English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
classification yard U محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
taxiway U محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage U انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
I'd like a train timetable. من برنامه حرکت قطارها را می خواهم.
Do the trains connect? U [خط] قطارها به هم اتصال دارند؟ [برای عوض کردن قطار]
Open-plan <adj.> U سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
machinery space U محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
garth U محوطه
ground U محوطه
wards U محوطه
hawing U محوطه
hawed U محوطه
ward U محوطه
haw U محوطه
space U محوطه
compound U : محوطه
spaces U محوطه
compound U محوطه
compounded U : محوطه
compounded U محوطه
compounds U : محوطه
zones U محوطه
zone U محوطه
compounds U محوطه
precincts U محوطه
precinct U محوطه
enclosures U محوطه
areas U محوطه
enclosure U محوطه
haws U محوطه
area U محوطه
dock yard U محوطه لنگرگاه
out port U بندرخارج از محوطه
farmyard U محوطه مزرعه
farmyards U محوطه مزرعه
aprons U محوطه بارگیری
dock yard U محوطه بارانداز
clear way U محوطه صعود
cubby U محوطه مکعب
stockyard U محوطه دامداری
runs U ترتیب محوطه
area of probability U محوطه احتمالات
goal crease U محوطه دروازه
ambit U وسعت محوطه
run U ترتیب محوطه
god's acre U محوطه کلیسا
freeze space U محوطه سردخانه
Inc U مخفف محوطه
environment architecture U معماری محوطه
area of visibility U محوطه دید
buffer distance U محوطه امنیت
cincture U حلقه محوطه
lot U قرعه محوطه
lawns U محوطه چمن
embarkation area U محوطه بارگیری
yards U حیاط محوطه
runout U محوطه دویدن
yards U محوطه یا میدان
run way U محوطه فرود
close U چهاردیواری محوطه
penalty areas U محوطه پنالتی
penalty area U محوطه پنالتی
yard U حیاط محوطه
closer U چهاردیواری محوطه
closes U چهاردیواری محوطه
yard U محوطه یا میدان
yard man U متصدی محوطه
enceinte U محوطه قلعه
apron U محوطه بارگیری
lawn U محوطه چمن
trap U محوطه کوچک
courtyard U محوطه محصور
closest U چهاردیواری محوطه
chill space U محوطه سردخانه
parking U محوطه پارک کردن
landscape architecture U معماری محوطه سازی
area of uncertainity U محوطه عدم امنیت
plainer U میدان یا محوطه جنگ
outdoor lighting fixtures U چراغهای روشنائی محوطه
backcourt U محوطه پشت یک سوم
plain U میدان یا محوطه جنگ
back boundary line U محوطه پشت خط سرویس
back judge U داور در محوطه دفاعی
plainest U میدان یا محوطه جنگ
fabrique U [ساختمانی در محوطه باغ]
sited U محل محوطه کار
chill space U محوطه سرد انبار
quarterdeck U محوطه تشریفات ناو
ward U حیاط محوطه زندان
magazine space U محوطه زاغه مهمات
holding ground U محوطه نگهدارنده لنگر
quarterdecks U محوطه تشریفات ناو
site U محل محوطه کار
wards U حیاط محوطه زندان
sites U محل محوطه کار
cubbyhole U محوطه کوچک ومحصور
plains U میدان یا محوطه جنگ
side lines U محوطه بیرون از خط کناری
run way U محوطه دویدن هواپیما
catcher's box U محوطه مخصوص توپگیر
loculus U محوطه یاحفره کوچک
impark U در محوطه نگاه داشتن
base hit U ضربه به داخل محوطه باامتیاز
clearance inwards U ورود کشتی به محوطه گمرک
net U محوطه تمرین محصوربا تور
tree farm U محوطه درخت کاری جنگل
back room U محوطه بین خط پایانی ودیوار
pickup field U محوطه سوار شدن درهواپیما
outer fix U محوطه توقف خارجی هواپیما
ping pong court U محوطه بازی پینگ پنگ
gully U محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
batter's box U محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
outland U زمینهای خارج از محوطه ملک
arresting system runout U محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
departure end U انتهای محوطه دویدن هواپیما
loculus U محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
broken field U محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
border break U ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
nets U محوطه تمرین محصوربا تور
tank farm U محوطه مخازن نفت وغیره
nett U محوطه تمرین محصوربا تور
gulleys U محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
front court U محوطه جلو خط سرویس اسکواش
gullies U محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
arresting sheave span U محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
open ice U قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
covered position U محوطه تحت پوشش موضع مخفی
land scaping U محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
embarkation area U محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
navy yard U محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
Green architecture U [ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
region U محوطه بسیار وسیع وبی انتها
ball hawk U مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
yardmaster U رئیس محوطه بارانداز راه اهن
regions U محوطه بسیار وسیع وبی انتها
marshalling yard U محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
Genius Loci U نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
threshholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
yard track U ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
threshold U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
thresholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
holding station U محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
drylot U محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
solocross U مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
bloop U ضربه به توپ به قسمت داخلی محوطه بیس بال
lumberyard U محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
lumberyards U محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
toll U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
rack space U محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
City Beautiful U [جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
tolls U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
short lot U کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
tolling U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
chute U چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
chutes U چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
winner's circle U محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
y site U نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
desert U [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
noncontiguous facility U تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
outfield U محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
compounds U انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounded U انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compound U انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
squash tennis U بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
bull pen U محوطه نرده دار تمرین توپگیری بیس بال توپزنهای ذخیره بیس بال
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
boat space U فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
shed space U فضای بسته چند تونله محوطه چند تونله
fdm U Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
divisor U عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
fissiparous U تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
vernier U درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
trellis coding U روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
subdividing U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivided U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivides U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivide U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
fast U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
switched network backup U انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
groove U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread U طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion U دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail U مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com