Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
input coordinate
U
مختصات اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
centroid
U
در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
relative
U
دادهای که اطلاعات مختصات جدید دررابط ه با مختصات قبلی میدهد
restitution
U
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
polar plot
U
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
Ideal City
U
[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
true origin
U
نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
basic communication
U
گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data
U
دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration
U
احیا و مرمت فرش
[برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list
U
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism
U
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
plotting scale
U
خط کش مختصات
coordinate
U
مختصات
coordinates
U
مختصات
grid coordinates
U
مختصات
data
U
مختصات
cross reference
U
سیستم مختصات
jacobian coordinates
U
مختصات ژاکوبی
axis
U
محورهای مختصات
spherical coordinates
U
مختصات کروی
cordinate axis
U
محورهای مختصات
reaction coordinates
U
مختصات واکنش
cartesian coordinates
U
محور مختصات
plain coordinates
U
مختصات مسطحه
cartesian coordinates
U
مختصات دکارتی
spherical coordinates
U
مختصات سماوی
canonical coordinates
U
مختصات بندادی
rectangular coordinate
U
مختصات متعامد
transformation of coordinates
U
تبدیل مختصات
coordinates
U
مختصات نقشهای
the peculiarities of mammals
U
مختصات پستاندارها
coordinates
U
دستگاه مختصات
target grid
U
مختصات هدف
cartesian chart
U
مختصات کارتزین
axis of coordinates
U
محورهای مختصات
cross-reference
U
سیستم مختصات
grid coordinates
U
مختصات شبکه
coordinate axises
U
محورهای مختصات
grid chart
U
شبکه مختصات
easting
U
مختصات طولی
equatorial coordinates
U
مختصات استوایی
eulerian coordinates
U
مختصات اولری
geomagnetic coordinates
U
مختصات ژئومگنتیکی
geographic coordinates
U
مختصات جغرافیایی
plain coordinates
U
مختصات افقی
image coordinates
U
مختصات تصویر
polar coordinates
U
مختصات قطبی
coordinate scale
U
گونیای مختصات
lagrangian coordinates
U
مختصات لاگرانژی
northing
U
مختصات عرضی
polar coordinate
U
مختصات قطبی
cross-references
U
سیستم مختصات
relative coordinate system
U
دستگاه مختصات نسبی
cartesian coordinate system
U
سیستم مختصات کارتزین
military grid
U
شبکه مختصات نظامی
polar diagram
U
نمودار با مختصات قطبی
momentum coordinates
U
مختصات اندازه حرکت
polar coordinates
U
دستگاه مختصات قطبی
polar chart
U
نمودار با مختصات قطبی
preferred system of coordinates
U
دستگاه مختصات مرجع
generalized coordinates
U
مختصات تعمیم یافته
cylindrical coordinate
U
مختصات استوانه ای
[ریاضی]
polar coordinates
U
مختصات قطبی
[ریاضی]
spherical coordinates
U
مختصات کروی
[ریاضی]
curvilinear coordinates
U
مختصات خمیده خط
[ریاضی]
coordinate
U
همرتبه کردن مختصات
coordinate code
U
رمز مختصات نقاط
coordinate code
U
رمزمربوط به مختصات نقشهای
coordinate system of axis
U
سیستم محورهای مختصات
horizon system of coordinates
U
دستگاه مختصات افقی
georef grid
U
مختصات جغرافیایی جهانی
y axis
U
محور عرضی مختصات
X coordinate
U
مختصات بردار افقی
inertial coordinate system
U
سیستم مختصات ماندی
Y coordinate
U
مختصات بردار عمودی
spherical coordinates
U
دستگاه مختصات کروی
coordinate system
U
دستگاه مختصات
[ریاضی]
ablique coordinates
U
دستگاه مختصات قائم
polar coordinate system
U
دستگاه مختصات قطبی
[ریاضی]
celestial equator system of coordinates
U
دستگاه مختصات استوای سماوی
x axis
U
محور افقی مختصات یا محورطولها
axis
U
برای مختصات عمودی در گراف
axis
U
برای مختصات افقی در گراف
Cartesian coordinate system
U
دستگاه مختصات دکارتی
[ریاضی]
known datum point
U
نقطهای با مختصات وگرای معلوم
cartesian coordinates
U
سیستم مختصات سه بعدی فضایی
spherical coordinate system
U
دستگاه مختصات کروی
[ریاضی]
rectangular coordinates
U
دستگاه مختصات راست گوشه
cylindrical coordinate system
U
دستگاه مختصات استوانه ای
[ریاضی]
y axis
U
محور عمودی روی یک صفحه مختصات
universal transverse mercator
U
سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
plotted
U
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plots
