English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
discriminating circuit U مدار تفکیک کننده مین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
diacritic U تفکیک کننده
separator U تفکیک کننده
demodulator U تفکیک کننده
diacritical U تفکیک کننده
discriminator U تفکیک کننده
resolving agent U عامل تفکیک کننده
modem U تلفیق و تفکیک کننده
external modem U تلفیق و تفکیک کننده برونی
internal modem U تلفیق و تفکیک کننده درونی
oscillator U تفکیک کننده امواج اشکارساز
hayes compatible modem U تلفیق و تفکیک کننده سازگار باهیز
duplexes U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
igniter train U مدار مشتعل کننده
induction circuit U مدار القاء کننده
inverting circuit U مدار معکوس کننده
detecting circuit U مدار کشف کننده مین
line circuit breaker U کلید قطع کننده مدار
cocking circuit U مدار مسلح کننده مین
automatic circuit breaker U کلید قطع کننده مدار خودکار
part U تفکیک کردن تفکیک شدن
cut out switch U مدار یا زیردستگاه ناکنش ورساز یا غیرفعال کننده
epo U Off Power Emergency مدار و دکمههای فعال کننده ان
video amplifier U دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
serials U مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
serial U مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
carry U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carried U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carries U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carrying U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
rat's nest U یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
ecl U طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit U مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching U مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
rs c U استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
inferior planet U سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinning U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
self- U قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
mask design U اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
firing circuit U مدار چاشنی مدار انفجار
powder train U مدار خرج مدار باروت
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
one hook U مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
breakdowns U تفکیک
breakdown U تفکیک
denotation U تفکیک
analysis U تفکیک
resolutions U تفکیک
separating U تفکیک
break down U تفکیک
breaks U تفکیک
parting U تفکیک
removal U تفکیک
demodulation U تفکیک
disintegration U تفکیک
resolution U تفکیک
differentiation U تفکیک
dissociation U تفکیک
partings U تفکیک
break U تفکیک
severance U تفکیک
secession U تفکیک
disjunction U تفکیک
secernment U تفکیک
separation U تفکیک
segregation U تفکیک
separations U تفکیک
dissociates U تفکیک نمودن
separable U قابل تفکیک
separable U تفکیک پذیر
self dissociation U خود تفکیک
ionic dissociation U تفکیک یونی
dissociation curve U منحنی تفکیک
detachable U قابل تفکیک
disjunct U وجه تفکیک
dissociation U تفکیک گسستگی
color separation U تفکیک رنگ
dissociation constant U ثابت تفکیک
low resolution U تفکیک پایین
detachments U جداسازی تفکیک
detaching U تفکیک کردن
dissociate U تفکیک نمودن
separates U جدایی تفکیک
detachable bottom U کف قابل تفکیک
partition U تفکیک کردن
partitions U تفکیک کردن
detachment U جداسازی تفکیک
separation U تفکیک کردن
separation U تفکیک متارکه
dissociating U تفکیک نمودن
separates U تفکیک کردن
separate U تفکیک کردن
detaches U تفکیک کردن
detach U تفکیک کردن
separate U جدایی تفکیک
separated U تفکیک کردن
separated U جدایی تفکیک
separations U تفکیک کردن
separability U تفکیک پذیری
resolutions U تفکیک پذیری
segregation U تفکیک کردن
break down of negotiation U تفکیک مذاکرات
parcelling U تفکیک زمین
resolution U تفکیک پذیری
racial segregation U تفکیک نژادی
predissociation U پیش تفکیک
resolvable U تفکیک پذیر
centrifuge U تفکیک کردن
break bulk U تفکیک محصولات
degree of dissociation U درجه تفکیک
thermal dissociation U تفکیک گرمایی
severable U تفکیک پذیر
resolving power U قدرت تفکیک
photodissociation U تفکیک نوری
dissociation energy U انرژی تفکیک
knocked down U تفکیک شده
split risk U تفکیک خطر
centrifuges U تفکیک کردن
division of powers U تفکیک قوا
inseparable U تفکیک ناپذیر
resolution power U توان تفکیک
separations U تفکیک متارکه
response differentiation U تفکیک پاسخ
optical resolution U تفکیک نوری
break up U تفکیک کردن
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
segregate U جدا سازی تفکیک
bond dissociation energy U انرژی تفکیک پیوند
partitions U وسیله یا اسباب تفکیک
resolving power U توان تفکیک تلسکوپ
partition U وسیله یا اسباب تفکیک
resolutions U تفکیک پذیری رفع
principle of separation of powers U اصل تفکیک قوا
break bulk cargo U محمولات تفکیک شده
break bulk agent U عامل تفکیک محصولات
resolution U تفکیک پذیری رفع
preesolved U پیش تفکیک شده
low resolution U تفکیک پذیری پایین
separatism U تفکیک تجزیه طلبی
desegregating U تفکیک زدایی کردن
desegregates U تفکیک زدایی کردن
desegregated U تفکیک زدایی کردن
desegregate U تفکیک زدایی کردن
denominationalism U اعتقاد به تفکیک و تقسیم
segregation U تفکیک ذرات بتن
segregates U جدا سازی تفکیک
segregating U جدا سازی تفکیک
separably U بطور قابل تفکیک
work breakdown structure U ساختار تفکیک کار
inseparable U غیر قابل تفکیک
disintegration product U محصول تجزیه و تفکیک شده
desegregated U تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregating U تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregates U تفکیک نژادی را فسخ کردن
oscillations U تفکیک امواج اشکار سازی
desegregate U تفکیک نژادی را فسخ کردن
oscillation U تفکیک امواج اشکار سازی
resolution U قدرت تفکیک [ریاضی] [فیزیک]
resolvable tartaric acid U تارتریک اسید تفکیک پذیر
inseparable cost U هزینه غیر قابل تفکیک
exploded pie graph U نمودار گرد تفکیک شده
denoted U تفکیک کردن علامت گذاردن
denotes U تفکیک کردن علامت گذاردن
denotation U علامت تفکیک معنی و مفهوم
system resolution U تفکیک سیستم کار دستگاه
denote U تفکیک کردن علامت گذاردن
segregative U طالب جدایی وابسته به تفکیک وتبعیض
resolutions U قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
marshalling yard U محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
denotative U دارای قوه تفکیک یا تمیز تمیزی
resolution U قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
impartible U جدایی ناپذیر غیر قابل تفکیک
fibre optics U وسیله تفکیک ستون نوربه رشتههای نازک
administrative segregation U زندانی کردن به طور انفرادی تفکیک اداری
differentiation U فرق گذاری تفکیک و تمیز مطالب از یکدیگر
cadastral surveys U عملیات نقشه برداری به منظور تفکیک و تعیین حدوداراضی
marshalling yard U محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com