Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
air magnetic circuit
U
مدار هوایی مغناطیس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
imagery exploitation
U
مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی
duplexes
U
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex
U
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
nuclear magnetic resonance
U
تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit
U
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching
U
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet
U
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pin
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
mask design
U
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
firing circuit
U
مدار چاشنی مدار انفجار
powder train
U
مدار خرج مدار باروت
one hook
U
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
magnetzation
U
مغناطیس
magnetic
U
مغناطیس
magnets
U
مغناطیس
magneto
U
مغناطیس
magnet
U
مغناطیس
remagnetizer
U
مغناطیس گر
magnetism
U
مغناطیس
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
remanence
U
مغناطیس مانده
thermomagnetic
U
گرما مغناطیس
magnetism
U
علم مغناطیس
focusing magnet
U
مغناطیس تمرکز ده
magnets
U
مغناطیس پایدار
ferrimagnetism
U
فری مغناطیس
purity magnet
U
مغناطیس خلوص
magnet
U
مغناطیس پایدار
magnetism
U
درس مغناطیس
demagnetization
U
مغناطیس زدائی
field coil
U
پیچک مغناطیس گر
demagnetize
U
زدودن مغناطیس
mags
U
مغناطیس agnetic
simple magnet
U
مغناطیس ساده
permeance
U
مغناطیس رسانایی
residual magnetic induction
U
مغناطیس مانده
elelctromagnetic
U
الکترو مغناطیس
residual magnetization
U
مغناطیس مانده
residual magnetism
U
مغناطیس پس ماند
susceptibility
U
مغناطیس پذیری
permeability curve
U
خم مغناطیس پذیری
residual magnetism
U
مغناطیس مانده
plunger magnet
U
مغناطیس پیستونی
pyromagnetic
U
گرما- مغناطیس
permanent magnet
U
مغناطیس پایدار
magnetism
U
مغناطیس شناسی
mag
U
مغناطیس agnetic
induced magnetism
U
مغناطیس القایی
inductometer
U
مغناطیس سنج
magnetic explorer
U
مغناطیس یاب
blow out magnet
U
مغناطیس جرقه
magnet coil
U
پیچک مغناطیس
magnotropism
U
مغناطیس گرایی
magnetization
U
مغناطیس کنندگی
magnetization
U
مغناطیس گردانی
magnetic compensatory
U
مغناطیس تصحیح
magnetization
U
مغناطیس گری
magnetization
U
مغناطیس پذیری
compensating magnet
U
مغناطیس تصحیح
magnetizable
U
مغناطیس پذیر
animal magnetism
U
مغناطیس حیوانی
magnetics
U
علم مغناطیس
magnetic susceptibility
U
مغناطیس پذیری
bar magnet
U
مغناطیس میلهای
artificial magnet
U
مغناطیس صنعتی
b h cure
U
خم مغناطیس پذیری
natural magnet
U
مغناطیس طبیعی
magnetosphere
U
مغناطیس- کره
demagnetization
U
مغناطیس زدایی
magneto
U
دارای مغناطیس
magnetization work
U
مغناطیس کنندگی
organic magnet
U
مغناطیس الی
magnetometer
U
مغناطیس سنج
magnetic battery
U
مغناطیس مرکب
compound magnet
U
مغناطیس مرکب
magnetizing current
U
جریان مغناطیس گر
magnetosphere
U
کره مغناطیس
magnetization curve
U
خم مغناطیس پذیری
magnetosphere
U
مغناطیس- سپهر
p.m.
U
مغناطیس پایدار
magnetosphere
U
مغناطیس کره
magnetizing field
U
میدان مغناطیس گر
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
magnetic potential
U
نیروی مغناطیس رانی
coercive force
U
نیروی مغناطیس زدا
magnetising
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetize
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetizing field
U
میدان مغناطیس گردانی
magnetizes
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetizing force
U
شدت مغناطیس کنندگی
magnetizing
U
مغناطیس کردن یا شدن
blue beam magnet
U
مغناطیس اشعه ابی
magnezation intensity
U
شدت مغناطیس کنندگی
demagnetizing field
U
میدان مغناطیس زدا
magnetization vector
U
بردار مغناطیس کنندگی
magnetizability
U
قابلیت مغناطیس شوندگی
magnetised
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetises
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetization characteristic
U
منحنی مغناطیس گردانی
magnetic biasing
U
مغناطیس گردانی مقدماتی
direct current magnet
U
مغناطیس جریان مستقیم
intensity of magnetization
U
شدت مغناطیس گری
magnet winding
U
سیم پیچ مغناطیس
alternating current magnet
U
مغناطیس جریان متناوب
intensity of magnetization
U
شدت مغناطیس کنندگی
demagnetization factor
U
ضریب مغناطیس زدایی
impedance magnetometer
U
مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
ion trap magnet
U
مغناطیس یون ربا
induced magnetism
U
مغناطیس القاء شده
normal magnetization curve
U
خم مغناطیس پذیری معمولی
induced magnetization
U
مغناطیس گردانی القائی
ageing of magnet
U
پیر شدن مغناطیس
negative pole
U
قطب منفی مغناطیس
magnetizing current
U
جریان مغناطیس گردانی
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
permanent magnet dynamic
U
بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
magnetostriction
U
تغییر شکل براثر مغناطیس
ideal magnetization curve
U
منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
demagnetizing turns of armature
U
دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
differential susceptibility and permeabi
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
initial susceptibility and permeability
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
magnetics
U
درس الکترومغناطیس مغناطیس شناسی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity
U
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
magnetized bar
U
میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
high frequency biasing
U
پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
magnetic reversal
U
عکس عمل مغناطیسی مغناطیس زدائی
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
magneto
U
اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
compass binnacle
U
پایه قطبنمای مغناطیس stand compass : sys
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography
U
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
electromagnetic
U
اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
remanence
U
چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
bloop
U
عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
electromagnet
U
اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com