English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
arresting system runout U محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
arresting sheave span U محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
arresting system reset unit U متوقف کننده سیستم مهارهواپیما
arresting system cycle time U زمان تناوب سیستم مهارهواپیما
runout U محوطه دویدن
run way U محوطه دویدن هواپیما
departure end U انتهای محوطه دویدن هواپیما
thresholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
taxiway U محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage U انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
aircraft arresting gear U جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
Open-plan <adj.> U سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
machinery space U محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
classification yard U محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
doubled U دویدن
Running <adj.> U دویدن
double U دویدن
run U دویدن
raced U دویدن
races U دویدن
race U دویدن
doubled up U دویدن
to run through U دویدن
runs U دویدن
track U مسابقه دویدن
run for it <idiom> U به ضرب دویدن
tracked U مسابقه دویدن
on the go <idiom> U مشغول دویدن
re-runs U دوباره دویدن
running with the ball U با توپ دویدن
tracks U مسابقه دویدن
re-run U دوباره دویدن
trig U تر وتمیز دویدن
scuttles U بسرعت دویدن
scuttled U بسرعت دویدن
winder U دویدن سریع
outrun U در دویدن جلوافتادن
roil U دنبال هم دویدن
scuttle U بسرعت دویدن
re-ran U دوباره دویدن
outrunning U در دویدن جلوافتادن
outruns U در دویدن جلوافتادن
scuttling U بسرعت دویدن
re-running U دوباره دویدن
jog U اهسته دویدن
leaps U جستن دویدن
jogs U اهسته دویدن
to bolt U با سرعت دویدن
jogging U اهسته دویدن
leap U جستن دویدن
footrace U مسابقه دویدن
jogged U اهسته دویدن
leaped U جستن دویدن
cursorial U مستعد دویدن
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sprints U با حداکثر سرعت دویدن
sprinted U با حداکثر سرعت دویدن
to start U شروع کردن به دویدن
circle U دویدن در مسیر منحنی
circuit clout U یک امتیاز با دویدن به پایگاه
jogging U دویدن بصورت یورتمه
circled U دویدن در مسیر منحنی
circling U دویدن در مسیر منحنی
rerun U عمل دوباره دویدن
circles U دویدن در مسیر منحنی
jogs U دویدن بصورت یورتمه
outkick U تندتر از رقیب دویدن
jogged U دویدن بصورت یورتمه
To interrupt someone. To butt in. U تو حرف کسی دویدن
to break into a run U شروع کردن به دویدن
base running U دویدن بسوی پایگاه
long wind U طاقت زیاد دویدن
jog U دویدن بصورت یورتمه
sprint U با حداکثر سرعت دویدن
dinger U دویدن به پایگاه اصلی
he fell to the ground U دویدن اغازکردبزمین افتاد
compounded U محوطه
ward U محوطه
compounded U : محوطه
wards U محوطه
compound U : محوطه
compounds U محوطه
compound U محوطه
compounds U : محوطه
ground U محوطه
garth U محوطه
zones U محوطه
zone U محوطه
precincts U محوطه
precinct U محوطه
enclosures U محوطه
area U محوطه
enclosure U محوطه
haws U محوطه
hawing U محوطه
areas U محوطه
hawed U محوطه
haw U محوطه
spaces U محوطه
space U محوطه
to run a race U در مسابقه دویدن یاشرکت کردن
road work U دویدن جادهای در تمرین بوکس
to run for the bus U برای گرفتن اتوبوس دویدن
break-ins U درمیان صحبت کسی دویدن
false start U دویدن قبل ازصدای تپانچه
ground game U روش استفاده از مانور دویدن
false starts U دویدن قبل ازصدای تپانچه
break in U درمیان صحبت کسی دویدن
roll out U دویدن هواپیما روی باند
break-in U درمیان صحبت کسی دویدن
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
coupling U نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
policonic projection U سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
download U فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
native U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
natives U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
chcp U در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
area of visibility U محوطه دید
area of probability U محوطه احتمالات
farmyard U محوطه مزرعه
trap U محوطه کوچک
enceinte U محوطه قلعه
out port U بندرخارج از محوطه
environment architecture U معماری محوطه
buffer distance U محوطه امنیت
goal crease U محوطه دروازه
lawn U محوطه چمن
stockyard U محوطه دامداری
yard U محوطه یا میدان
clear way U محوطه صعود
embarkation area U محوطه بارگیری
lawns U محوطه چمن
closest U چهاردیواری محوطه
farmyards U محوطه مزرعه
cubby U محوطه مکعب
freeze space U محوطه سردخانه
courtyard U محوطه محصور
run U ترتیب محوطه
lot U قرعه محوطه
runs U ترتیب محوطه
yard man U متصدی محوطه
penalty area U محوطه پنالتی
penalty areas U محوطه پنالتی
yards U حیاط محوطه
Inc U مخفف محوطه
apron U محوطه بارگیری
cincture U حلقه محوطه
closes U چهاردیواری محوطه
closer U چهاردیواری محوطه
dock yard U محوطه لنگرگاه
close U چهاردیواری محوطه
chill space U محوطه سردخانه
dock yard U محوطه بارانداز
god's acre U محوطه کلیسا
yard U حیاط محوطه
ambit U وسعت محوطه
aprons U محوطه بارگیری
yards U محوطه یا میدان
run way U محوطه فرود
to take a run-up U با دویدن به مکان شروع نزدیک شدن
to overrun oneself U از دویدن زیاد خود را خسته کردن
demanded U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
tar U سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
demands U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
demand U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
automatic levelling U سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
standby U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standbys U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
three phase four wire system U سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
bridged U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf U متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridge U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridges U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
plain U میدان یا محوطه جنگ
quarterdecks U محوطه تشریفات ناو
catcher's box U محوطه مخصوص توپگیر
plainer U میدان یا محوطه جنگ
site U محل محوطه کار
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com