English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lobster thermidor U مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lobsters U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
crayfishes U خرچنگ اب شیرین- خرچنگ خاردار
crayfish U خرچنگ اب شیرین- خرچنگ خاردار
lobster pot U دام مخصوص صید خرچنگ دام خرچنگ
lobster pots U دام مخصوص صید خرچنگ دام خرچنگ
cancri U خرچنگ
decapod U خرچنگ ده پا
cancers U خرچنگ
crabs U خرچنگ
cancer U خرچنگ
crab U خرچنگ
crabber U خرچنگ گیر
crustacea U خانواده خرچنگ
crawfish U خرچنگ خاردار
crawfish U خرچنگ اب شیرین
crablet U بچه خرچنگ
crabbery U خرچنگ زار
crab f. U خرچنگ وار
crabber U خرچنگ گیری
tomall U جگر خرچنگ
crabs U خرچنگ گرفتن
crab U خرچنگ گرفتن
king crab U خرچنگ نعلی
langouste U خرچنگ خاردار
crabby U خرچنگ مانند
alpha cancri U الفا- خرچنگ
sea crawfish U خرچنگ خاردار
sea crayfish U خرچنگ خاردار
crustaceans U خانواده خرچنگ
crustacean U خانواده خرچنگ
cancroid U خرچنگ وار
carcinology U خرچنگ شناسی
crustaceous U خانواده خرچنگ
crab cocktail U مخلوط خرچنگ
crab soup U سوپ خرچنگ
fiddler crab U نوعی خرچنگ نقب زن
watering pot U سبد خرچنگ گیری
crab catcher U مرغ خرچنگ خور
sea asparagus U یکجور خرچنگ دریایی
jonah crab U خرچنگ بزرگ امریکای غربی
limulus U خرچنگ نعل اسبی وبزرگ سواحل امریکا
You cannot make a crab walk straight . <proverb> U نمى توان خرچنگ را واداشت منظم و صاف راه برود .
scrawling U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
gridiron U اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
banjo axle U پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
exfoliation U پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
gonidium U یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
flaked U جرقه پوسته پوسته شدن
flaking U جرقه پوسته پوسته شدن
flake U جرقه پوسته پوسته شدن
pelliculate U پوسته پوسته شامه دار
salami U گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
blend U مخلوطی
blends U مخلوطی
mixtures U امیزه مخلوطی
mixture U امیزه مخلوطی
blend of colors U مخلوطی از رنگ ها
hard sauce U مخلوطی از خامه وشکروچاشنی
mincemeat U مخلوطی ازکشمش وشکر وگوشت
baralyme U مخلوطی از هیدروکسیدهای باریم و کلسیم
tetrytol U ماده منفجره تتریتول مخلوطی از تتریل و تی ان تی
desquamate U پوسته پوسته شدن
scab U پوسته پوسته شدن
scabs U پوسته پوسته شدن
exfoliate U پوسته پوسته شدن
scabrous U زبر پوسته پوسته
pomace U گوشت سیب گوشت میوه
qualitative analysis U تجزیه جهت تشخیص اجزا متشکله ماده یا مخلوطی
macedoine U مخلوطی ازسبزیجات پخته که در سالاد یاروی لرزانک وامثال ان بکارمیرود
club steak U قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
dry pack U مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
puddles U ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
puddle U ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
aggregates U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
meander border U [طرح پیچ در پیچ و منقطع در حاشیه با مخلوطی از گل ها و پیچک های انگور]
lamplighter U با ان چراغ را روشن میکنند
betting shop U جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
bisk U ماهی وغیره درست میکنند
barbette U سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
trampoline U توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
trampolines U توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
airbed U تشکی که آنرا با باد پر میکنند
aeroscope U اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
Havana U سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
drainpipe U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
drainpipes U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
gilded youth U جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
bedbugs U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
they are under serveillance U انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
Plants store up the sun's energy. U گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
needleful U نخی که یکبار درته سوزن میکنند
skipjack U بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
they overtax our strength U بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
moulding board U تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
kumiss U قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
kick about U فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
coffee mills U دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
bedbug U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
endoparasite U انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
collarette U یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
promenade concert U مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
gabionade U خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
halophile U موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
reference librery U کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
bacillus U باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
hasty pudding U خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
rolling U نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
racket ball U گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
library paste U نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
Bantu U عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
there is a rush for the papers U مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
wimble U هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
circular dispersion U قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
injection engine U ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
kermis U جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
G-string U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
gingall U یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
crazing mill U اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
durometer U اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
embrasure U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
embrasures U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
G-strings U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
american plan U مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
clearinghouse U سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
fog curing room U اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
coach dog U یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
litter U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littered U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littering U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
camp follower U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
brainstorming U گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
bloody mary U مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
camp followers U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
bloody marys U مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
litters U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
crust U پوسته
skins U پوسته
skin U پوسته
patagium U پوسته
earth crust U پوسته
chaff U پوسته
incrustment U پوسته
esquillage U پوسته
leprose U پوسته پوسته
flaky U پوسته پوسته
sleeve U پوسته
crusts U پوسته
membrance U پوسته
mantles U پوسته
filmed U پوسته
shelling U پوسته
mantle U پوسته
shells U پوسته
film U پوسته
skinning U پوسته
skinned U پوسته
incrustation U پوسته
shelly U پوسته پوسته
membranes U پوسته
testa U پوسته
cases U پوسته
wythe U پوسته
cortices U پوسته
cortex U پوسته
case U پوسته
membrane U پوسته
flake U پوسته
dishes U پوسته
dish U پوسته
flaking U پوسته
stator U پوسته
sleeves U پوسته
putamen U پوسته
upper crust U پوسته
scurf U پوسته
layer U پوسته
layers U پوسته
shell U پوسته
shuck U پوسته
single skinned U یک پوسته
sludge U پوسته یخ
cryosphere U یخ پوسته
cod U پوسته
encrustation U پوسته
bushing U پوسته
encrustations U پوسته
flaked U پوسته
bowling alleys U مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
bowling alley U مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
creme U نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
live box U جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
songfest U دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
energetics U رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com