Total search result: 201 (18 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
switching U |
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
duplex U |
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام |
 |
 |
duplexes U |
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام |
 |
 |
composite circuit U |
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است |
 |
 |
forward U |
ارسال پیام پست الکترونیکی که از کاربر دیگری دریافت کرده اید |
 |
 |
forwarded U |
ارسال پیام پست الکترونیکی که از کاربر دیگری دریافت کرده اید |
 |
 |
duplex U |
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان |
 |
 |
duplexes U |
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان |
 |
 |
transistor U |
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |
 |
 |
transistors U |
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |
 |
 |
flip-flops U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
 |
 |
flip-flopped U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
 |
 |
flip-flopping U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
 |
 |
flip-flop U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
 |
 |
InBox U |
خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه |
 |
 |
MTA U |
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال . |
 |
 |
receipt notification U |
خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است |
 |
 |
adder U |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
 |
 |
adders U |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
 |
 |
strobe U |
ا ز یک مدار الکترونیکی |
 |
 |
primary U |
که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند |
 |
 |
gate U |
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد |
 |
 |
gates U |
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد |
 |
 |
gates U |
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد |
 |
 |
gate U |
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد |
 |
 |
point of sale U |
سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود |
 |
 |
usenet U |
که هرکاربر میتواند پیامی بیفزاید یا به پیام دیگری چیزی اضافه کند |
 |
 |
amplifier U |
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد |
 |
 |
NOR function = U |
مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد |
 |
 |
peripheral U |
و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است |
 |
 |
NOT function U |
مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد |
 |
 |
NAND function U |
مدار الکترونیکی که دارای تابع NAND است |
 |
 |
amplifiers U |
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد |
 |
 |
nonlinear U |
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند |
 |
 |
communication U |
مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد |
 |
 |
fanning U |
بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند |
 |
 |
fan U |
بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند |
 |
 |
fans U |
بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند |
 |
 |
fanned U |
بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند |
 |
 |
pad U |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
 |
 |
pads U |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
 |
 |
combinational U |
مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است |
 |
 |
control circuit U |
مدار کنترل |
 |
 |
inferior planet U |
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد |
 |
 |
ate U |
که میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را در مورد خطاها یا اشتباهها بررسی کند |
 |
 |
logic U |
مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده |
 |
 |
populated board U |
یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد |
 |
 |
circulation control U |
مدار کنترل حرکات |
 |
 |
store U |
سیستم ارتباطی پست الکترونیکی که پیام را پیش از ارسال مجدد ذخیره میکند |
 |
 |
storing U |
سیستم ارتباطی پست الکترونیکی که پیام را پیش از ارسال مجدد ذخیره میکند |
 |
 |
message U |
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش . |
 |
 |
messages U |
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش . |
 |
 |
pinned U |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
 |
 |
pin U |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
 |
 |
pinning U |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
 |
 |
circuits U |
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And |
 |
 |
plugs U |
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد |
 |
 |
circuit U |
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And |
 |
 |
plugging U |
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد |
 |
 |
plug U |
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد |
 |
 |
enabled U |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
 |
 |
enable U |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
 |
 |
filters U |
مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند |
 |
 |
enables U |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
 |
 |
enabling U |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
 |
 |
filter U |
مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند |
 |
 |
blind carbon copy U |
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست |
 |
 |
blind copy receipt U |
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست |
 |
 |
mask design U |
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد |
 |
 |
tails U |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
 |
 |
tail U |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
 |
 |
tailed U |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
 |
 |
wracks U |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
 |
 |
rack U |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
 |
 |
racks U |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
 |
 |
wracked U |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
 |
 |
racked U |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
 |
 |
communication U |
وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند |
 |
 |
piggyback U |
اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا |
 |
 |
piggybacks U |
اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا |
 |
 |
base band U |
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند |
 |
 |
parallelling U |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
 |
 |
port U |
مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد |
 |
 |
baseband U |
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند |
 |
 |
parallels U |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
 |
 |
parallelled U |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
 |
 |
paralleled U |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
 |
 |
parallel U |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
 |
 |
paralleling U |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
 |
 |
interfaces U |
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد. |
 |
 |
interface U |
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد. |
 |
 |
Eudora U |
برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت |
 |
 |
telecommuting U |
که توسط مودم به مرکز اصلی شرکت وصل است و امکان ارسال پیام و داده فراهم میکند |
 |
 |
powder train U |
مدار خرج مدار باروت |
 |
 |
firing circuit U |
مدار چاشنی مدار انفجار |
 |
 |
coincidence element U |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
