Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
residual sum of squares
U
مجموع مجذورات انحرافات مجموع مربعات انحرافات مجموع مجذورات باقیمانده ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
regression sum of squares
U
مجموع مجذورات رگرسیون مجموع مربعات رگرسیون
sum of squares of regression
U
مجموع مربعات رگرسیون مجموع مجذورات رگرسیون
sum of squares
U
مجموع مجذورات
sum of squares of residual
U
مجموع مربعات باقیمانده
sum of squares
U
مجموع مربعات
totals
U
مجموع
totalling
U
مجموع
summation
U
مجموع
ensemble
U
مجموع
lumps
U
مجموع
lumped
U
مجموع
lump
U
مجموع
over all
U
مجموع
amount
U
مجموع
sums
U
مجموع
sum
U
مجموع
sum total
U
مجموع
ensembles
U
مجموع
totaled
U
مجموع
totaling
U
مجموع
total
U
مجموع
totalled
U
مجموع
check sum
U
مجموع مقابلهای
anecdotage
U
مجموع حکایات
summated ratings
U
مجموع درجه ها
checksum
U
مجموع مقابلهای
iamb
U
وتد مجموع
modulo two sum
U
مجموع به پیمانه دو
iambus
U
وتد مجموع
logic sum
U
مجموع منطقی
altogether
U
همگی مجموع
rootage
U
مجموع ریشه ها
triads
U
مجموع سه چیز
summation
U
مجموع یابی
sum of products
U
مجموع حاصلضرب
triad
U
مجموع سه چیز
totyality
U
جمع مجموع
tercet
U
مجموع سه چیز
sideways sum
U
مجموع جانبی
pentachord
U
مجموع پنج نت
totality
U
تمامیت مجموع
sewerage
U
مجموع مجرای فاضلاب
imbic
U
دارای وتد مجموع
mass diagram
U
منحنی مجموع بدهها
bureaucracies
U
مجموع گماشتگان دولتی
bureaucracy
U
مجموع گماشتگان دولتی
fore and aftring
U
مجموع بادبانهای کشتی
cordage
U
مجموع طنابهای کشتی
baronage
U
مجموع بارونها و نجبا
alpine combined
U
مجموع مسابقههای الپاین
iambic
U
وابسته به وتد مجموع
vocabularies
U
مجموع لغات یک زبان
series
U
مجموع یک دنباله
[ریاضی]
sum of the terms of an infinite sequence
U
مجموع یک دنباله
[ریاضی]
aggregates
U
مجموع جمع کردن
tote
U
جمع کردن مجموع
toted
U
جمع کردن مجموع
totes
U
جمع کردن مجموع
toting
U
جمع کردن مجموع
aggregate
U
مجموع جمع کردن
vocabulary
U
مجموع لغات یک زبان
total search result
U
مجموع نتیجه جستجو
total deformation
U
مجموع تمام تغییر شکلها
two person zero sum game
U
بازی دو نفره با مجموع صفر
sewarage
U
زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
gears
U
مجموع چرخهای دنده دار
geared
U
مجموع چرخهای دنده دار
nordic combined
U
مجموع مسابقات اسکی نوردیک
gear
مجموع چرخهای دنده دار
matmen
U
مجموع کشتی گیران و داوران
rigging
U
مجموع طناب و بادبانهای کشتی
pinning combination
U
مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
ballots
U
رای مخفی مجموع اراء نوشته
armed forces
U
مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
balloted
U
رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballot
U
رای مخفی مجموع اراء نوشته
stroke play
U
مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
charactristic velocity
U
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
addition
U
عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
additions
U
عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
ice time
U
مجموع مدت بازی بازیگر دریک مسابقه یا در یک فصل
assoil
U
اصل تغییر نکردنی مجموع یا حاصل ضرب بخشیدن
shook
U
: مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
deviations
U
انحرافات
[ریاضی]
handing
U
بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
hand
U
بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
mean squares
U
میانگین مجذورات
variance
U
میانگین حسابی توان دوم انحرافات از مقدارمتوسط
least squares method
U
روش کمترین مجذورات
method of least squares
U
روش کمترین مجذورات
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
euler theorem
U
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
virtual mass
U
مجموع جرم واقعی و جرم فاهری
id
U
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
batches
U
دسته کردن مجموع کردن
