English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
marginal physical product of capital U محصول فیزیکی نهائی سرمایه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marginal physical product U محصول فیزیکی نهائی
marginal physical product of labor U محصول فیزیکی نهائی کار
marginal utility of capital U مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
marginal product U محصول نهائی
finished product U محصول نهائی
marginal product function U تابع محصول نهائی
marginal product curve U منحنی محصول نهائی
marginal revenue product U درامد محصول نهائی
marginal net product U محصول نهائی خالص
marginal net private product U محصول خصوصی نهائی خالص
diminishing marginal product U نزولی بودن محصول نهائی
physical capital U سرمایه فیزیکی
marginal efficiency of capital U کارائی نهائی سرمایه
marginal return of capital U بازده نهائی سرمایه
marginal propensity to invest U میل نهائی به سرمایه گذاری
marginal capital output ratio U نسبت نهائی سرمایه بر تولید
marginal return of investment U بازدهی نهائی سرمایه گذاری
value of marginal product of capital U ارزش تولید نهائی سرمایه
decreasing marginal efficiency of capita U کارائی نهائی نزولی سرمایه
marginal efficiency of investment U کارائی نهائی سرمایه گذاری
marginal efficiency of investment schedu U نمودار کارائی نهائی سرمایه گذاری
marginal user cost U هزینه استفاده نهائی یاهزینه بکارگیری نهائی
marginal productivity law U قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
marginal disutility of labor U عدم رضایت نهائی کار نارضامندی نهائی کار
exchange U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
punched U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punch U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
over capitalised U براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
supply price of capital U قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
capital stock U سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
capital consumption allowance U کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
liquidity trap U سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
capitalization U تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
disinvestment U سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
financiers U سرمایه دار سرمایه گذار
financier U سرمایه دار سرمایه گذار
capital gain U منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism U کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
iso product curve U منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
cads U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
diminishing marginal productivity U بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
registered capital U سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
capital program U برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
collapse capitalism U فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
marxist economics U نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
terminal U نهائی
terminals U نهائی
marginal U نهائی
final U نهائی
finals U نهائی
ultimate U نهائی
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
physical U فیزیکی
marginal conditions U شرایط نهائی
marginal buyer U خریدار نهائی
marginal benefit U فایده نهائی
marginal unemployment U بیکاری نهائی
marginal analysis U تحلیل نهائی
sudden failure U گسیختگی نهائی
marginal cost U هزینه نهائی
marginal desirability U مطلوبیت نهائی
marginal outlays U مخارج نهائی
marginal output U تولید نهائی
marginal utility U مطلوبیت نهائی
terminal price U قیمت نهائی
marginal revenue U درامد نهائی
marginal productivity U بازدهی نهائی
marginal desirability U رضامندی نهائی
ultimate strength U مقاومت نهائی
marginal disutility U بیفایدگی نهائی
bolster layer U بالش نهائی
marginal case U وضعیت نهائی
final demand U تقاضای نهائی
final goods U کالای نهائی
final payment U پراخت نهائی
final test U ازمایش نهائی
final price U قیمت نهائی
incremental cost U هزینه نهائی
incremental revenue U درامد نهائی
marginal income U درامد نهائی
marginal utility U فایده نهائی
marginal seller U فروشنده نهائی
terminally U بطور نهائی
physical analysis U تجزیه فیزیکی
physical record U رکورد فیزیکی
physical design U طرح فیزیکی
physical constraints U محدودیتهای فیزیکی
physical change U تغییرات فیزیکی
physiotherapy U درمان فیزیکی
psychopaysical U روانی- فیزیکی
physico mathematical U فیزیکی و ریاضی
biophysical U زیستی- فیزیکی
physical constant U ثابتهای فیزیکی
hardware U واحدهای فیزیکی
physical security U امنیت فیزیکی
physical quantity U کمیت فیزیکی
physical unit U واحد فیزیکی
physicalism U فیزیکی نگری
