English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
import restrictions U محدودیتهای واردات ممانعتهای واردات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
importation U واردات
import intensive U واردات پر
imports U واردات
importing U واردات
imported U واردات
import U واردات
import charge U تعرفه واردات
volume of import U حجم واردات
import charge U حقوق واردات
import tariff U هزینه واردات
import charge U هزینه واردات
import tariff U حقوق واردات
import tariff U تعرفه واردات
import documents U اسناد واردات
receipts and expenses U واردات وصادرات
propensity to import U گرایش به واردات
import restriction U محدودیت واردات
import licences U جوازهای واردات
import licences U مجوزهای واردات
import licences U پروانههای واردات
import duty U حقوق واردات
restriction of imports U محدودیت واردات
impost U مالیات بر واردات
import licence U جواز واردات
import and export U واردات و صادرات
import quotas U محدودیت کمی واردات
export import bank U بانک صادرات واردات
marginal propensity to import U میل نهائی به واردات
import substitution policy U سیاست جانشینی واردات
import surcharge U حقوق واردات مازاد
passive trade balance U فزونی واردات بر صادرات
inwards U واردات کالای رسیده
in wards U شکمبه و روده واردات
trade gap U تفاوت بین صادرات و واردات یک کشور
balance of trade U تفاوت رقم صادرات و واردات دوکشور با هم
balance of trade U تفاوت رقم واردات و صادرات کشور در زمان معین
qualitative restrictions U محدودیتهای کیفی
quantitative restrictions U محدودیتهای کمی
physical constraints U محدودیتهای فیزیکی
supply constraints U محدودیتهای عرضه
supranational U مافوق محدودیتهای ملی
boundary U ثباتی در یک سیستم چند کاربره که حاوی آدرسهای محدودیتهای اختصاص حافظه به یک کاربر است
boundaries U ثباتی در یک سیستم چند کاربره که حاوی آدرسهای محدودیتهای اختصاص حافظه به یک کاربر است
free trade U شیوهای که دران کالاها بدون محدودیتهای دولتی از کشوری به کشوردیگر انتقال داده میشود
soft clip area U محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com