Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
crease
U
محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creased
U
محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creases
U
محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creasing
U
محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
forecourts
U
قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
forecourt
U
قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
crosscourt shot
U
ضربه کوتاه به دیوار مقابل که به طرف دیگر زمین اسکواش بیافتد
front wall
U
دیوار مقابل اسکواش
service line
U
حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
nicks
U
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicking
U
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nick
U
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicked
U
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
squash court
U
زمین بازی اسکواش
in side
U
سمت سرویس زمین اسکواش
hand in
U
سمت زمین سرویس اسکواش
telltale
U
نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
service line
U
خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
down
U
توپ اسکواش دو بار به زمین خورده ناتوان از ادامه مبارزه
concurrence
U
تلاقی دو نیرو در یک خط عملیات نقطه تلاقی همزمان بودن
dry area
U
[شکاف گود بین دیوار زیر زمین]
boards
U
برگشت توپ از تخته بسکتبال دیوار چوبی دور زمین
partition wall
U
دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
sightscreen
U
دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
counter fert
U
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage
U
مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall
U
دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall
U
دیوار نگهبان دیوار محافظ
out-
U
نوبت سرویس اسکواش
outed
U
نوبت سرویس اسکواش
out
U
نوبت سرویس اسکواش
service court
U
محل فرود سرویس اسکواش
hand out
U
خراب کردن سرویس اسکواش
front court
U
محوطه جلو خط سرویس اسکواش
anastomosis
U
تلاقی
collision
U
تلاقی
anastomois
U
تلاقی
confluence
U
تلاقی
conflux
U
تلاقی
tangency
U
تلاقی
weaving
U
تلاقی
confluences
U
تلاقی
collisions
U
تلاقی
getting
U
برگشت عالی توپ مشکل درتنیس و اسکواش
get
U
برگشت عالی توپ مشکل درتنیس و اسکواش
gets
U
برگشت عالی توپ مشکل درتنیس و اسکواش
gantlet
U
تلاقی کردن
vanishing point
U
نقطه تلاقی
meeting
U
تلاقی همایش
point of intersection
U
نقطه تلاقی
meetings
U
تلاقی همایش
commissure
U
محل تلاقی
interactional points
U
نقاط تلاقی
crossing points
U
نقطه تلاقی
incidence matrix
U
ماتریس تلاقی
crossing point
U
نقطه تلاقی
intersection point
U
نقطه تلاقی
adjacent
U
نزدیک دیوار به دیوار
redezvous
U
محل تلاقی یکانها
outfall
U
محل تلاقی دوابریز
counter
U
باجه تلاقی کردن
countered
U
باجه تلاقی کردن
groins
U
محل تلاقی دوطاق
quits
U
بی حساب تلاقی شده
groin
U
محل تلاقی دوطاق
mould line
U
خط حاصل از تلاقی دو سطح
countering
U
باجه تلاقی کردن
crossing
U
نقطه تلاقی دوراهی
csma/cd
U
دستیابی چندتایی با کشف تلاقی
confluences
U
اتصال یا تلاقی دو نهر همریختنگاه
confluence
اتصال یا تلاقی دو نهر همریختنگاه
gantlet
U
: محل تلاقی دو خط راه اهن
pitch curves
U
تلاقی سطوح طرفین دندانه
meetings
U
تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
concourse
U
محل تلاقی چندخیابان یا جاده
concourses
U
محل تلاقی چندخیابان یا جاده
meeting
U
تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
weaving distance
U
طول تلاقی مسافت همبری
buttock lines
U
نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
telematics
U
نقطه تلاقی راه دور وپردازش خودکار اطلاعات
carrier sense
U
detect collision accesswith multiple دستیابی چندتایی با کشف تلاقی
passing place
U
محل پیش بینی شده برای تلاقی در راههای شوسهای
junction well
U
چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
relief hole
U
سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
squash tennis
U
بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
mach stem
U
جبهه موج حاصل از تلاقی موج برخوردی و منعکس
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
topography
U
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
redezvous
U
تلاقی کردن ملاقات کردن
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
alignment frontage
U
بر دیوار
cope
U
سر دیوار
bulkhead
U
دیوار
curtains
U
دیوار
face wall
U
دیوار بر
enclosure wall
U
دیوار بر
bulwarks
U
دیوار
fence
U
دیوار
coping
U
سر دیوار
fences
U
دیوار
bulkheads
U
دیوار
wall
U
دیوار
f. with the woll
U
دیوار
wellhead
U
سر دیوار
bulwark
U
دیوار
partitions
U
دیوار
walls
U
دیوار
wall-to-wall
U
از دیوار به دیوار
counter-scrap
U
دیوار
walls have ears
U
دیوار
partition
U
دیوار
sonic booms
U
دیوار صوتی
one brick wall
U
دیوار یک اجره
cavity walls
U
دیوار صندوقهای
posters
U
دیوار کوب
non load bearing wall
U
دیوار تیغه
non bearing wall
U
دیوار تیغه
outer wall
U
دیوار خارجی
niches
U
تو رفتگی در دیوار
partition wall
U
دیوار تیغه
panel wall
U
اگین دیوار
murals
U
دیوار نما
outwall
U
دیوار بیرونی
niche
U
تو رفتگی در دیوار
quay wall
U
دیوار بارانداز
rear wall
U
دیوار پشت
coping
U
قرنیس دیوار
embankments
U
دیوار خاکی
mural
U
دیوار نما
embankment
U
دیوار خاکی
poster
U
دیوار کوب
cranny
U
شکاف دیوار
bearing wall
U
دیوار بارگیر
petard
U
بمب دیوار کن
bearing wall
U
دیوار باربر
batter of a wall
U
شیب دیوار
batter of a wall
U
میل دیوار
an interstice in a wall
U
ترک در دیوار
counterfort
U
دیوار تکیه
front wall
U
دیوار جلو
dike
U
دیوار مانع
decorated wall
U
دیوار تزیینی
party wall
U
دیوار مشترک
cross wall
U
دیوار همبر
common wall
U
دیوار مشترک
cobwall
U
دیوار کاهگلی
clay wall
U
دیوار چینه
curtain wall
U
دیوار پردهای
cut off
U
دیوار اببند
party walls
U
دیوار مشترک
gable wall
U
دیوار سنتوری
gable wall
U
دیوار لچکی
abutment
U
دیوار پشتیبان
inwall
U
دیوار گرفتن
key wall
U
دیوار اب بند
load bearing wall
U
دیوار باربر
enclosures
U
دیوار حصارکشی
enclosure
U
دیوار حصارکشی
load bearing wall
U
دیوار حمال
mason up
U
ساختن دیوار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com