English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (32 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hickok belt U مخفی شدن پنهان کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cover one's tracks <idiom> U پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
underground U مخفی شبکه مخفی جنگ غیر منظم
obscurest U مخفی کردن
conceal U مخفی کردن
conceals U مخفی کردن
obscured U مخفی کردن
obscurer U مخفی کردن
stows U مخفی کردن
stowing U مخفی کردن
stow U مخفی کردن
submerge U مخفی کردن
submers U مخفی کردن
submerging U مخفی کردن
submerged U مخفی کردن
submerges U مخفی کردن
obscure U مخفی کردن
stowed U مخفی کردن
obscures U مخفی کردن
obscuring U مخفی کردن
hickok belt U مخفی کردن زه
hugger mugger U مخفی کردن
occult U مخفی کردن
camouflaging U مخفی کردن پوشاندن
falsi crimen U مخفی کردن حقیقت
camouflages U مخفی کردن پوشاندن
camouflaged U مخفی کردن پوشاندن
camouflage U مخفی کردن پوشاندن
huddles U مخفی کردن درهم ریختگی
huddle U مخفی کردن درهم ریختگی
huddling U مخفی کردن درهم ریختگی
huddled U مخفی کردن درهم ریختگی
shadows U پنهان کردن
dissimulate U پنهان کردن
shadowing U پنهان کردن
secrete U پنهان کردن
shadowed U پنهان کردن
dissimulated U پنهان کردن
dissimulates U پنهان کردن
dissimulating U پنهان کردن
hides U پنهان کردن
secreted U پنهان کردن
conceal U پنهان کردن
conceals U پنهان کردن
cloaks U پنهان کردن
cloaking U پنهان کردن
cloaked U پنهان کردن
cloak U پنهان کردن
secreting U پنهان کردن
secretes U پنهان کردن
shadow U پنهان کردن
closeting U پنهان کردن
closeted U پنهان کردن
covers U پنهان کردن
closets U پنهان کردن
caches U پنهان کردن
closet U پنهان کردن
sweep under the rug <idiom> U پنهان کردن
cache U پنهان کردن
hide U پنهان کردن
eloign U پنهان کردن
lay low <idiom> U پنهان کردن
cover U پنهان کردن
masks U پنهان کردن
coverings U پنهان کردن
disguise U پنهان کردن
disguised U پنهان کردن
disguises U پنهان کردن
disguising U پنهان کردن
mask U پنهان کردن
encrypt U پنهان کردن
camouflage U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaging U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
occult U از نظر پنهان کردن
pockets U درجیب پنهان کردن
pocket U درجیب پنهان کردن
concealment U پنهان کردن پوشاندن
embed U درزمین پنهان کردن
inconcealable U غیرقابل پنهان کردن
veil U مستوریا پنهان کردن
veils U مستوریا پنهان کردن
embeds U درزمین پنهان کردن
masks U ماسک زدن پنهان کردن
camouflage U پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged U پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages U پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaging U پنهان کردن وسایل جنگی
to ballot for U بارای پنهان انتخاب کردن
mask U ماسک زدن پنهان کردن
software encryption U پنهان کردن نرم افزاری
becloud U زیر ابر پنهان کردن
wraps U لفافه دار کردن پنهان کردن
wrap U لفافه دار کردن پنهان کردن
gloss over <idiom> U پنهان کردن ،خوب جلوه دادن
to go underground U خود را پنهان کردن [از اولیاء امور]
to go into hiding U خود را پنهان کردن [از اولیاء امور]
caches U فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache memory U فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache U فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
conceals U پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
conceal U پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
dissembles U تدلیس کردن پنهان کردن
secretes U تراوش کردن پنهان کردن
encryption U رمزدار کردن پنهان کردن
dissemble U تدلیس کردن پنهان کردن
secreting U تراوش کردن پنهان کردن
dissembled U تدلیس کردن پنهان کردن
secreted U تراوش کردن پنهان کردن
secrete U تراوش کردن پنهان کردن
dissembling U تدلیس کردن پنهان کردن
to keep back U دفع کردن پنهان کردن
scratchpad U حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند.
stack U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
hush hush U مخفی
hidden U مخفی
hush-hush U مخفی
secret U مخفی
undercover U مخفی
closeting U مخفی
secrets U مخفی
covert U مخفی
clandestine U مخفی
closeted U مخفی
closet U مخفی
slinky U مخفی
slinkier U مخفی
furtive U مخفی
closets U مخفی
slinkiest U مخفی
hid U مخفی
concealed U مخفی
perdu or due U مخفی
blinded U مخفی گاه
clandestinely U بطور مخفی
blind U مخفی گاه
covert operations U عملیات مخفی
skeleton in one's closet <idiom> U رازهای مخفی
bugging U میکروفن مخفی
plainclothesman U پلیس مخفی
blinds U مخفی گاه
by ballot U با رای مخفی
hidy-hole U مخفی گاه
hidey-hole U مخفی گاه
submergence U مخفی سازی
hideaways U مخفی گاه
codes U کدهای مخفی
coverings U مخفی در بر گرفتن
mole U مامور مخفی
hid U مخفی شده
covers U مخفی در بر گرفتن
secret agent U مامور مخفی
secret agents U مامور مخفی
stowaway U مسافر مخفی
stowaways U مسافر مخفی
cover U مخفی در بر گرفتن
hideaway U مخفی گاه
emissary U مامور مخفی
hidden codes U رمزهای مخفی
hidden file U فایل مخفی
hidden U مخفی شده
defector in place U مامور مخفی
under- U مخفی درزیر
under U مخفی درزیر
bug U میکروفن مخفی
bugs U میکروفن مخفی
emissaries U مامور مخفی
secret ballot U رای مخفی
bugged U مجهز به میکروفن مخفی
hides U مخفی نگاه داشتن
ballot U رای مخفی دادن
fig leaf U لاپوش مخفی کننده
fig leaves U لاپوش مخفی کننده
balloted U رای مخفی دادن
ballots U رای مخفی دادن
hide U مخفی نگاه داشتن
spial U عمل مخفی انجام دادن
perdu U مخفی سرباز جان فشان
blind U مخفی گاه [جامعه شناسی]
perdue U مخفی سرباز جان فشان
gestapo U گشتاپو سازمان پلیس مخفی
hush U ارامش دادن مخفی نگاهداشتن
blind U پوشش مخفی [جامعه شناسی]
cover U مخفی گاه [جامعه شناسی]
conclearer of stolen goods U مخفی کننده اموال مسروقه
cover U پوشش مخفی [جامعه شناسی]
covered approach U پیشروی پوشیده معابر مخفی
discloses U یات چیزی که باید مخفی می ماند
hit the dirt <idiom> U خیزرفتن به زمین ،درجایی مخفی شدن
ballot U رای مخفی مجموع اراء نوشته
balloted U رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballots U رای مخفی مجموع اراء نوشته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com