physical state U حالت فیزیکی
marginal value product U ارزش تولید نهائی
marginal utility of money U مطلوبیت نهائی پول
decreasing marginal cost U هزینه نهائی نزولی
marginal utility curve U منحنی مطلوبیت نهائی
marginal producer U تولید کننده نهائی
marginal supply price U قیمت عرضه نهائی
marginal utility of income U مطلوبیت نهائی درامد
marginal utility function U تابع مطلوبیت نهائی
marginal tax rate U میل نهائی به مالیات
marginal propensity to spend U میل نهائی به مخارج
face fromwork U قالب بندی نهائی
marginal lender U وام دهنده نهائی
marginal factor cost U هزینه نهائی عامل
marginal cost function U تابع هزینه نهائی
marginal cost curve U منحنی هزینه نهائی
marginal rate of substitution U نرخ نهائی جانشینی
marginal propensity to spend U میل نهائی به خرج
marginal propensity to consume U میل نهائی به مصرف
marginal propensity to save U میل نهائی به پس انداز
marginal propensity to import U میل نهائی به واردات
marginal borrower U وام گیرنده نهائی
marginal propensity to expend U تمایل نهائی به مخارج
marginal propensity to expend U میل نهائی به مخارج
marginal productivity U بهره وری نهائی
marginal costing U هزینه یابی نهائی
marginal demand price U قیمت تقاضای نهائی
marginal tax rate U نرخ نهائی مالیات
marginal revenue function U تابع درامد نهائی
marginal propensity to absorb U تمایل نهائی به جذب
decree absolute حکم نهائی دادگاه
marginal disutility U عدم مطلوبیت نهائی
marginal revenue curve U منحنی درامد نهائی
increasing marginal return U بازده نهائی فزاینده
marginal rate of transformation U نرخ نهائی تبدیل
physio chemical U وابسته به شیمی فیزیکی
physical drive U دیسک گردان فیزیکی
physical format U قالب بندی فیزیکی
environments U محیط یا موقعیتهای فیزیکی
environment U محیط یا موقعیتهای فیزیکی
physical U فیزیکی مربوط به تاسیسات
lay (light) into <idiom> U حمله فیزیکی کردن
physical constant U ثابت فیزیکی [فیزیک]
tack coat U پوشش نهائی جاده با قیر
purchase element U عامل منتجه بار نهائی
decreasing marginal productivity U بهره وری نهائی نزولی
final goods U کالا برای مصرف نهائی
value of marginal product of labor U ارزش تولید نهائی کار
diminishing marginal utility U نزولی بودن مطلوبیت نهائی
marginal rate of time preference U نرخ نهائی ترجیح زمانی
marginal propensity to pay taxes U میل نهائی به پرداخت مالیات
lines U اتصال فیزیکی به ارسال داده
line U اتصال فیزیکی به ارسال داده
geophysical survey U مطالعه خواص فیزیکی زمین
size U ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
sizes U ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
electro magnetism U علم روابط فیزیکی میان
isotropic U دارای خواص فیزیکی مشابه
geopolitics U مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
deformation U تغییر شکل فیزیکی درساختمان
environmental security U تامین محیطی و فیزیکی منطقه
law of diminishing marginal utility U قانون نزولی بودن مطلوبیت نهائی
diminishing marginal rate of U نزولی بودن نرخ نهائی تبدیل
built into U که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
gather writer U تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
physicochemical U وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
marginal productivity theory of U نظریه توزیع بر مبنای بهره وری نهائی
aircraft alternation U اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
hands-on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
communication U مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
hands on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
pedestals U میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
communication U اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
pedestal U میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
ends U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
security specialist U فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
networking U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
end U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ended U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
media U هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
communication U سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
networks U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
channel U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channelled U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
sonde U اسباب اندازه گیری اوضاع فیزیکی وجوی ارتفاعات زیادماوراء جو
channeling U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
interior label U بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
channeled U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com