق
	fire escapes U	پله کان مخصوص فرار در مواقع حریق
	particulars U	مخصوص
	quintet U	قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
	quintets U	قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
	custom-built U	آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
	probation U	کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
	thatch U	کاه وپیزر مخصوص اندودوپوشش بام
	thatches U	کاه وپیزر مخصوص اندودوپوشش بام
	thatching U	کاه وپیزر مخصوص اندودوپوشش بام
	pagoda U	ساختمان بسبک مخصوص چین و ژاپون پاگودا
	pagodas U	ساختمان بسبک مخصوص چین و ژاپون پاگودا
	spud U	بیلچه مخصوص کندن علف هرزه
	spud U	تیشه مخصوص کندن یخ
	spuds U	بیلچه مخصوص کندن علف هرزه
	spuds U	تیشه مخصوص کندن یخ
	cash dispenser U	ماشینی که با داخل نمودن کارت مخصوص ودادن دستور لازم
	cash dispensers U	ماشینی که با داخل نمودن کارت مخصوص ودادن دستور لازم
	snorkel U	لوله مخصوص تنفس در زیر اب
	snorkels U	لوله مخصوص تنفس در زیر اب
	universal U	نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
	reference U	کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
	references U	کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
	register U	1-محل مخصوص درCPU
	register U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	registering U	1-محل مخصوص درCPU
	registering U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	registers U	1-محل مخصوص درCPU
	registers U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	general U	معمولی و نه مخصوص
	generals U	معمولی و نه مخصوص
	zone U	ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
	zones U	ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
	flag U	1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
	flags U	1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
	putter U	چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
	puttered U	چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
	puttering U	چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
	putters U	چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
	glove compartment U	جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
	glove compartments U	جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
	significance U	معنای مخصوص دارد
	salad dressing U	چاشنی وادویه مخصوص سالاد
	salad dressings U	چاشنی وادویه مخصوص سالاد
Other Matches

	lute U	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
	lutes U	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
	fog oil U	روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
	typefaces U	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
	typeface U	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
	deleting U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	delete U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deleted U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deletes U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	embedded code U	کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
	dispersal airfield U	فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
	aerospace projection operations U	عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
	particular U	مخصوص
	extra special U	مخصوص
	specifics U	مخصوص
	specific U	مخصوص
	franchises U	حق مخصوص
	especial U	مخصوص
	francs U	حق مخصوص
	franc U	حق مخصوص
	favourite U	مخصوص
	favourites U	مخصوص
	vest pocket U	مخصوص
	special U	مخصوص
	favorites U	مخصوص
	franchise U	حق مخصوص
	aide de camp U	اجودان مخصوص
	deffered maintenance U	نگهداری مخصوص
	unit weight U	وزن مخصوص
	special session U	جلسه مخصوص
	special sheaf U	مروحه مخصوص
	densities U	جرم مخصوص
	proper U	مخصوص مقتضی
	specific search U	شناسایی مخصوص
	game U	کامپیوتر مخصوص
	specific resistivity U	مقاومت مخصوص
	specific energy U	انرژی مخصوص
	dry gap bridge U	پل مخصوص اب بریدگی
	specific weight U	وزن مخصوص
	specific capacity U	فرفیت مخصوص
	special troops U	یکانهای مخصوص
	special services U	خدمات مخصوص
	special passport U	پاسپورت مخصوص
	special drawing right U	حق برداشت مخصوص
	bolt U	پیچ مخصوص قفل کردن در
	habiliments U	لباس مخصوص
	idiosyncrasy U	حال مخصوص
	idiosyncrasies U	حال مخصوص
	parts peculiar U	قطعات مخصوص
	heavy-duty U	مخصوص کارسنگین
	heavy duty U	مخصوص کارسنگین
	special U	مخصوص خاص
	idiocrasy U	حالت مخصوص
	idoneous U	مختص مخصوص
	marque U	علامت مخصوص
	g man U	بازرس مخصوص
	resistivity U	مقاومت مخصوص
	favourite or vor U	ویژه مخصوص
	special damage U	خسارت مخصوص
	special corrections U	تصحیحات مخصوص
	terminologies U	اصطلاح مخصوص
	terminology U	اصطلاح مخصوص
	aide-de-camp U	اجودان مخصوص
	aides-de-camp U	اجودان مخصوص
	low resistivity U	مقاومت مخصوص کم
	specific U	مخصوص معین