batch
U
دسته کردن مجموع کردن
library
U
برنامه دان مجموع برنامه ها
libraries
U
برنامه دان مجموع برنامه ها
adders
U
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder
U
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
fullest
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
exhibitionism
U
نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
quadrangular meet
U
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
least squares
U
کوچکترین مربعات
least squares estimates
U
براورد حداقل مربعات
ordinary least squares
[OLS]
U
کمینه مربعات خطی
[ریاضی]
ordinary least squares
U
کمینه مربعات خطی
[ریاضی]
two stage least squares method
U
روش حداقل مربعات دومرحلهای
ordinary least square method
U
روش حداقل مربعات معمولی
weighted least square method
U
روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
three stage least squares method
U
روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
residues
U
باقیمانده
rest
U
باقیمانده
residuum
U
باقیمانده
leavings
U
باقیمانده
relict
U
باقیمانده
loose ends
U
باقیمانده
residue
U
باقیمانده
remaining
U
باقیمانده
loose end
U
باقیمانده
reminders
U
باقیمانده
reminder
U
باقیمانده
residual
U
باقیمانده
remainder
U
باقیمانده
rests
U
باقیمانده
long residue
U
باقیمانده
well-preserved
U
خوب باقیمانده
residual drawdowm
U
افت باقیمانده
split
U
میلههای باقیمانده
surviving dependent
U
فرد باقیمانده
residual unemployment
U
بیکاری باقیمانده
distillation residue
U
باقیمانده تقطیر
fragment
U
قطعه باقیمانده
odds and ends
U
چیز باقیمانده
reliquix
U
اثار باقیمانده
remainder of the period
U
باقیمانده مدت
balance of the amount
U
باقیمانده مبلغ
residual term
U
جمله باقیمانده
fragmenting
U
قطعه باقیمانده
residue of the state
U
باقیمانده ترکه
ort
U
باقیمانده غذا
survivor
U
باقیمانده بازمانده
fragments
U
قطعه باقیمانده
residual volume
U
حجم باقیمانده
residual variable
U
متغیر باقیمانده
functional residual capacity
U
فرفیت باقیمانده عملی
land tail
U
باقیمانده زمینی یکان
gleaning
U
خده خوشههای باقیمانده پس از
reliquaries
U
محفظه عتیقه باقیمانده
reliquary
U
محفظه عتیقه باقیمانده
remain
U
مانده اثر باقیمانده
residuary legatee
U
باقیمانده ماترک پس از تقسیم
remained
U
مانده اثر باقیمانده
subsidiary
U
باقیمانده در محل برای حفافت
subsidiaries
U
باقیمانده در محل برای حفافت
oddment
U
تکه و پاره چیز باقیمانده
converts
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
after image
[آثار باقیمانده درچشم پس ازدیدن چیزی]
convert
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converted
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converting
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
blowdown
U
خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
traced
U
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
trace
U
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traces
U
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
bye hole
U
سوراخهای باقیمانده پس ازمعلوم شدن نتیجه مسابقه گلف
stay behind
U
باقی گذاشته شده نیروی باقیمانده در منطقه دشمن
par in
U
پایان دادن بازی گلف با کسب امتیاز استاندارد در بخشهای باقیمانده
remanence
U
چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
what state
U
در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
vortex trail
U
دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
carbon tracking
U
باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
under lease
U
وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد
deferred share
U
سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
opportune lift
U
فرفیت حمل اضافی یا فرفیت حمل باقیمانده
second best theory
U
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com