Total search result: 201 (16 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
sequential U |
مدار منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبلی دارد |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
raced U |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
 |
 |
races U |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
 |
 |
race U |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
 |
 |
logic U |
مدر منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبل دارد |
 |
 |
gates U |
یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد |
 |
 |
gate U |
یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد |
 |
 |
gate U |
دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد |
 |
 |
gates U |
دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد |
 |
 |
garbage U |
اصط لاحی که در آن دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد |
 |
 |
gigo U |
اصط لاحی که بیان میکند دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد |
 |
 |
JK flip flop U |
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند |
 |
 |
queued U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
 |
 |
queueing U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
 |
 |
queue U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
 |
 |
queues U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
 |
 |
deterministic U |
نتیجه فرآیند که بستگی به موقعیتهای اولیه ورودی ها دارد |
 |
 |
adder U |
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد |
 |
 |
adders U |
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد |
 |
 |
adder U |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
 |
 |
adders U |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
 |
 |
fullest U |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
 |
 |
full U |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
 |
 |
three state logic U |
دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد |
 |
 |
compound U |
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد |
 |
 |
compounds U |
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد |
 |
 |
compounded U |
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد |
 |
 |
nonlinear U |
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند |
 |
 |
bed factor U |
ضریب بستر که بستگی به وضعیت مواد رسوبی متحرک در کف بستر دارد |
 |
 |
i/o U |
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی / خروجی به وسیله دیگر است |
 |
 |
input/output U |
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است |
 |
 |
quiescent U |
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد |
 |
 |
conditional U |
نقط های که پس از آن برنامه نویس میتواند به انتهای مجموعهای دستور جهش کند که البته بستگی به داده یا وضعیت برنامه دارد |
 |
 |
flip-flopping U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
 |
 |
flip-flops U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
 |
 |
flip-flop U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
 |
 |
flip-flopped U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
 |
 |
device U |
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد |
 |
 |
devices U |
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد |
 |
 |
full U |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
 |
 |
fullest U |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
 |
 |
constant displacement pump U |
پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد |
 |
 |
gains U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
 |
 |
gained U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
 |
 |
gain U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
 |
 |
rug condition U |
[وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.] |
 |
 |
coincidence circuit U |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
 |
 |
coincidence element U |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
 |
 |
logic U |
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند |
 |
 |
port U |
وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد |
 |
 |
either or operation U |
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد |
 |
 |
input output processor U |
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی |
 |
 |
transparently U |
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد |
 |
 |
transparent U |
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد |
 |
 |
gates U |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
 |
 |
gate U |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
 |
 |
input/output U |
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود |
 |
 |
sampled U |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
 |
 |
sample U |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
 |
 |
it depends [on] U |
بستگی دارد [به] |
 |
 |
figure on <idiom> U |
بستگی دارد به |
 |
 |
hash U |
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد |
 |
 |
list U |
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد |
 |
 |
equivalence U |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است |
 |
 |
non equivalence function U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است |
 |
 |
inequivalence U |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است |
 |
 |
NEQ U |
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است |
 |
 |
mission critical U |
که شرکت شما به آن بستگی دارد |
 |
 |
It all depends on how things develop. U |
بستگی دارد چه پیش بیاید |
 |
 |
random access U |
فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد |
 |
 |
labor theory of value U |
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد |
 |
 |
conditional U |
فرآیندی که بستگی به نتیجه دیگری دارد |
 |
 |
It depends on its quality. U |
بستگی به جنس ( مرغوبیت وکیفیت )آن دارد |
 |
 |
analog U |
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند |
 |
 |
undo U |
برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش |
 |
 |
undoes U |
برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش |
 |
 |
delayed offside U |
تاخیر در اعلام افساید که بستگی به واکنش مدافع دارد |
 |
 |
debt of honour U |
بدهی که پرداخت ان به خوش حسابی بدهکار بستگی دارد |
 |
 |
functions U |
فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد |
 |
 |
functioned U |
فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد |
 |
 |
function U |
فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد |
 |
 |
chains U |
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد |
 |
 |
chain U |
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد |
 |
 |
analogues U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
 |
 |
analogue U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
 |
 |
latches U |
تنظیم وضعیت خروجی |
 |
 |
latch U |
تنظیم وضعیت خروجی |
 |
 |
one hook U |
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله |
 |
 |
undamped U |
نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد |
 |
 |
necessaries U |
در CLمنحصر به مایحتاج اولیه زندگی نبوده بلکه به وضع زن و اطفال بستگی دارد |
 |
 |
input mode U |
وضعیت ورودی |
 |
 |
idle circuit condition U |
وضعیت مدار بی بار |
 |
 |
i/o U |
ورودی-خروجی |
 |
 |
input output U |
ورودی خروجی |
 |
 |
word perfect U |
یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد |
 |
 |
word-perfect U |
یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد |
 |
 |
central U |
واحد ورودی و خروجی |
 |
 |
simultaneous input/output U |
ورودی و خروجی همزمان |
 |
 |
parallel input output U |
ورودی و خروجی موازی |
 |
 |
input output order U |
ترتیب ورودی- خروجی |
 |
 |
input output ports U |
مدخلهای ورودی- خروجی |
 |
 |
microcontroller U |
پورت ورودی /خروجی |
 |
 |
cpu U |
باس ورودی / خروجی |
 |
 |
input output instructions U |
دستورات ورودی و خروجی |
 |
 |
input output system U |
سیستم ورودی- خروجی |
 |
 |
input output procedure U |
رویه ورودی- خروجی |
 |
 |
serial input\output U |
ورودی و خروجی سری |
 |
 |
i/o channel U |
کانال ورودی و خروجی |
 |
 |
input output bus U |
گذرگاه ورودی- خروجی |
 |
 |
input output channel U |
کانال ورودی- خروجی |
 |
 |
i/o bound U |
محدود به ورودی خروجی |
 |
 |
input output control U |
کنترل ورودی- خروجی |
 |
 |
i/o port U |
مدخل ورودی و خروجی |
 |
 |
input output relation U |
رابطه ورودی- خروجی |
 |
 |
input output device U |
دستگاه ورودی و خروجی |
 |
 |
i/o processor U |
پردازنده ورودی و خروجی |
 |
 |
input output interface U |
میانگیر ورودی- خروجی |
 |
 |
input output operation U |
عملکرد ورودی- خروجی |
 |
 |
input output unit U |
واحد ورودی- خروجی |
 |
 |
input output symbol U |
علامت ورودی- خروجی |
 |
 |
scrolls U |
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد |
 |
 |
scroll U |
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد |
 |
 |
karnaugh map U |
نمایش گرافیکی وضعیت مدار منط قی |
 |
 |
primary circuit U |
مدار ورودی |
 |
 |
input circuit U |
مدار ورودی |
 |
 |
output circuit U |
مدار خروجی لامپ الکترونی |
 |
 |
input output redirection U |
تعیین مسیر ورودی- خروجی |
 |
 |
iocs U |
سیستم کنترل ورودی- خروجی |
 |
 |
interface U |
که شامل : کانال ورودی /خروجی |
 |
 |
architecture U |
حافظه و وسایل ورودی / خروجی |
 |
 |
input output controller U |
کنترل کننده ورودی- خروجی |
 |
 |
input output bandwidth U |
پهنای باند ورودی- خروجی |
 |
 |
interfaces U |
که شامل : کانال ورودی /خروجی |
 |
 |
basic input output system U |
سیستم ورودی و خروجی پایه |
 |
 |
input output control system U |
سیستم کنترل ورودی-خروجی |
 |
 |
memory mapped i/o U |
ورودی- خروجی نگاشت حافظه |
 |
 |
differences U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند |
 |
 |
difference U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند |
 |
 |
exjunction U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند |
 |
 |
EXOR U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند |
 |
 |
alternative U |
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد |
 |
 |
alternatives U |
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد |
 |
 |
exclusive U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند |
 |
 |
series resistor U |
مقاومت ورودی مدار |
 |
 |
grounded primary U |
مدار ورودی زمینی |
 |
 |
I/O file U |
داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
 |
 |
combo box U |
ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد |
 |
 |
microsoft U |
ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد |
 |
 |
amplification U |
نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی |
 |
 |
bios U |
سیستم اساسی ورودی و خروجی بایوس |
 |
 |
remoter U |
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر |
 |
 |
remotest U |
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر |
 |
 |
remote U |
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر |
 |
 |
input output programming system U |
سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی |
 |
 |
programmed i/o U |
ورودی- خروجی برنامه ریزی شده |
 |
 |
input/output file U |
داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
 |
 |
reconstituting U |
برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه |
 |
 |
reconstitute U |
برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه |
 |
 |
reconstituted U |
برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه |
 |
 |
reconstitutes U |
برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه |
 |
 |
toggle U |
یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد |
 |
 |
toggles U |
یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد |
 |
 |
high input impedance circuit U |
مدار با امپدانس ورودی زیاد |
 |
 |
input circuit U |
مدار ورودی لامپ الکترونی |
 |
 |
input/output module U |
واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
 |
 |
I/O device U |
دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
 |
 |
tidal prism U |
اب ورودی و خروجی جذر ومد یا کشند دریایی |
 |
 |
inhibit U |
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند |
 |
 |
I/O module U |
واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
 |
 |
input [output] request U |
درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
 |
 |
parallel U |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
 |
 |
inhibits U |
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند |
 |
 |
I/O instruction U |
دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
 |
 |
cascade connection U |
خروجی یکی ورودی برای دیگری است |
 |
 |
paralleled U |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
 |
 |
parallelled U |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
 |
 |
registers U |
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد. |
 |
 |
operation U |
عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند |
 |
 |
input/output U |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
 |
 |
register U |
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد. |
 |
 |
input/output device U |
دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
 |
 |
paralleling U |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
 |
 |
registering U |
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد. |
 |
 |
input/output instruction U |
دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
 |
 |
input/output statement U |
دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
 |
 |
parallelling U |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
 |
 |
I/O statement U |
دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
 |
 |
parallels U |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
 |
 |
I [O] request [IORQ] U |
درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
 |
 |
half U |
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد |
 |
 |
analogues U |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
 |
 |
input/output U |
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی |
 |
 |
and U |
پردازش چند سیگنال ورودی که خروجی آن عمل "و" آنهاست |
 |
 |
interfaces U |
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است |
 |
 |
gigo U |
اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود |
 |
 |
analogue U |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
 |
 |
i/o U |
انتقال داده به پورت ورودی / خروجی و نه آدرس طبیعی آن |
 |
 |
interface U |
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است |
 |
 |
analog U |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
 |
 |
symbolic i/o assignment U |
نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی |
 |
 |
unit U |
که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود |
 |