English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (27 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
charging point U محل هواگیری و گازگیری درروی هواپیما محل شارژ یاپر کردن گاز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chutes U سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
chute U سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
NiMH U نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
charges U شارژ کردن شارژ
charge U شارژ کردن شارژ
load U شارژ کردن
loads U شارژ کردن
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
deaeration U هواگیری
de aerating U هواگیری
de aerator tray U سینی هواگیری
bleeding tube U لوله هواگیری
air cock U شیر هواگیری
bleeder screw U پیچ هواگیری
charge U خرج گذاری کردن شارژ کردن
charges U خرج گذاری کردن شارژ کردن
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
breather tube U لوله تهویه یا هواگیری
atop U درروی
normal exit U درروی عادی
caption U گواهی مندرج درروی سند
captions U گواهی مندرج درروی سند
prunt U الت بته چسبانی درروی گلدان
oblique projection U نمایش اجسامی درروی صفحه بوسیله تصویرمایل
neontology U بر رسی در جانورانی که درروی زمین مانده اند
geodesic U کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح
keyholing U رقص و جست و خیز گلوله درروی مسیر عدم ثبات مسیرگلوله
heat U شارژ
heats U شارژ
fluxing agent U شارژ
charging U شارژ
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
coke per charge U ذغال کک شارژ
chargers U دستگاه شارژ
basic allowance U شارژ انبار
charge d'affaires U شارژ دافر
charger U دستگاه شارژ
melting charge U شارژ ذوب
furnace charge U شارژ کوره
like charge U شارژ همنام
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
constant current charge U شارژ با جریان ثابت
maintenance float U شارژ انبار سیال
authorized stockage list U صورت شارژ انبار
constant voltage charge U شارژ با ولتاژ ثابت
liquid metal charge U شارژ فلز مذاب
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
turbocharger U موتور شارژ کننده توربین
uncharged U غیر مسلح شارژ نشده
chargeable U آنچه قابل شارژ است
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
tariff U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
tariffs U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
maintenance float U شارژ انباراضافی وسایل نگهداری اضافی
floatation U سطح اماد اضافی شارژ انباراضافی
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
charge U مین وسایل با بار الکتریکی شارژ می شوند
electric U تعداد اتم هایی که شارژ شده اند.
charges U مین وسایل با بار الکتریکی شارژ می شوند
jigs U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jig U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
wet storage U بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
on board spares U قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
dry cell battery U باتری ای که قابل شارژ مجدد نیست مقایسه شودباRechergeable Battery
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
crashes U سقوط کردن هواپیما
crash U سقوط کردن هواپیما
change over U عوض کردن [هواپیما]
crashed U سقوط کردن هواپیما
crash-lands U سقوط کردن هواپیما
crash land U سقوط کردن هواپیما
crash-land U سقوط کردن هواپیما
crash-landed U سقوط کردن هواپیما
crash-landing U سقوط کردن هواپیما
crashingly U سقوط کردن هواپیما
cocooning U رنگ کردن هواپیما
crashing U سقوط کردن هواپیما
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
turn off guidance U راهنمای تاکسی کردن هواپیما
abort U سقوط کردن موشک یا هواپیما
take off U برداشتن پرواز کردن هواپیما
aborting U سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborted U سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborts U سقوط کردن موشک یا هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
airlift U بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
airlifting U بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
picketing U شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
airlifts U بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
cocooning U اب بندی کردن درز وسایل هواپیما
airlifted U بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
aircraft arresting reset unit U وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
ramps U محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
wrecks U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wreck U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
steering U روانه کردن راندن ناو یا هواپیما یاخودرو
parking U پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
wrecking U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
ramp U محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
bow line U نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
vector U راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
vectors U راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
aircraft turn around U اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
bail out U به قید کفیل ازاد کردن و شدن با پاراشوت از هواپیما پریدن
ranges U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
transfer loader U دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
ranged U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
range U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
charge U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charges U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
NiCad U نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
electroluminescence U نور ارسال شده از نقط ه فسفری وقتی توسط الکترون یا قطعه شارژ شده پرشود
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
ground readiness U اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
muffing U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
staging U سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
descentheight U ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
whip stall U شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
ranging U تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding position U وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
flying machine U هواپیما
escadrille U 6 هواپیما
tailplane U دم هواپیما
air plane U هواپیما
airplain U هواپیما
aeroplane U هواپیما
air craft U هواپیما
plane U هواپیما
planes U هواپیما
airplanes U هواپیما
planing U هواپیما
aircraft U هواپیما
one aircraft was shot down U یک هواپیما
aeroplanes U هواپیما
anti-aircraft U ضد هواپیما
airplane U هواپیما
planed U هواپیما
flight U هواپیما
aircraft inspection U بازرسی هواپیما
fuselages U دماغه هواپیما
aircraft arrestment U مهارکردن هواپیما
fuselage U بدنه هواپیما
fuselages U بدنه هواپیما
aircraft log book U بایگانیها هواپیما
avigation U فن هدایت هواپیما
fuselage U دماغه هواپیما
aircraft engine U موتور هواپیما
airframe U اسکلت هواپیما
agl U رادار هواپیما
airscrew U ملخ هواپیما
albatrose U یک نوع هواپیما
arresting sheave U پل مهار هواپیما
aeromechanic U مکانیک هواپیما
axes of an airplane U محورهای هواپیما
axial of an aircraft U محور هواپیما
aerocommander U نوعی هواپیما
aircraft gun laying U رادار هواپیما
airframe U بدنه هواپیما
aviation gasoline U بنزین هواپیما
aircraft records U اسناد هواپیما
aircraft repair U تعمیر هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com