English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
post U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
posted U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
posts U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
target bow U کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
handbow U کمان تیراندازی
archery U تیراندازی با تیر و کمان
looser U توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
loose U توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
loosest U توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
target archery U مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
clout shooting U تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
target captain U عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
fita round U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
western round U مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
york round U مسابقه تیراندازی با 07 تیراز مسافت 001 متری و 84تیر از 08 متری و 42 تیر از06 متری با کمان
wand shoot U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
windsor round U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
linemate U مهاجم هم ردیف در خط مهاجم دیگر
firing position U موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
rifle clasp U نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range U برد تیراندازی مسافت تیراندازی
fire lane U مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
bow U کمان کمان هدفگیری
bowed U کمان کمان هدفگیری
bows U کمان کمان هدفگیری
bowing U کمان کمان هدفگیری
live fire U تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
rainbow border U حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
raiders U مهاجم
striker U مهاجم
invaders U مهاجم
forwarded U مهاجم
close attack U سه مهاجم
strikers U مهاجم
offensive <adj.> U مهاجم
postmen U مهاجم
postman U مهاجم
offensives U مهاجم
forward U مهاجم
invader U مهاجم
aggressors U مهاجم
attackers U مهاجم
infestant U مهاجم
attacking [style of play, player] <adj.> U مهاجم
aggressor U مهاجم
attacker U مهاجم
raider U مهاجم
frontcourt man U مهاجم
aggressive U حمله ور مهاجم
third home U بازیگر مهاجم
breaking pass U پاس به مهاجم
trailers U پشتیبان مهاجم
unmarked U مهاجم مهارنشده
dodger U مهاجم گریزنده
dodgers U مهاجم گریزنده
aggressive U مهاجم پرپشتکار
flanker U مهاجم جناح
trailer U پشتیبان مهاجم
dedger U مهاجم گریزنده
invaders U مهاجم حمله کننده
invader U مهاجم حمله کننده
illegal procedure U خطای تیم مهاجم
flanker U بازیگر مهاجم در جناح
loose forward U مهاجم تک رو پشت خط تجمع
cough up U لو رفتن توپ مهاجم
double up U مراقبت از مهاجم با دو مدافع
shelling report U گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
weak safety U جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
cross buck U حمله دو مهاجم بصورت متقاطع
prop forward U هرکدام ازدو مهاجم خط جلودرتجمع
sacking U حمله به مهاجم پشت خط تجمع
horses U بازیگران قوی تیم مهاجم
direct free kick U مکث مهاجم برای فریفتن حریف
have an angle U بریدن مسیر مهاجم بصورت اریب
cutoff block U سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
inner U دو بازیگر مهاجم بین وسط وگوشها
false start U حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
submarine U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
stop hit U ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
false starts U حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
pass cut U روش گریختن مهاجم بی گوی از چند مدافع
beat-up U شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
tight end U مهاجم گوش مامور سد کردن و دریافت توپ
beat up U شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
submarines U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarines U خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
foot sweep U پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
submarine U خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
power block U سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
assaults U در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
assault U در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
stunting U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
assaulted U در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
stunt U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunts U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
necessary line U خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
weaves U حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
weave U حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
sack U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacked U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament. U آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او [مرد] را برای مسابقات نامشخص می کند.
sacks U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
arcs U کمان
arc U کمان
sagittarii U کمان
arch- U کمان
arch- U : کمان
arch U کمان
arches U کمان
spot U کمان
arch U : کمان
bowstring U زه کمان
arches U : کمان
bow U کمان
bowed U کمان
bowing U کمان
bows U کمان
fiddlestick U کمان
spots U کمان
sagittarius U کمان
fiddle bow U کمان
shooting U تیراندازی
musketry U تیراندازی
archery U تیراندازی
shootings U تیراندازی
gunnery U تیراندازی
gunning U تیراندازی
pops U تیراندازی
pop U تیراندازی
popped U تیراندازی
bowing U تعظیم کمان
arblast U کمان زنبورکی
atabalist U کمان زنبورکی
arch of corti U کمان کورتی
arch thrust U رانش کمان
arches U چفت کمان
bare bow U کمان لخت
arch- U چفت کمان
bowed U تعظیم کمان
bow U کمان شکاری
bow U تعظیم کمان
to feel any one's pulse U کمان کردن
reflex arc U کمان بازتاب
bowed U کمان شکاری
bend U کمان خمش
to bend or draw the bow U کمان کشیدن
saw frame U کمان اره
opalesce U مانندرنگین کمان
longbows U کمان بزرگ
bow and arrow U تیر و کمان
swede saw U کمان اره
circular measure U اندازه کمان
straight bow U کمان راست
cock feather U پر وصل به کمان
cross bow U کمان زنبورکی
cross bow U کمان پولادی
cross bow U گوله کمان
string picture U روزنه کمان
included angle of arch U دهانه کمان
bows U کمان شکاری
cant U کج گرفتن کمان
bowing U کمان شکاری
bows U تعظیم کمان
bow weight U وزن کمان
bowman U تیرانداز کمان کش
bowman U تیرانداز با کمان
arch U چفت کمان
stacked bow U کمان باریک
bowyer U کمان ساز
bowyer U کمان فروش
sunbow U رنگین کمان
rainbows U رنگین کمان
central angle of arch U دهانه کمان
crossbows U کمان زنبورکی
archer U تیرانداز با کمان
long bow U کمان دستی
irises U رنگین کمان
nock U جای زه کمان
crossbows U کمان صلیبی
crossbows U کمان پولادی
crossbow U کمان زنبورکی
crossbow U کمان پولادی
crossbow U کمان صلیبی
power hacksaw U کمان اره
faces U شکم کمان
iris U رنگین کمان
longbow U کمان بزرگ
archers U تیرانداز با کمان
rainbow U رنگین کمان
swede saw U اره کمان
face U شکم کمان
order of fire U روش تیراندازی
firing area U منطقه تیراندازی
firing line U خط شروع تیراندازی
offhand U تیراندازی ایستاده
dry sum U مشق تیراندازی
delivery error U اشتباه در تیراندازی
conduct of fire U هدایت تیراندازی
conduct of fire U اجرای تیراندازی
field archery U تیراندازی صحرایی
combat firing U تیراندازی جنگی
fire trench U سنگر تیراندازی
fire U تیراندازی کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com