Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cone of scape
U
مخروط فرضی در اگزوسفر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
assumed decimal point
U
ممیز فرضی نقطه اعشار فرضی
assumed grid
U
شبکه فرضی سیستم مختصات فرضی
false origin
U
مبنای مختصات فرضی مبنای فرضی
cone
U
مخروط
cones
U
مخروط
strobilus
U
مخروط
carroty
U
مخروط
alluvial fan
U
مخروط افکنه
cone of fire
U
مخروط اتش
cone of dispersion
U
مخروط پراکندگی
fastigiate
U
بشکل مخروط
forcing cone
U
مخروط مقاوم
frustum
U
مخروط ناقص
nose cone
U
مخروط دماغه
turbinate
U
وارونه مخروط
reducer
U
مخروط تقلیلی
alluvial cone
U
مخروط افکنه
steep taper
U
مخروط کوتاه
pinecone
U
مخروط کاج
pinecones
U
مخروط کاج
parabolas
U
قطع مخروط
parabola
U
قطع مخروط
cone of fire
U
مخروط پراکندگی تیرها
cone indentation test
U
ازمایش فشار مخروط
cone thrust test
U
ازمایش فشار مخروط
oblique cone
U
مخروط اریب
[ریاضی]
cone of dispersion
U
مخروط پراکندگی بسکها
right cone
U
مخروط قائم
[ریاضی]
bell and hopper arrangement
U
ترتیب قیف و مخروط
apex
U
راس
[مخروط، سنتوری یا هرم]
solid angle
U
زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
turbinate
U
فرفرهای مانند مخروط وارونه مارپیچ
obligatory
U
فرضی
hypothetial
U
فرضی
suppositional
U
فرضی
suppositive
U
فرضی
suppisitive
U
فرضی
presumptive title
U
حق فرضی
phantom line
U
خط فرضی
hypothetic
U
فرضی
assumptive
U
فرضی
supposed
U
فرضی
hypothetical
U
فرضی
assumed
U
فرضی
presumptive
U
فرضی
agonic line
U
خط فرضی
an imaginary line
U
خط فرضی
theoretical
U
فرضی
imaginary
U
فرضی
assumed name
U
نام فرضی
notional income
U
درامد فرضی
line of scrimmage
U
خط فرضی تجمعی
assumed mean
U
میانگین فرضی
john done
U
اسم فرضی
persumptive death
U
موت فرضی
supposed death
U
موت فرضی
presumptive title
U
سمت فرضی
assumed azimuth
U
گرای فرضی
suppositious
U
فرضی خیالی
presumption of death
U
موت فرضی
presumed death
U
موت فرضی
theoretical competition
U
رقابت فرضی
arbitrary control
U
کنترل فرضی
hypothetical construct
U
سازه فرضی
fictitious thickness
U
ضخامت فرضی
suppositions
U
فرضی انگاشتی
supposition
U
فرضی انگاشتی
supposedly
U
بطور فرضی
dead reckoning
U
نقطه فرضی
dead reckoning
U
محل فرضی
presumptive
U
فرضی احتمالی
assumed position
U
موضع فرضی
implied trust
U
مسئولیت فرضی
hypostatic
U
اصلی- فرضی
assumed orientation
U
توجیه فرضی
hypothetical case
U
دعوی فرضی
fictitious thickness
U
ضخامت فرضی
warrant of presumed death
U
حکم موت فرضی
hypotheses
U
قضیه فرضی نهشته
agonic line
U
خط فرضی روی نقشه
home whistle
U
امتیاز واقعی یا فرضی
ideals
U
نمونه کامل فرضی
fictitious force
U
نیروی فرضی
[فیزیک]
conceptual nervous system
U
دستگاه عصبی فرضی
ideal
U
نمونه کامل فرضی
hypothesis
U
قضیه فرضی نهشته
rule of thumb
U
حساب تخمینی و فرضی
implied malice
U
سوء نیت فرضی
hypothetico deductive method
U
روش فرضی- قیاسی
offside line
U
خط فرضی موازی با دروازه
assumed grid
U
شبکه بندی فرضی
presumption of death decree
U
حکم موت فرضی
intervening variable
U
متغیر فرضی رابط
presumption of the death decree
U
حکم موت فرضی
differential ballistic wind
U
باد بالیستیکی فرضی
graviton
U
واحد بنیادی فرضی گرانش
head string
U
خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
hypostasis
U
موجود فرضی حالت تعلیق
lay line
U
خط فرضی مسیر قایق به مقصد
arbitrary control
U
کنترل با استفاده از گرایامختصات فرضی
It is quite a hypothetical case .
U
این یک قضیه کاملا" فرضی است
assumed orientation
U
توجیه فرضی وسایل نقشه برداری
four yard line
U
خط فرضی 4 متر به موازات دوازه واترپولو
tabula rasa
U
مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
long string
U
خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
data line
U
خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
Utopia
U
دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
purpuric acid
اسید فرضی که نمک های آن ارغوانی رنگ هستند
Utopias
U
دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
constant of the cone
U
زاویه کجی مخروق نقشه برداری لامبر ضریب مخروط لامبر
collapse slump
U
از هم پاشیدگی بتن را درازمایش افت بتن بوسیله مخروط ناقص گویند
cone of silence
U
مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
bomb release line
U
خط فرضی دور هدف که هواپیما بمب خود را داخل ان رها میکند
telegony
U
انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
isallobar
U
خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
yard line
U
خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
yard marker
U
خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
isallobaric
U
خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
point of fall
U
نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
rhumb line
U
خط فرضی روی کره زمین که همه نصف النهارها را تحت زاویه یکسان قطع میکند
chapman region
U
منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
talweg
U
خط فرضی موجوددر رود یا نهر که اگر این رود یا نهر بین دو کشورمشترک باشد خط مذکور مرزان دو محسوب خواهد شد
implied trust
U
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com