English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
oxygen bottle U محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oxygen convertor U مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
pressure breathing U تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
ozone U نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
vulcanization U حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
VidCap U برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
write U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
writes U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
high pressure U فشار زیاد
overvoltage U فشار زیاد
overvoltage protection U حفافت فشار زیاد
overpressure U زیاد شدن فشار
reaction turbin U توربین فشار زیاد
to overstrain oneself U زیاد بخود فشار اوردن
to overexert U زیاد به خود فشار آوردن
to work at a high pressure U با فشار یا فعالیت زیاد کارکردن
xenon high pressure lamp U لامپ فشار زیاد گزنون
superincumbent U دارای فشار زیاد فشاری
blowing U خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
scissors U سگک از رو که فشار زیاد به کمر وارد می اورد
oxygenize U با اکسیژن ترکیب کردن اکسیژن زدن
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
jet stream U جریان باد جت استریم درطبقه استراتوسفر که دارای فشار و سرعت زیاد میباشد
carry over <idiom> U برای بعد نگهداری کردن
lay up <idiom> U ذخیره کردن ،نگهداری برای آینده
for keeps U برای نگهداری همیشگی بعنوان یادگار
bone-house U [جایی برای نگهداری استخوان مردگان]
joule kelvin effect U انبساط گاز با فشار زیاد ازمجرای کنترل سوخت یا پلاک منفذدار که با کاهش دماهمراه است
housekeeping U امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
service time window U [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
deep cycling U روشی برای نگهداری باطریهای نیکل- کادمیم
maintenance window U [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
maximal oxygen consumption per minute U حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
cassettes U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
microprogram U وسیله ذخیره سازی برای نگهداری ریز کامپیوتر
bit map U ناحیهای در کامپیوتر که برای گرافیک نگهداری شده است
damp land pit curing U نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
cassette U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
warm gas thruster U جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود
pontage U مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود
topping lift U طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
pound U محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
off screen buffer U فضای RAM برای نگهداری تصویر پیش از نمایش آن روی صفحه
CDs U جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
pounds U محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
CD U جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
pounding U محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pounded U محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
cinerarium U [گلدان یا ظرف زیبا شبیه جعبه برای نگهداری خاکستر مردگان]
corrective maintenance U نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
store U حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
storing U حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
fishnet U نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
archive U فایلی که حاوی داده قدیمی است ولی برای مراجعه در آینده نگهداری میشود
high lift device U وسایل برای زیاد
high lift system U سیستم برای زیاد
high lift configuration U شکل برای زیاد
charge U محفظهای
charges U محفظهای
deoxygenate U اکسیژن گیری کردن از فاقد اکسیژن کردن
caculated risk <idiom> U شانس زیاد برای موفقیت
overtask U زیاد سنگین بودن برای
cross stroke U فشار روی پا برای ازدیادسرعت یا چرخش
cellular cofferdam U فرازبند محفظهای
up to one's ears in work <idiom> U کارهای زیاد برای انجام داشتن
to stand the test of time U برای مدت زیاد دوام آوردن
stand (someone) in good stead <idiom> U سود زیاد برای شخص داشتن
to stand the test U برای مدت زیاد دوام آوردن
boost control U سیستم کنترلی برای نگهداشتن فشار بوستر
to push for an answer [in reference to something] U برای پاسخ فشار آوردن [در رابطه با چیزی]
ignition over voltage U فشار قوی برای سیستم جرقه زنی
head-shrinkers U کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
head-shrinker U کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
double chamber type tunnel klin U کوره تونلی دو محفظهای
multi chamber klin U کوره چند محفظهای
encapsulating U در محفظهای قرار دادن
encapsulates U در محفظهای قرار دادن
encapsulate U در محفظهای قرار دادن
maximal aerobic power U بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen consumption U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen uptake U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
to have stood the test of time U برای مدت زیاد دوام آورده باشد
webbing U نوارهای داخل کلاهخود برای کاستن فشار ضربه
attack U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacks U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
cabin supercharger U کوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
toolbox U جعبه حاوی قط عات لازم برای تعمیر , نگهداری و نصب قط عات
bad debt U طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود
bad debts U طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود
sampler U مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
samplers U مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
cabin blower U در بعضی هواپیماهاکوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
clicked U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
click U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
pull the pace U جلوافتادن و در نتیجه کاستن از فشار هوا برای نفرات عقب
clicks U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
thrust U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
poke check U فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
thrusting U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusts U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
caged storage U قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
maintenance U تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
paraheliotropism U موازی شدن برگ با پرتوافتاب برای نگرفتن روشنایی زیاد
papering U محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
papers U محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
paper U محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
papered U محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
statitizing U فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
chromel U الیاژی شامل اهن نیکل کرم برای ساختن ترموکوپلهای با حرارت زیاد
trapoze U سیم وصل به بالای دکل وکمربند سرنشین قایق برای فشار به سمت باد
cartridge actuated device U وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
club propeller U ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
c clamp U گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
wheel sucker U دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
glide U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glided U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glides U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
wobble pump U پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
wheel well U محفظهای که یک واحد ازارابه فرود را در حالتی که جمع شده است در خود جای میدهد
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
slingshots U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshot U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
deletion U روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
pressurized cabin U اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
keypad U مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure U فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
charactristics U مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
pods U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pod U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
gas filled U گازی
pneumatic U گازی
gaseous U گازی
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic U دارای فشار یکسان خط هم فشار
oxygen carrier U اکسیژن بر
oxybiont U اکسیژن زی
oxygen U اکسیژن
empyreal air U اکسیژن
gas fuel U سوخت گازی
gas impregnated cable U کابل گازی
gas hearth U اتشدان گازی
gas hearth U کوره گازی
gas phase U حالت گازی
gas furnace U کوره گازی
gas phase U فاز گازی
gas laser U لیزر گازی
gas ligther U فندک گازی
gas equilibrium U تعادل گازی
gas tube U لامپ گازی
gas welding U جوشکاری گازی
gasiform U گازی شکل
thypatron U لامپ گازی
fuel gas U سوخت گازی
internal combustion turbine U توربین گازی
hydropneumatic U گازی روغنی
gas flame U لامپ گازی
gas flame U چراغ گازی
gas filled relay U رله گازی
gas filled capacitor U خازن گازی
gas bomb U بمب گازی
gas burner U مشعل گازی
gas cable U کابل گازی
gas chromatography U کروماتوگرافی گازی
gas compound U ترکیب گازی
gas cut U برش گازی
gas engine U موتور گازی
gaseous electronics U الکترونیک گازی
gas filled lamp U لامپ گازی
gas filled rectifier U یکسوکننده گازی
gas filled photocell U فتوسل گازی
gas lamps U لامپ گازی
gasometry U تجزیه گازی
nebulosity U حالت گازی
gas alarm U اژیر گازی
gas lamp o. light U لامپ گازی
gas bearing U یاتاقان گازی
gas detector U اشکارساز گازی
moped U موتور گازی
gas lights U چراغ گازی
gas light U چراغ گازی
oxygen deficit U کسر اکسیژن
oxygenation U ترکیب با اکسیژن
oxygenation U اکسیژن زنی
oxygenation U امیزش با اکسیژن
oxygenization U اکسیژن دهی
oxygenize U با اکسیژن امیختن
liquid exygen U اکسیژن مایع
liquid oxygen U اکسیژن مایع
steno oxibiant U اکسیژن کم تاب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com