Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
heavy goods
U
محصول صنایع سنگین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heavy industries
U
صنایع سنگین
heavy industry
U
صنایع سنگین
protect home judustry
U
حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
exchange
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
punched
U
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches
U
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punch
U
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
iso product curve
U
منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
cad
U
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cads
U
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
food industries
U
صنایع غذایی
consumer industries
U
صنایع مصرفی
steel industries
U
صنایع فولادی
related industries
U
صنایع مرتبط
indigenous industries
U
صنایع بومی
handcraft
U
صنایع یدی
indigenous industries
U
صنایع محلی
woodcraft
U
صنایع چوبی
primary industries
U
صنایع اولیه
knowledge industries
U
صنایع اطلاعاتی
chemical industries
U
صنایع شیمیایی
government owned industries
U
صنایع دولتی
utility
U
صنایع همگانی
nationalized industries
U
صنایع دولتی
nationalized industries
U
صنایع ملی
figures of speech
U
صنایع بدیعی
metal industries
U
صنایع فلزی
key industries
U
صنایع اصلی
key industries
U
صنایع کلیدی
handicrafts
U
صنایع دستی
figure of speech
U
صنایع ادبی
fine art
U
صنایع مستظرفه
imagery
U
صنایع بدیعی
plastic arts
U
صنایع پلاستیکی یا قالبی
increasing cost industry
U
صنایع با هزینههای افزایشی
dilettanti
U
دوستدارتفننی صنایع زیبا
dilettantes
U
دوستدارتفننی صنایع زیبا
dilettante
U
دوستدارتفننی صنایع زیبا
industrially
U
از نظر حرف و صنایع
aesthete
U
طرفدار صنایع زیبا
aesthetes
U
طرفدار صنایع زیبا
antitrust
U
یااتحادیههای بزرگ صنایع
government owned industries
U
صنایع متعلق بدولت
cartels
U
اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
industries and mines
U
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
minerva
U
صنایع یدی خدای پزشکی
chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
cartel
U
اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
purple passage
U
نوشته اراسته به صنایع بدیعی
purple patch
U
نوشته اراسته به صنایع بدیعی
protectionist
U
طرفدار حمایت از صنایع داخلی
protectionists
U
طرفدار حمایت از صنایع داخلی
industrial
U
دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
bounties
U
تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
eia
U
Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
florulent
U
خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
to protect home industry
U
صنایع درونی را حفظ وتشویق کردن
guild socialism
U
اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
euphuism
U
انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
vorticism
U
مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
Japonaiserie
U
[از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
protectionism
U
دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
heavy lift
U
حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
dumping
U
صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
yields
U
محصول
product
U
محصول
proceeds
U
محصول
fabrics
U
محصول
products
U
محصول
yielded
U
محصول
harvests
U
محصول
harvested
U
محصول
total product
U
محصول کل
harvest
U
محصول
commodities
U
محصول
return
[on something]
U
محصول
cropped
U
محصول
crops
U
محصول
line
U
محصول
lines
U
محصول
output
U
محصول
commodity
U
محصول
outputs
U
محصول
yield
U
محصول
crop
U
محصول
fabric
U
محصول
productions
U
محصول عمل
product
U
محصول حاصلضرب
productions
U
تولید محصول
output
U
برونداد محصول
production
U
فراورده محصول
production
U
تولید محصول
average product
U
محصول متوسط
average output
U
محصول متوسط
by-products
U
محصول فرعی
adduct
U
محصول افزایشی
products
U
محصول حاصلضرب
production
U
محصول عمل
toiling
U
محصول رنج
productions
U
فراورده محصول
outputs
U
برونداد محصول
toiled
U
محصول رنج
by-products
U
محصول ضمنی
artefact
U
محصول مصنوعی
produced
U
ساختن محصول
produces
U
ساختن محصول
brands
U
نام محصول
produce
U
ساختن محصول
artefacts
U
محصول مصنوعی
end product
U
محصول نهایی
toil
U
محصول رنج
artifacts
U
محصول مصنوعی
by-product
U
محصول ضمنی
artifact
U
محصول مصنوعی
by-product
U
محصول فرعی
branding
U
نام محصول
fabric
U
محصول تولید
standing crop
U
محصول سرپا
program product
U
محصول برنامه
product mix
U
ترکیب محصول
product liability
U
مسئولیت محصول
product differentiation
U
اختلاف محصول
product differentiation
U
تفاوت محصول
product capabilities
U
خواص محصول
over production
U
محصول زیادی
off year
U
سال کم محصول
net product
U
محصول خالص
release
U
گونه یک محصول
released
U
گونه یک محصول
releases
U
گونه یک محصول
overhead product
U
محصول سبک
mass market product
U
محصول پر فروش
marginal product
U
محصول نهائی
models
U
گونه یک محصول
models
U
نوع یک محصول
portfolio
U
نمونه محصول
home-grown
U
محصول خانه
cash crop
U
محصول فروشی
model
U
نوع یک محصول
model
U
گونه یک محصول
volatility product
U
محصول فرار
modeled
U
نوع یک محصول
modeled
U
گونه یک محصول
universal product code
U
کد جامع محصول
modelled
U
نوع یک محصول
modelled
U
گونه یک محصول
turn over
U
محصول بازده
yield
U
محصول حاصل
brand
U
نام محصول
eluate
U
محصول شویش
emblements
U
محصول زمین
fehling reagent
U
محصول فهلینگ
finished product
U
محصول نهائی
fission product
U
محصول انشقاق
foison
U
محصول فراوان
high grade product
U
محصول درجه یک
incross
U
اولادیا محصول
product diversification
U
تنوع محصول
diversity of product
U
تنوع محصول
by product
U
محصول فرعی
by product
U
محصول جنبی
coemption
U
خرید کل محصول
condensate
U
محصول میعان
coproduct
U
محصول فرعی
crop rent
U
اجاره محصول
distillate
U
محصول تقطیر
fehling solution
U
محصول فهلینگ
last year's produce
U
محصول پارسال
gross yield
U
محصول ناخالص
margin product
U
اضافه محصول
intermediate product
U
محصول واسطه
fabrics
U
محصول تولید
yields
U
محصول حاصل
yielded
U
محصول حاصل
catcher
U
فرفرههای گیرنده محصول
life cycle
U
دوره عمر یک محصول
productions
U
کنترل ساخت یک محصول
best profit output
U
محصول در بیشترین مقدارسود
marginal revenue product
U
درامد محصول نهائی
marginal net product
U
محصول نهائی خالص
marginal physical product
U
محصول فیزیکی نهائی
marginal product curve
U
منحنی محصول نهائی
handpick
U
برداشت محصول با دست
marginal product function
U
تابع محصول نهائی
gross national product
U
محصول ناخالص ملی
extrudate
U
محصول روزن رانی
versions
U
تعداد گونههای یک محصول
ingethering
U
جمع اوری محصول
outturn
U
محصول کشاورزی یاصنعتی
maderia
U
شراب محصول مادریا
high end
U
گرانترین محصول یا مدل
product launch
U
جا انداختن محصول در بازار
average revenue product
U
درامد متوسط محصول
intermediate product
U
محصول نیم ساخته
product usage rate
U
میزان مصرف محصول
raw produce
U
محصول طبیعی یا کشاورزی
software product
U
محصول نرم افزاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com