English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
computer circuits U مدارهای کامپیوتری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
generation U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generations U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
fifth generation computers U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
hybrid circuit U ترکیب مدارهای آنالوگ و دیجیتال در سیستم کامپیوتری برای رسیدن به هدف مخصوص
Other Matches
microelectronics U طراحی و ساخت مدارهای الکترونیکی با مدارهای مجتمع و قط عات
ttl U SOM یا مدارهای الکترونیکی دیگر یا قط عاتی که مستقیماگ به مدارهای TTL وصل هستند و آنها را اجرا می کنند
internally stored program U کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
off line U وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
remote U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
computerised ordering systems U سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
plug compatible manufacurer U شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
series circuits U مدارهای زنجیری
hardware U مدارهای مجتمع
control circuits U مدارهای کنترل
lsi U مدارهای با سیگنال IC
logic circuits U مدارهای منطقی
circuit allocated use U سهمیه مدارهای مجاز
logic designer U طراح مدارهای منطقی
computerization U عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
parallel series U مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
multiple series U مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
connections of polyphase circuits U اتصالهای مدارهای چند فاز
generations U فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای LSI
generation U فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای LSI
generation U کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
generations U کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
bread-board U لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
bread-boards U لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
automation U کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
numerical U ماشین خودکار که توسط کامپیوتر یا مدارهای کنترل شده
analog U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ
analog U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
analogues U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
inputted U سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
logic U ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
input U سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
analogue U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
switching U نقط های در شبکه ارتباطی که پیام از خط وط و مدارهای مختلف در آنجا تنظیم می شوند
ttl U استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
asynchronous U 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
analogues U مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
analogue U مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
wafer scale integration U یک قطعه بزرگ که از مدارهای مجتمع کوچکتر تشکیل شده است که بهم وصل هستند
platonic cycle or year مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
silicon U قطعه نازک کریستال سیلیکون خالص با قط ر چند اینچ که روی آن مدارهای مجتمع قرار دارند.
oxide U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
oxides U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
teleprinter U وسیلهای که قادر به ارسال و دریافت داده از نقط ه دور توسط مدارهای تلگراف و چاپ پیام روی چاپگر است
teleprinters U وسیلهای که قادر به ارسال و دریافت داده از نقط ه دور توسط مدارهای تلگراف و چاپ پیام روی چاپگر است
expansion unit U وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
mesfet U دستگاه فعال اصلی که مدارهای مجتمع ارسنیک گالیم به منظورتقویت جریان و معکوس نمودن ان بکار می رودEffect SemiconductorField etal
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
fourth generation computers U فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
mos U روش تولید و طراحی برای مدارهای مجتمع خاص با استفاده از هادیهای آهنی و اکسی روی نیمه هادی . و نیز مراجعه شود به MOSFET
metal oxide semiconductor U روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند
PSU U مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
die U قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
ebam U Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
bussing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
highway U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highways U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
MMU U مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
computer simulation U کامپیوتری
computerized U کامپیوتری
computer language U زبان کامپیوتری
computer graphicist U گرافیست کامپیوتری
computerized instruction U اموزش کامپیوتری
computer game U بازی کامپیوتری
desktop publishing U نشر کامپیوتری
computer conferencing U کنفرانس کامپیوتری
computer code U رمز کامپیوتری
computer crime U جرم کامپیوتری
computer design U طراحی کامپیوتری
computer drawing U ترسیم کامپیوتری
computer letter U حرف کامپیوتری
computer museum U موزه کامپیوتری
computer program U برنامه کامپیوتری
computer word U کلمه کامپیوتری
business type operation U عملیات کامپیوتری
computer system U سیستم کامپیوتری
computerized game playing U بازیهای کامپیوتری
computer printout U چاپ کامپیوتری
computerized mail U پست کامپیوتری
computerized tomography U رادیولوژی کامپیوتری
computer operation U عملکرد کامپیوتری
computer network U شبکه کامپیوتری
computer music U موسیقی کامپیوتری
computing system U سیستم کامپیوتری
computer utility U خدمات کامپیوتری
computerize U کامپیوتری کردن
computerization U کامپیوتری شدن
computerized U کامپیوتری شده
computerizes U کامپیوتری کردن
computerizing U کامپیوتری کردن
computerization U کامپیوتری کردن
computerises U کامپیوتری کردن
computerised U کامپیوتری کردن
computerising U کامپیوتری کردن
tools U در سیستم کامپیوتری
magazines computer oriented U مجلات کامپیوتری
modelling U ایجاد مدلهای کامپیوتری
form U صفحهای از صفحات کامپیوتری
multicomputer system U سیستم چند کامپیوتری
computer simulation U شبیه سازی کامپیوتری
computerized data base U پایگاه دادههای کامپیوتری
computer programming U برنامه نویسی کامپیوتری
computer typesetting U حروف چینی کامپیوتری
computer serrices company U شرکت خدمات کامپیوتری
formed U صفحهای از صفحات کامپیوتری
forms U صفحهای از صفحات کامپیوتری
computed tomography scanning U مغز نگاری کامپیوتری
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری
computer independent language U زبان مستقل کامپیوتری
hybrid computer system U سیستم کامپیوتری دو رگه
automated intelligence file U پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
data card U کارت اطلاعات کامپیوتری
FMS U کنترل اعداد کامپیوتری
automatic digital network U شبکه عددی کامپیوتری
computer information system U سیستم اطلاعات کامپیوتری
tag U بخشی از دستور کامپیوتری
tags U بخشی از دستور کامپیوتری
to play computer games U بازی های کامپیوتری کردن
vax U سیستمهای بزرگ مینی کامپیوتری
national computer graphics association U انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
inputted U کامپیوتری که داده دریافت میکند
small computer system interface U میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
input U کامپیوتری که داده دریافت میکند
execution U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
alpha U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
executing U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executes U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
automatic data handling U سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
unisys U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
honeywell U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
execute U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
FTAM U بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
backgrounds U برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
background U برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
infected computer U کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
liveware U عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
automatic digital network U شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
alphas U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
illiterate U که دستورات و عملیات کامپیوتری را نمیفهمد
executed U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
loops U برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
crops U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
cropped U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
capturing U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
captures U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
immediate U روش اجرای یک دستور کامپیوتری پس از ورود
tariffs U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
tariff U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
looped U برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
absolute address U برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
self- U کامپیوتری که از برنامههای تشخیص استفاده میکند
loop U برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
bridgeware U برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها
crop U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
capture U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
source U کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
machines U کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine U کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
rescue dump U دادهای که به طورخودکاردراثربروزخطای کامپیوتری ذخیره شود.
machined U کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
linear U برنامه کامپیوتری که حلقه یا جهشی ندارد
on board computer U کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
expandable U سیستم کامپیوتری که قابل رشد است .
friendly interface U ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
overlap processing U پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
control data corporation U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
computer graphics metafile U فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری
kilo U واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
machine address U برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
pack U دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
kilos U واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
packs U دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
coral U زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
hacks U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
targetted U کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
target U کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
hack U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
targeted U کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
hacked U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
machine U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
targeting U کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
targets U کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
interactive U برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
ncga U Computer National انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
integers U دو کلمه کامپیوتری برای ذخیره عدد صحیح
task U کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود
tasks U کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com