Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
de escalation
U
محدود سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
thin Ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل loaxial و اتصالات BNC و محدود به چند متری میشود
Other Matches
illmitable
U
محدود نکردنی محدود نشدنی
weapons tight
U
جنگ افزار اتش محدود فرمان اتش محدود در پدافندهوایی
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
terminates
U
محدود
terminated
U
محدود
incomprehensive
U
محدود
moderating
U
محدود
limitary
U
محدود
limited access
U
محدود
lock step
U
محدود
ambient
U
محدود
indefinite
U
نا محدود
limiting
U
محدود
moderate
U
محدود
moderated
U
محدود
moderates
U
محدود
terminate
U
محدود
finite
U
محدود
indeterminable
U
نا محدود
limit
U
محدود
finte
U
محدود
limited
U
محدود
incomprehensible
U
نا محدود
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
contracted
U
مختصر محدود
trammel
U
محدود ساختن
straightlaced
U
محدود درفشار
straiten
U
محدود کردن
limited power
U
اختیارات محدود
limiting speed
U
سرعت محدود
parochial
U
ناحیهای محدود
limitative
U
محدود کننده
limited denied war
U
جنگ محدود
limited divorce
U
طلاق محدود
limited integrator
U
انتگرال محدود
limited objective
U
هدف محدود
bottomless
U
غیر محدود
restricted
U
محدود الاستعمال
limiting size
U
اندازه محدود
set out
U
محدود کردن
straitlaced
U
محدود درفشار
abounds
U
محدود کردن
abounding
U
محدود کردن
limited edition
U
چاپ محدود
abounded
U
محدود کردن
abound
U
محدود کردن
containment
U
محدود کردن
containment
U
محدود نگاهداشتن
qualified property
U
مالکیت محدود
restriction
U
محدود کردن
restrictions
U
محدود کردن
qualificatory
U
محدود سازنده
qualified
U
مقید محدود
peg down
U
محدود کردن
stint
U
محدود کردن
limit
U
محدود کردن
limited edition
U
کالای محدود
limited edition
U
فرآوردهی محدود
narrow market
U
بازار محدود
bound
U
مرز محدود
limiter
U
محدود کننده
qualify
U
محدود کردن
restrainable
U
محدود ساختنی
qualifies
U
محدود کردن
limited editions
U
فرآوردهی محدود
limited editions
U
کالای محدود
limited editions
U
چاپ محدود
stints
U
محدود کردن
inter play
U
حرکت محدود
copyrighted
U
محدود به حق کپی
infinite
U
نا محدود بی اندازه
restricts
U
محدود کردن
delimitate
U
محدود کردن
delimitation
U
محدود ساختن
controlled war
U
جنگ محدود
restrict
U
محدود کردن
finitely
U
بطور محدود
circumscribed amnesia
U
یادزدودگی محدود
finite population
U
جامعه محدود
finite integral
U
انتگرال محدود
restrictive
U
محدود سازنده
restrictive
U
محدود کننده
sex limited
U
محدود به جنس
catathymic amnesia
U
یادزدودگی محدود
restricting
U
محدود کردن
confined
U
محدود شده
unbound
U
غیر محدود
confined equifer
U
سفره محدود
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
provincialism
U
عقایدوافکار محدود محلی
narrowed
U
محدود باریک کردن
narrower
U
محدود باریک کردن
narrow
U
محدود باریک کردن
narrowest
U
محدود باریک کردن
mans
U
شبکه با گسترده محدود
semipermanent
U
دارای مدت محدود
incomprehensively
U
بطور غیرجامع یا محدود
one idead
U
دارای فکر محدود
voltage limiter
U
محدود کننده ولتاژ
controlled access road
U
راه با ورودی محدود
blind bombing zone
U
منطقه بمباران محدود
i/o bound
U
محدود به ورودی خروجی
restrictions
U
یک چیز محدود شده
restriction
U
یک چیز محدود شده
man
U
شبکه با گسترده محدود
locals
U
محدود بیک محل
local
U
محدود بیک محل
airspace restricted area
U
منطقه پرواز محدود
restricted area
U
منطقه اتش محدود
rectilineal
U
محدود بخطوط راست
illimitable
U
نامحدود محدود نشدنی
compass
U
محدود کردن فهمیدن
limited access road
U
راه با ورودی محدود
partial jurisdiction
U
حق خود گردانی محدود
your vocabulary is limited
U
شما محدود است
current limiter
U
محدود کننده جریان
sinedie
U
تاتاریخ غیر محدود
determinative
U
محدود کننده صفت
determinate
U
تعیین شده محدود
narrow mindedly
U
با فکر محدود متعصبانه
limited war
U
جنگ محدود وموضعی
double limiter
U
محدود کننده مضاعف
closed
U
مسابقه محدود به سن یاجنس
limited denied war
U
جنگ ناخواسته محدود
diode limiter
U
محدود کننده دیودی
input limiter
U
محدود کننده ورودی
limited liability company
U
شرکت با مسئوولیت محدود
limited liability company
U
شرکت با مسئولیت محدود
infintate
U
منفی و نا محدود ساختن
corporations
U
شرکت بامسئولیت محدود
limiting factor
U
عامل محدود کننده
transfinite
U
ماوراء اعداد محدود
transfinite
U
خارج ازاعداد محدود
autonomy
U
استقلال محلی محدود
limitary
U
دارای قدرت محدود
corporation
U
شرکت بامسئولیت محدود
stenophagous
U
غذای محدود خوار
finite element method
U
روش المان محدود
extensive agricultuse
U
کشاورزی غیر محدود
local
U
مربوط به سیستم با دستیابی محدود
open interval
U
فاصله نا محدود
[بی کران]
[ریاضی]
terminates
U
محدود کردن خاتمه یافتن
territorialization
U
محدود کردن بیک ناحیه
locals
U
مربوط به سیستم با دستیابی محدود
terminated
U
محدود کردن خاتمه یافتن
closed interval
U
فاصله محدود
[کراندار]
[ریاضی]
limitation clause
U
شرط محدود کردن مسئوولیت
terminate
U
محدود کردن خاتمه یافتن
limited access
U
دراری محدودیت مدارک محدود
partial jurisdiction
U
حق تصمیم گیری یا قضاوت محدود
run length limited recording
U
ثبت محدود طول اجرا
narrowest
U
محدود کردن کوته فکر
narrower
U
محدود کردن کوته فکر
copyright
U
محدود شده با قوانین کپی
narrowed
U
محدود کردن کوته فکر
copyrights
U
محدود شده با قوانین کپی
narrow
U
محدود کردن کوته فکر
metropolitan area network
U
شبکه گسترده در مسافت محدود.
small minded
U
دارای ذوق واستعداد محدود
impaling
U
محدود کردن میله کشیدن
rll
U
ثبت محدود طول اجرا
impaled
U
محدود کردن میله کشیدن
grid current limiting
U
محدود کردن جریان شبکه
impales
U
محدود کردن میله کشیدن
restrictive trade practices
U
روشهای محدود کردن تجارت
impale
U
محدود کردن میله کشیدن
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
classing
U
محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
classes
U
محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
fire restriction
U
محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
special
U
سیستم برنامههای کاربردی مشخص و محدود
classed
U
محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
class
U
محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
time policy
U
بیمه نامه دریایی با مدت محدود
home range
U
جای محدود برای فعالیت حیوانات
gagging
U
پوزه بند بستن محدود کردن
gags
U
پوزه بند بستن محدود کردن
circumscription
U
انحصار فضایامحیط محدود ومشخص شده
gagged
U
پوزه بند بستن محدود کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com