	specifics U	مخصوص معین
	exempted station U	یکان مخصوص
	selective signalling U	ارتباط مخصوص
	favorite U	مخصوص سوگلی
	maid in waiting U	پیشخدمت مخصوص
	specific gravities U	وزن مخصوص
	valetdechambre U	پیشخدمت مخصوص
	chorea U	تشنج مخصوص
	built in jack U	جک مخصوص نصب
	bluck density U	وزن مخصوص
	density U	جرم مخصوص
	specific gravity U	وزن مخصوص
	specific gravity U	ورن مخصوص
	specific gravities U	ورن مخصوص
	Afro pick	شانه مخصوص فر
	lady-in-waiting U	مستخدمه مخصوص ملکه
	built up edge U	لبه مخصوص نصب
	lady in waiting U	مستخدمه مخصوص ملکه
	ladies-in-waiting U	مستخدمه مخصوص ملکه
	kitchen gardens U	باغ مخصوص سبزیکاری
	freestone U	سنگ مخصوص تراش
	fisherman's bend U	گره مخصوص قایقرانی
	finishing limes U	اهک مخصوص اندود
	kitchen garden U	باغ مخصوص سبزیکاری
	alemannic U	لهجهء مخصوص المانی
	ducked U	کد مخصوص درگیریهای هوایی
	canalboat U	قایق مخصوص کانال
	cargo liners U	خط کشتیرانی مخصوص بار
	roughshod U	دارای میخ مخصوص
	catcher's box U	محوطه مخصوص توپگیر
	exception reporting U	گزارش گیری مخصوص
	respective U	بترتیب مخصوص خود
	podium U	بالکن جایگاه مخصوص
	sla U	انجمن کتابخانههای مخصوص
	skeeter U	قایق مخصوص روی یخ
	slang U	بزبان یا لهجه مخصوص
	acetarious U	سبزیهای مخصوص سالاد
	commandos U	افراد نیروی مخصوص
	commando U	افراد نیروی مخصوص
	podiums U	بالکن جایگاه مخصوص
	holler U	صدای مخصوص هر حیوان
	hollered U	صدای مخصوص هر حیوان
	hollering U	صدای مخصوص هر حیوان
	hollers U	صدای مخصوص هر حیوان
	armlet U	زرهء مخصوص دست
	anvil block U	سندان مخصوص اهنگری
	opera glass U	دوربین مخصوص اپرا
	one horse U	مخصوص یک اسب بی مایه
	oil color U	روغن مخصوص نقاشی
	jemmy U	دیلم مخصوص دزدان
	jemmies U	دیلم مخصوص دزدان
	insulativity U	مقاومت ایزولاسیون مخصوص
	jacklight U	نورافکن مخصوص ماهیگیری
	melinite U	مخصوص تهیه چاشنی
	klister U	واکس مخصوص کف اسکی
	all weather hood U	کلاهک مخصوص هوا
	lectern U	میز مخصوص قرائت
	opiumden U	محل مخصوص تریاکها
	ashpit U	چاله مخصوص خاکستر
	attack cargo ship U	ناوحمل و نقل مخصوص تک
	prerogatives U	امتیاز مخصوص حق ارثی
	prerogative U	امتیاز مخصوص حق ارثی
	poolroom U	اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
	g suit U	لباس مخصوص هوانوردی
	blower U	ماشین مخصوص دمیدن
	weightless U	دارای وزن مخصوص کم
	processor U	پردازنده جانبی مخصوص
	pricket U	شمع مخصوص شمعدان
	boot band U	کش مخصوص گتر شلوارنظامی
	phonograph connection U	پریز مخصوص پیکاپ
	harrier U	تازی مخصوص شکارخرگوش
	nursery rhyme U	اشعار مخصوص کودکان
	nursery rhymes U	اشعار مخصوص کودکان
	handrail U	نرده مخصوص دستگیره
	handrails U	نرده مخصوص دستگیره
	particle density U	وزن مخصوص حقیقی
	pack saddle U	زین مخصوص بار
	lecterns U	میز مخصوص قرائت
	boudoir U	اطاق کوچک مخصوص زن
	target arrow U	تیر مخصوص تیراندازی
	silk U	نخ ابریشم مخصوص طراحی
	chancel U	جای مخصوص کشیش
	chancels U	جای مخصوص کشیش
	tacamahaca U	بلسان مخصوص بخورمعطر
	tacamahac U	بلسان مخصوص بخورمعطر
	boudoirs U	اطاق کوچک مخصوص زن
	subcaliber range U	میدان تیر مخصوص
	dry density U	وزن مخصوص خشک
	spitton U	فرف مخصوص تف کردن
	duckings U	کد مخصوص درگیریهای هوایی
	specific permeability U	قابلیت نفوذ مخصوص
	a special menu U	صورت غذای مخصوص
	specific electrical conductivity U	هدایت الکتریکی مخصوص
	ducks U	کد مخصوص درگیریهای هوایی
	duck U	کد مخصوص درگیریهای هوایی
	columbia round U	تیراندازی مخصوص زنان
	conductibility U	ضریب هدایت مخصوص
	gaskets U	نوعی ابزار مخصوص
	gasket U	نوعی ابزار مخصوص
	tramlines U	خط مخصوص واگن برقی
	tramline U	خط مخصوص واگن برقی
	jargon U	اصطلاحات مخصوص یک صنف
	towline U	طناب مخصوص صیدبالن
	crewel U	نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
	cuish U	زره مخصوص ران
	teleplay U	نمایشنامه مخصوص تلویزیون
	cuisse U	زره مخصوص ران
	cycle spanner U	اچار مخصوص تعمیردوچرخه
	valet U	پیشخدمت مخصوص ملازم
	valeted U	پیشخدمت مخصوص ملازم
	special weapons U	جنگ افزار مخصوص
	special operations U	عملیات مخصوص یا ویژه
	special libraries association U	انجمن کتابخانههای مخصوص
	harpoon U	زوبین مخصوص صیدنهنگ
	dump box U	فرف مخصوص زباله
	nipples U	پستانک مخصوص شیربچه
	effective unit weight U	وزن مخصوص موثر
	nipple U	پستانک مخصوص شیربچه
	bird cage U	ماسک مخصوص خط نگهدار
	red carpet U	علامت پذیرایی مخصوص
	harpoons U	زوبین مخصوص صیدنهنگ
	special ammunition U	مهمات مخصوص یا ویژه
	sign languages U	زبان مخصوص کرها
	special area U	منطقه پرواز مخصوص
	valets U	پیشخدمت مخصوص ملازم
	sign language U	زبان مخصوص کرها
	special jury U	هیئت منصفه مخصوص
	valeting U	پیشخدمت مخصوص ملازم
	ideograph U	امضاء یا علامت مخصوص شخص
	cant U	اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته
	lorgnette U	عینک مخصوص روی بینی
	incinerator U	کوره مخصوص سوزاندن اشغال
	hood U	باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
	bull dog wrench U	اچار مخصوص لوله گاز