 |
 |
coincidence circuit U |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
 |
 |
BCC U |
گونهای از برنامههای پست الکترونیکی که یک کاربر یک پیام را به چندین کاربر در یک زمان ارسال میکند |
 |
 |
modulator U |
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد |
 |
 |
vim U |
مجموعه استانداردهای Apple, Novell , Borland ,IBM که حاوی روش ارسال پیام های پست الکترونیکی بین برنامههای کاربردی است |
 |
 |
outputs U |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد |
 |
 |
output U |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد |
 |
 |
one hook U |
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله |
 |
 |
unclocked U |
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت |
 |
 |
logic U |
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند |
 |
 |
transistor U |
معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود. |
 |
 |
transistors U |
معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود. |
 |
 |
automatic U |
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند |
 |
 |
automatics U |
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند |
 |
 |
port [software] U |
دریچه ای [مدار و اتصالی] که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد [نرم افزار] [رایانه شناسی] |
 |
 |
SMT U |
روش تولید تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح آن و نه روی سوراخهای آن نصب شده اند |
 |
 |
port U |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد |
 |
 |
transmissions U |
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است |
 |
 |
transmission U |
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است |
 |
 |
universal U |
مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است |
 |
 |
serials U |
اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند |
 |
 |
serial U |
اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند |
 |
 |
surface mount technology U |
روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند |
 |
 |
de bounce U |
مدار الکترونیکی که ازانتخاب بیش ازیک کلید که بیش از یک سیگنال ایجاد میکند جلوگیری میکند |
 |
 |
chain U |
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد |
 |
 |
chains U |
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد |
 |
 |
quoting U |
خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد |
 |
 |
interface U |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
 |
 |
interfaces U |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
 |
 |
gradient circuit U |
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین |
 |
 |
controlled net U |
شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی |
 |
 |
serials U |
مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند |
 |
 |
serial U |
مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند |
 |
 |
cascade control U |
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری |
 |
 |
messages U |
روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود |
 |
 |
message U |
روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود |
 |
 |
lockout U |
مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه |
 |
 |
lockouts U |
مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه |
 |
 |
letter U |
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا.. |
 |
 |
letters U |
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا.. |
 |
 |
ebam U |
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory |
 |
 |
weather central U |
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی |
 |
 |
carrier U |
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت |
 |
 |
carriers U |
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت |
 |
 |
overflowed U |
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند |
 |
 |
overflow U |
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند |
 |
 |
overflows U |
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند |
 |
 |
UA U |
نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد |
 |
 |
control and reporting center U |
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی |
 |
 |
codress U |
نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی |
 |
 |
TCP/IP U |
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود |
 |
 |
synchronous U |
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است |
 |
 |
polynomial code U |
سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است |
 |
 |
capacitor U |
عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند |
 |
 |
trunk exchange U |
مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی |
 |
 |
signal center U |
مرکز پیام |
 |
 |
message center U |
مرکز پیام |
 |
 |
replied U |
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی |
 |
 |
replies U |
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی |
 |
 |
reply U |
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی |
 |
 |
replying U |
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی |
 |
 |
message switching center U |
مرکز گزینش پیام |
 |
 |
shouted U |
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ |
 |
 |
shouts U |
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ |
 |
 |
shouting U |
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ |
 |
 |
shout U |
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ |
 |
 |
whole blood center U |
مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون |
 |
 |
mail U |
پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه |
 |
 |
mails U |
پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه |
 |
 |
electronic fund transfer U |
ارسال الکترونیکی دارائی |
 |
 |
objects U |
ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری |
 |
 |
objecting U |
ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری |
 |
 |
direct objects U |
ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری |
 |
 |
objected U |
ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری |
 |
 |
indirect objects U |
ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری |
 |
 |
object U |
ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری |
 |
 |
battery control central U |
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار |
 |
 |
electronic control U |
کنترل الکترونیکی |
 |
 |
themes U |
مدار |
 |
 |
circuits U |
مدار |
 |
 |
circuit U |
مدار |
 |
 |
zones U |
مدار |
 |
 |
absis U |
مدار |
 |
 |
pivoted U |
مدار |
 |
 |
pivots U |
مدار |
 |
 |
pivot U |
مدار |
 |
 |
or circuit U |
مدار OR |
 |
 |
orbited U |
مدار |
 |
 |
and gate U |
مدار AND |
 |
 |
orbit U |
مدار |
 |
 |
zone U |
مدار |
 |
 |
orbits U |
مدار |
 |
 |
track circuit U |
مدار خط |
 |
 |
electric circuit U |
مدار |
 |
 |
theme U |
مدار |
 |
 |
acknowledging U |
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است |
 |
 |
acknowledge U |
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است |
 |
 |
acknowledges U |
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است |
 |
 |
transmissions U |
ارسال پیام |
 |
 |
transmission U |
ارسال پیام |
 |
 |
tactical air controler U |
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی |
 |
 |
answer/originate U |
که میتواند داده دریافت یا ارسال کند |
 |
 |
acknowledged mail U |
تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است |
 |
 |
composited circuit U |
مدار تک سیم |
 |
 |
simplex U |
مدار یک طرفه |
 |
 |
ground return circuit U |
مدار تک سیم |
 |