U
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plot
U
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
spherical coordinate system
[with constant radius]
U
دستگاه مختصات کروی
[با شعاع ثابت]
plotters
U
اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
abscise
U
جدا کردن طول روی محور مختصات
grid
U
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grids
U
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
plotter
U
اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
z axis
U
محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
plotter
U
وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
X Y
U
مختصات برای رسم گراف که x بردار افق و y عمودی است
plotter
U
اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
jan grid
U
سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
plotters
U
اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
coriolis acceleration
U
شتاب یک ذره که دریک دستگاه مختصات شتابدار درحرکت است
X Y
U
وسیله رسم خط روی کاغذ بین مختصات داده شده
vertex
U
نقط های در فضا که با مختصات سه بعدی xوyوz مشخص میشود
axis
U
1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
roamer
U
کالک شبکه بندی شده برای کمک به قرائت مختصات
plotters
U
وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
unit cell
U
کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
absolute address
U
وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
origins
U
محلی در صفحه نمایش که تمام مختصات به آن رجوع می کنند معمولا گوشه بالا سمت چپ
origin
U
محلی در صفحه نمایش که تمام مختصات به آن رجوع می کنند معمولا گوشه بالا سمت چپ
geometry processing
U
فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
elementary
U
اولیه
rudimentary
U
اولیه
primary
U
اولیه
raw
U
اولیه
preliminary
U
اولیه
preliminaries
U
اولیه
fundamental
U
اولیه
dispersion
U
اولیه
primeval
U
اولیه
primitive
U
اولیه
initialing
U
اولیه
initials
U
اولیه
basic
U
اولیه
initialling
U
اولیه
initialled
U
اولیه
earliest
U
اولیه
early
U
اولیه
primal
U
اولیه
basics
U
اولیه
initialed
U
اولیه
initial
U
اولیه
first generation
U
اولیه
mouses
U
برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
mouse
U
برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
initial condition
U
شرط اولیه
self aid
U
کمکهای اولیه
initial cost
U
هزینه اولیه
initialize
U
مقداردهی اولیه
first cost
U
هزینه اولیه
initial velocity
U
سرعت اولیه
initial value
U
مقدار اولیه
initial reserves
U
ذخایر اولیه
initial point
U
نقطه اولیه
initial mass
U
جرم اولیه
initial strength
U
استحکام اولیه
initial level
U
سطح اولیه
first notions
U
تصورات اولیه
input admittance
U
ادمیتانس اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work .
U
ما یه اولیه از من کار از تو
basic agreement
U
توافق اولیه
frame agreement
U
توافق اولیه
prereduction
U
کاهش اولیه
incunabula
U
مراحل اولیه
outline agreement
U
توافق اولیه
i.c.
U
حالت اولیه
input speed
U
سرعت اولیه
initial condition
U
شرایط اولیه
opening capital
U
سرمایه اولیه
initial capital
U
سرمایه اولیه
historical costs
U
هزینه اولیه
initial acceleration
U
شتاب اولیه
primary storage
U
حافظه اولیه
master agreement
U
توافق اولیه
scheme
U
طرح اولیه
skeleton agreement
U
توافق اولیه
primary products
U
محصولات اولیه
prime cost
U
ارزش اولیه
prime costs
U
هزینههای اولیه
primeral borth
U
ابگوشت اولیه
primery battery
U
باطری اولیه
primery citcuit
U
مدار اولیه
primery coil
U
پیچک اولیه
primery current
U
جریان اولیه
primery obligation
U
تعهدات اولیه
primery terminal
U
ترمینال اولیه
primitive element
U
عنصر اولیه
primogenitors
U
اجداد اولیه
priority processing
U
پردازش اولیه
primery voltage
U
ولتاژ اولیه
primary track
U
شیار اولیه
primary structure
U
ساختمان اولیه
primary inputs
U
نهادههای اولیه
primary inputs
U
دادههای اولیه
primary industries
U
صنایع اولیه
primary emission
U
صدور اولیه
primary electron
U
الکترون اولیه
primary cognizance
U
شناختهای اولیه
primary center
U
مرکز اولیه
primary body
U
جسم اولیه
preliminiary work
U
کار اولیه
primary standard
U
استاندارد اولیه
pre loading
U
بارگیری اولیه
pre load
U
بار اولیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com