Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wheel well
U
محفظهای که یک واحد ازارابه فرود را در حالتی که جمع شده است در خود جای میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interlocking directorate
U
حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
dro
U
حالتی از رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده خود را از دست میدهد
cross action
U
در CL حالتی است که یک طرف عین دعوایی را که طرف متقابل درموضوع واحد علیه او مطرح کرده
modes
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
arithmetic logic unit
U
بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
radix
U
نقط های که تقسیم بین واحد کمی و بخشی اعشاری را نشان میدهد
ease turn
U
سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
diversionary landing
U
فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
plunging fire
U
تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
alu
U
Unit Logic Arithmetic بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
attached processor
U
ریز پردازنده جدا در سیستم که تحت کنترل واحد پردازش مرکزی توابع خاصی را انجام میدهد
absolute system of units
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
interrupts
U
اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupting
U
اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupt
U
اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
address
شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
addressed
U
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
addresses
U
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
ip
U
واحد نمایش مخصوص که به کار بردن امکان میدهد صفحات ویدیو متن ویرایش کنند پیش از ارسال آنها به پایگاه داده اصلی
charge
U
محفظهای
charges
U
محفظهای
saw tooth
U
دندانه اره ای
[گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
cellular cofferdam
U
فرازبند محفظهای
interrupts
U
سیگنالی که واحد پردازش مرکزی را از یک کار به کار دیگر با حق تقدم بیشتر می برد و به CPU اجازه میدهد دیرتر به کار اول برگردد
interrupt
U
سیگنالی که واحد پردازش مرکزی را از یک کار به کار دیگر با حق تقدم بیشتر می برد و به CPU اجازه میدهد دیرتر به کار اول برگردد
interrupting
U
سیگنالی که واحد پردازش مرکزی را از یک کار به کار دیگر با حق تقدم بیشتر می برد و به CPU اجازه میدهد دیرتر به کار اول برگردد
encapsulate
U
در محفظهای قرار دادن
double chamber type tunnel klin
U
کوره تونلی دو محفظهای
encapsulates
U
در محفظهای قرار دادن
encapsulating
U
در محفظهای قرار دادن
multi chamber klin
U
کوره چند محفظهای
bingo
U
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
papers
U
محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
paper
U
محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
papered
U
محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
papering
U
محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
rainbow border
U
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
oxygen bottle
U
محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
control surface
U
کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
powered
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot
U
نات
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
cpu
U
واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
morpheme
U
واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
functional unit
U
واحد در حال کار واحد تابعی
zahn cup
U
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
logical
U
حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
pods
U
محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pod
U
محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
expressional
U
حالتی
two state
U
دو حالتی
inexpressiveness
U
بی حالتی
trimorphous
U
سه حالتی
trimorph
U
سه حالتی
angle of arrival
U
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
dma
U
UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
state equation
U
معادله حالتی
degenerated
U
چند حالتی
two state algebra
U
جبر دو حالتی
multiphase
U
چند حالتی
degenerating
U
چند حالتی
two state jump
U
جهش دو حالتی
two state variable
U
متغییر دو حالتی
degenerate
U
چند حالتی
two state circuit
U
مدار دو حالتی
dichotomies
U
دو حالتی دورستگی
degenerates
U
چند حالتی
dichotomy
U
دو حالتی دورستگی
trigon
U
سه حالتی ستاره سه تایی
strike an attitude
U
حالتی بخود گرفتن
to get into
U
دچار
[حالتی]
شدن
to fall into
U
دچار
[حالتی]
شدن
desperateness
U
حالتی که بیرون ازامیدباشد
degeneracy
U
چند حالتی بودن
impasse
U
حالتی که از ان رهایی نباشد
graphics
