Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
proportioner
U
مخلوط کن شیمیایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
admix
U
مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
auto rich
U
مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
chemical survey
U
بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
v , series
U
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
chemical biological and radiological
U
شیمیایی
chemic
U
شیمیایی
chemical sense
U
حس شیمیایی
chemical
U
شیمیایی
chemicals
U
شیمیایی
chemical energy
U
انرژی شیمیایی
chemical kinetics
U
سینتیک شیمیایی
chemical herbicide
U
علف کش شیمیایی
chemical fuel
U
سوخت شیمیایی
chemical exchange
U
تبادل شیمیایی
chemical equivalent
U
هم ارز شیمیایی
chemical equilibrium
U
تعادل شیمیایی
chemical munition
U
سلاح شیمیایی
chemical operations
U
عملیات شیمیایی
chemical physics
U
فیزیک شیمیایی
chemical shift
U
جابجایی شیمیایی
chemical security
U
تامین شیمیایی
chemical research
U
پژوهش شیمیایی
chemical reactor
U
واکنشگاه شیمیایی
chemical reaction
U
واکنش شیمیایی
chemical properties
U
خواص شیمیایی
chemical pollution
U
الودگی شیمیایی
chemical element
U
عنصر شیمیایی
chemical deposits
U
نهشتهای شیمیایی
chemical defense
U
پدافند شیمیایی
chemical agent
U
ماده شیمیایی
chemical agent
U
عامل شیمیایی
decomposition
U
هوازدگی شیمیایی
precipitate
U
رسوب شیمیایی
precipitated
U
رسوب شیمیایی
precipitates
U
رسوب شیمیایی
precipitating
U
رسوب شیمیایی
biochemical
U
زیستی- شیمیایی
chemical ammunition
U
مهمات شیمیایی
chemical analyse
U
تجزیه شیمیایی
chemical analysis
U
تجزیه شیمیایی
chemical injection
U
تزریق شیمیایی
chemical grouting
U
تزریق شیمیایی
chemical consolidation
U
تزریق شیمیایی
chemical compound
U
ترکیب شیمیایی
chemical combination
U
ترکیب شیمیایی
chemical industries
U
صنایع شیمیایی
chemical bond
U
پیوند شیمیایی
chemoreceptor
U
گیرنده شیمیایی
organic compound
U
مواد شیمیایی
compound
U
ترکیب شیمیایی
fertilizers
U
کود شیمیایی
fertilizer
U
کود شیمیایی
fertilisers
U
کود شیمیایی
narcosis
U
خواب شیمیایی
electrochemical
U
برقی- شیمیایی
compounded
U
ترکیب شیمیایی
galvanic cell
U
پیل شیمیایی
quasichemical
U
شبه شیمیایی
compounds
U
ترکیب شیمیایی
homolysis
U
تجزیه شیمیایی
mulches
U
ماده شیمیایی
chemotropism
U
گرایش شیمیایی
chemical species
U
گونههای شیمیایی
chemical survey
U
تجسس شیمیایی
chemisorption
U
جذب شیمیایی
chemical weathering
U
هوازدگی شیمیایی
chemiluminescence
U
نورتابی شیمیایی
chemism
U
خاصیت شیمیایی
man-made fiber
U
الیاف شیمیایی
mulch
U
ماده شیمیایی
cloud attack
U
تک با ابر شیمیایی
chemical affinity
U
میل ترکیبی شیمیایی
photochemical smog
U
دود مه فتو شیمیایی
oxides
U
ماده شیمیایی از اکسیژن
thermolysis
U
تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
c.o.d
U
نیاز شیمیایی به اکسیژن
smoke agent
U
عامل شیمیایی دودانگیز
toxic agent
U
عامل شیمیایی سمی
biochemical catalyst
U
کاتالیزور زیست شیمیایی
oxide
U
ماده شیمیایی از اکسیژن
chemicals
U
ماده شیمیایی دارویی
acid equivalent
U
معادل شیمیایی اسید
urinalysis
U
تجزیه شیمیایی ادرار
chemical
U
ماده شیمیایی دارویی
petrolum chemicals
U
مواد شیمیایی نفتی
petrochemicals
U
مواد شیمیایی نفتی
photochemical smog
U
دود مه نور شیمیایی
chemical alarm
U
اعلام خطر شیمیایی
chemosynthesis
U
سنتز باکتری شیمیایی
chemical oxygen demand
U
نیاز شیمیایی اکسیژن
immunochemistry
U
علم ایمنی شیمیایی
chemical feedstock
U
مواد اولیه شیمیایی
cloud attack
U
تک شیمیایی با مواد سمی
vesicant agent
U
عامل شیمیایی تاول زا
nerve agent
U
عامل شیمیایی عصبی
chemical weapon
U
جنگ افزار شیمیایی
nuclear biological chemical
U
شیمیایی میکربی هستهای
chemical bonding
U
تشکیل پیوند شیمیایی
absorption compound
U
ترکیب شیمیایی جذب کننده
flavone
U
ماده شیمیایی بیرنگ ومتبلور
actinolagy
U
معرفت بخواص شیمیایی نور
galvanic battery
U
دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی
stabilisers
U
ماده ثبات دهنده شیمیایی
chemotrophic treatment
U
تسویه خوراک ساخت شیمیایی
neutralised
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
synthetic
U
مواد شیمیایی و پروسس شده
agent
U
نماینده عامل شیمیایی خرج
agents
U
نماینده عامل شیمیایی خرج
chemical warfare
U
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
chemical security
U
حفافت برعلیه مواد شیمیایی
corrosion
U
زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
stabilizer
U
ماده ثبات دهنده شیمیایی
chemical shift equivalent protons
U
پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
boron water
U
ابی که عنصر شیمیایی بردارد
chemical shift non equivalent protons
U
پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
biological oxygen demand
U
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
neutralizes
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
biochemical oxygen demand
U
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
tetrahydrate
U
ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
immunochemistry
U
مبحث ایمنی شناسی شیمیایی
neutralize
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
goechemical
U
وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
b.o.d
U
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
trihydrate
U
ترکیب شیمیایی دارای سه ملکول اب
neutralising
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralises
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
oxime
U
ماده ضد اثرعامل عصبی شیمیایی
neutralizing
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
compost
U
مخلوط
macedoine
U
مخلوط
admixtion
U
مخلوط
anti freeze mixture
U
مخلوط ضد یخ
admixture
U
مخلوط
blent
U
مخلوط شد
mixed
U
مخلوط
blend
U
مخلوط
mixer
U
مخلوط کن
hash
U
مخلوط
mixers
U
مخلوط کن
blends
U
مخلوط
mixtures
U
مخلوط
confused
U
مخلوط
blender
U
مخلوط کن
mixture
U
مخلوط
blenders
U
مخلوط کن
blending
U
مخلوط
composite
U
مخلوط
tartan
U
ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
leaker
U
گلوله یا بمب شیمیایی فاسد یاخراب
pyrocondensation
U
تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
photolysis
U
تجزیه شیمیایی بر اثر نیروی تابشی
galvanism
U
جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
AC
U
مخفف اصطلاح شیمیایی alicyclic میباشد
pyrochemical
U
وابسته به فعالیت شیمیایی درگرمای زیاد
pyrolyze
U
در اثر حرارت تغییر شیمیایی دادن
chemical defense
U
پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
electroanalysis
U
تجزیه شیمیایی بوسیله جریان برق
fibroin
U
جرم شیمیایی ابریشم وتارعنکبوت ومانندانها
latensify
U
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
drysalter
U
فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
inert
U
که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
doping
U
افزودن ماده شیمیایی خاص به یک قطعه
blends
U
مخلوط امیختگی
mell
U
مخلوط کردن
blend
U
مخلوط امیختگی
blend
U
مخلوط کردن
mingle
U
مخلوط کردن
intermingling
U
با هم مخلوط کردن
intermingled
U
با هم مخلوط کردن
intermingles
U
با هم مخلوط کردن
intermingle
U
با هم مخلوط کردن
puddles
U
مخلوط کردن
miscible
U
مخلوط شدنی
melange
U
مخلوط امیختگی
puddle
U
مخلوط کردن
mixtures
U
بتن مخلوط کن
immiscible
U
مخلوط نشدنی
hot mixer
U
مخلوط کننده
staffed
U
مخلوط سیمان و گچ
homogeneous mixture
U
مخلوط همگن
weak mixture
U
مخلوط ضعیف
commix
U
مخلوط کردن
gas mixture
U
مخلوط گاز
concrete mix
U
مخلوط بتن
confect
U
مخلوط کردن
cryogen
U
مخلوط سرمازا
staff
U
مخلوط سیمان و گچ
lean mixture
U
مخلوط رقیق
mixture
U
بتن مخلوط کن
porridge
U
چیز مخلوط
staffs
U
مخلوط سیمان و گچ
hash
U
مخلوط کردن
intermeddle
U
مخلوط کردن
interlard
U
مخلوط کردن
intercarrier buzz
U
وزوز مخلوط
intercarrier beat
U
زنه مخلوط
heterogeneous mixture
U
مخلوط ناهمگن
duplex pressure proportioner
U
مخلوط کن دو فشاری
mingled
U
مخلوط کردن
blends
U
مخلوط کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com