Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
care
U
محافظت
cared
U
محافظت
cares
U
محافظت
preservation
U
محافظت
protection
U
محافظت
conservation
U
محافظت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
protect
U
محافظت کردن
sheltered
U
محافظت حمایت
normal maintenance
U
محافظت عادی
copy protection
U
محافظت از کپی
guards
U
محافظت کردن
protects
U
محافظت کردن
shelters
U
محافظت حمایت
shelter
U
محافظت کردن
sheltered
U
محافظت کردن
shelter
U
محافظت حمایت
stickability
U
قابلیت محافظت
sheltering
U
محافظت حمایت
sheltering
U
محافظت کردن
shelters
U
محافظت کردن
preserve wood
U
محافظت چوب
guarding
U
محافظت کردن
protecting
U
محافظت کردن
preservation
U
محافظت جلوگیری
thermal protection
U
محافظت حرارتی
shield
U
محافظت کردن
shields
U
محافظت کردن
guard
U
محافظت کردن
to screen
[from]
U
[با پرده]
محافظت کردن
[از]
care
U
محافظت کردن مراقبت
cared
U
محافظت کردن مراقبت
cares
U
محافظت کردن مراقبت
protected storage
U
حافظه محافظت شده
protected storage
U
انباره محافظت شده
reserved words
U
کلمههای محافظت شده
right of self preservation
U
حق محافظت از سرحدات خود
The Physics of Radiation Protection
U
فیزیک محافظت از پرتو
Health physics
U
فیزیک محافظت از پرتو
security
U
محافظت شده یا رمزدار
protective
U
زره حفافتی محافظت کننده
protected passed pawn
U
پیاده رونده محافظت شده
to screen one's eyes from the sun
U
از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
parkas
U
نوعی کت برای محافظت از باد و باران
unprotected
U
که قابل تغییرات و محافظت شده نیست
preserves
U
حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
preserve
U
حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
preserving
U
حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
breaker
U
وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
breakers
U
وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
cladding
U
ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
variable
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
cassettes
U
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
variables
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
cassette
U
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
automatic reset circuit breaker
U
محافظت کننده مدر که باافزایش بیش از حد مجازمدار را قطع میکند
blockhouse
U
ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
encipher
U
تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
write protect
U
شیوهای برای محافظت ازنوشته شدن اطلاعات روی دیسک یا نوار
goggles
U
عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
cover
U
مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
coverings
U
مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
covers
U
مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
circuit
U
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
cassette
U
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
circuits
U
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
cassettes
U
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
dou
U
[در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
optical
U
شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
fused
U
وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
fuse
U
وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
fibre optics
U
لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
privilege
U
ساخت پردازنده Intel که در حالت محافظت شده است و به برنامه امکان افزودن بخشهای حیاتی محیط عملیات را میدهد
counter fert
U
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
fettling
U
شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
screened
U
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screening, screenings
U
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screen
U
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screens
U
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
guards
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guarding
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard bit
U
یک بیت در کلمه ذخیره شده که بیان میکند آیا میتواند تغییر کند یا محافظت شده است
enhanced
U
عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhance
U
عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhancing
U
عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhances
U
عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
safety net
U
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety nets
U
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
format
U
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
formats
U
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
keeps
U
اداره کردن محافظت کردن
guards
U
محافظت کردن نگهبانی کردن
guarding
U
محافظت کردن نگهبانی کردن
guard
U
محافظت کردن نگهبانی کردن
keep
U
اداره کردن محافظت کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com