U
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
ToolTips
U
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
demurred
U
در CL حالتی است که مدعی علیه
demurring
U
در CL حالتی است که مدعی علیه
passages
U
انتقال از حالتی به حالت دیگر
demur
U
در CL حالتی است که مدعی علیه
passage
U
انتقال از حالتی به حالت دیگر
demurs
U
در CL حالتی است که مدعی علیه
the greenish hue of blue
U
حالتی از رنگ ابی که به سبزی بزند
emergencies
U
حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
emergency
U
حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
tactical reconnaissance
U
براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
hand inhand poition
U
رقص در حالتی که بدن هر دورقصنده به یک سمت است
merger
U
حالتی که مالی درمال دیگر مستغرق شود
recognition
U
و تبدیل به حالتی که بتواند وارد کامپیوتر شود
roll reversal
U
حالتی که سبب معکوس شدن کنترل میگردد
mergers
U
حالتی که مالی درمال دیگر مستغرق شود
gold standards
U
حالتی که پشتوانه اسکناس یا پول کشوری طلا باشد
double adultery
U
زنای محصنه در حالتی که مرتکب ان مرد زن دار باشد
optical
U
و آنها را به حالتی تبدل میکند که کامپیوتر پردازش کند
recognition
U
و به حالتی تبدیل میکند که به تواند وارد کامپیوتر شود
dropped
U
فرود
abseiling
U
فرود
line of fall
U
خط فرود
splashdowns
U
آب فرود
splashdown
U
آب فرود
land
U
فرود
landing
U
فرود
abseil
U
فرود
abseils
U
فرود
landings
U
فرود
downstream
U
فرود اب
tailwater
U
فرود اب
dropping
U
فرود
drop
U
فرود
abseiled
U
فرود
drops
U
فرود
Hypergraphia
U
[حالتی رفتاری مشخص شده با اشتیاق شدید برای نوشتن]
remainder
U
حالتی که وجودیافتن امری منوط به تحقق امر دیگری باشد
tie in sales
U
حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
supervisory
U
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
approach
U
مسیر فرود
perch
U
فرود امدن
under carriage
U
ارابه فرود
landing spot
U
نقطه فرود
landing weight
U
وزن فرود
landing zone
U
منطقه فرود
plunged
U
فرود امدن
plunges
U
فرود امدن
alight
U
فرود امدن
perching
U
فرود امدن
landing site
U
محل فرود
plunge
U
فرود امدن
run way
U
باند فرود
landing gear
U
ارابه فرود
landing hill
U
تپه فرود
run way
U
محوطه فرود
perches
U
فرود امدن
landing light
U
چراغ فرود
landing site
U
پایگاه فرود
perched
U
فرود امدن
missed approach
U
فرود اضطراری
missed approach
U
فرود ناقص
undercarriages
U
ارابه فرود
descend
U
فرود امدن
descends
U
فرود امدن
application of a force
U
فرود نیرو
drop zone
U
منطقه فرود
parachut
U
چتر فرود
prelanding
U
قبل از فرود
descendeur
U
صفحه فرود
forced landing
U
فرود اجباری
alights
U
فرود امدن
night landing
U
فرود شبانه
soft landing
U
فرود نرم
approached
U
مسیر فرود
approaches
U
مسیر فرود
light or lighted
U
فرود امدن
alighted
U
فرود امدن
undercarriage
U
ارابه فرود
alighting
U
فرود امدن
strip
U
باند فرود
deck landing aid
U
کمکهای فرود
landed
U
فرود امده
approach clearance
U
اجازه فرود
ditching
U
فرود اضطراری
pits
U
منطقه فرود
nosediving
U
فرود عمودی
nosedives
U
فرود عمودی
nosedive
U
فرود عمودی
landing strip
U
باند فرود
impact point
U
نقطه فرود
angle of fall
U
زاویه فرود
landing strips
U
باند فرود
land vi
U
فرود امدن
instrument landing
U
فرود کور
landing angle
U
زاویه فرود
nosedived
U
فرود عمودی
pit
U
منطقه فرود
access point
U
نقطه فرود
landing area
U
منطقه فرود
decompression
U
تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
calyx
U
طرح حقه یا کاسه گل که حالتی از گل شاه عباسی و یا گل ختایی را نشان می دهد
limit load
U
بیشترین باری که ممکن است در حالتی بر یک جزء یا قطعه وارد شود
gold import point
U
حالتی است که کشور خریداری کننده کالابه جای ارز یا پول
inflationary gap
U
وقتی اقتصاد کشور در حالتی باشدکه اشتغال کامل محسوس بوده
margin land
U
حالتی که بازده زمین فقط جبران پرداخت هزینه ها واستهلاکات را بکند
Floret
[rosette]
U
[طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
armed peace
U
حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
bump
U
حالتی در پرواز که هنگام افزایش ناگهانی سرعت افقی باد بوجود می اید
interrupt
U
حالتی که در آن در صورتی که وقفه رخ دهد تمام وضعیتهای ماشین و برنامه حفظ می شوند
PCU
U
وسیله تبدیل سیگنالهای ورودی و خروجی و دستورات به حالتی که رسانه جانبی بفهمد
interrupts
U
حالتی که در آن در صورتی که وقفه رخ دهد تمام وضعیتهای ماشین و برنامه حفظ می شوند
interrupting
U
حالتی که در آن در صورتی که وقفه رخ دهد تمام وضعیتهای ماشین و برنامه حفظ می شوند
belly flop
U
با شکم فرود آمدن
angle of fall
U
زاویه فرود گلوله
drop zone
U
منطقه فرود چترباز
belly flops
U
با شکم فرود آمدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com