English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
product U مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
products U مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
concatenate U بیشتر ازیک فایل یامجموعهای ازداده ها که باهم ترکیب می شوند تا مجموعهای را تشکیل دهند
WWW U مجموعهای از میلیون ها وب سیلت و صفحات وب که با هم بخشی از اینترنت را تشکیل می دهند که اغلب اوقات توسط کاربر استفاده می شوند
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
alphabet U حروفی که کلمه را تشکیل می دهند
alphabets U حروفی که کلمه را تشکیل می دهند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
digital research inc U یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
circuits U و یک مدار را تشکیل می دهند بهم وصل میکند
circuit U و یک مدار را تشکیل می دهند بهم وصل میکند
assembly U تعدادی دستورات کد اسمبلی که یک کار را تشکیل می دهند
main U بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند.
Web server U کامپیوتری که صفحات وب را که یک وب سایت تشکیل می دهند ذخیره میکند
stationery U صفحات چاپگر که یک سری ورقههای طولانی را تشکیل می دهند
blocks U مجموعهای از موضوعات در یک گروه
block U مجموعهای از موضوعات در یک گروه
blocked U مجموعهای از موضوعات در یک گروه
R & D U سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
integrated U ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
adobe U شرکت نرم افزاری که محصولات Acrobat و ATM و PostScript را تولید کرده است
record U لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
communication U مجموعهای از وسایل مانند ترمینال ها وچاپگر ها که توسط یک کامپیوتر مرکزی به هم وصل هستند و اجازه ارسال سریع و ساده داده می دهند
functioned U مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functions U مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
function U مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
proprietary file format U روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
central U گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
introduces U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introducing U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduce U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
adding U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
add U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
adds U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
fleets U گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
fleet U گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
shares U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
share U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
Apple Mac U مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple Macintosh computer U مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
round robin (meeting or discussion) <idiom> U جلسهای که درآن شخص ازیک گروه شرکت کرده باشد
independent computer U manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
socialist international U بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
polynomial code U سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
PHIGS U برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
coroutine U دستورالعمل اتصال مجموعهای از ورودی ها به مجموعهای از خروجی ها
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
eisa U گروه تولید کنندگان PC که یک انجمنی برای پیشبرد استاندارد باس تک بیتی تشکیل داده اند که رقیبی برای استاندار باس MAC از IBM است
chain U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chains U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
radar netting U تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
letterhead U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
constituent company U شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
parent company U شرکت مادر شرکت مرکزی
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
input output table U و محصولات
design U طراحی محصولات
designs U طراحی محصولات
primary products U محصولات پایه
joint products U محصولات مشترک
domestic products U محصولات داخلی
break bulk U تفکیک محصولات
waste product U محصولات زائد
raw products U محصولات اولیه
raw products U محصولات ناتمام
production adviser مشاوره محصولات
home product U محصولات ملی
agricultural products U محصولات کشاورزی
primary products U محصولات اولیه
home product U محصولات داخلی
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
product planning U برنامه ریزی محصولات
producer advertising U تبلیغ محصولات صنعتی
cash crops U محصولات نقدی مانند
average costs U معدل هزینه کل محصولات
by product recovery U بازده محصولات فرعی
break bulk agent U عامل تفکیک محصولات
by product cock oven plant U محصولات فرعی کک سازی
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
toxicogenic U تولید کننده محصولات سمی
by product coking practice U محصولات فرعی کوره کک سازی
by product oven U محصولات فرعی کوره کک سازی
business U نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
businesses U نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
development U توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
production U تولید حجم بزرگ محصولات
supply U تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supplied U تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supplying U تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
root crops U محصولات دارای ریشههای خوراکی
root crop U محصولات دارای ریشههای خوراکی
developments U توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
productions U تولید حجم بزرگ محصولات
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
importing U بردن محصولات به کشوری برای فروش
imported U بردن محصولات به کشوری برای فروش
finished product U محصولات اماده برای توزیع ومصرف
basic crops U محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
factories U ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
factory U ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
import U بردن محصولات به کشوری برای فروش
agricultural price policy U سیاست تعیین قیمت محصولات کشاورزی
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes U گروه بیشمار گروه
horde U گروه بیشمار گروه
business group U شرکت سهامی [شرکت]
body corporate U شرکت شرکت سهامی
combined harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine [combine harvester] U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher [rare] U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
unilateralism U اعتقادبهاینکهیککشورخودبایدازسلاحهایهستهایعاریشودنهاینکهمنتظرشودسایرکشورهااینکارراانجام دهند
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
universal U سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
international standards organization U سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
action U کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
interlace U که هر یک خط وط مختلفی را نشان می دهند
actions U کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
licenses U اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licences U اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licence U اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
Xerox PARC U مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products. U این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
protective tariffs U تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
circuitry U مجموعهای از مدارها
florilegium U مجموعهای از گلها
corpus U مجموعهای از نوشتجات
corpuses U مجموعهای از نوشتجات
host U نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
hosting U نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
chip U قط عاتی که با هم کاری را انجام می دهند
hosted U نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
the oil tins leak U حلبهای نفتی نفت پس می دهند
hosts U نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
rule U موقعیتهایی که یک تابع را شرح می دهند
chips U قط عاتی که با هم کاری را انجام می دهند
belly series U مجموعهای از روشهای حمله
sequence U مجموعهای از ارقام دودویی
sequences U مجموعهای از ارقام دودویی
microsequence U مجموعهای از ریز دستورات
miscellanies U مجموعهای از مطالب گوناگون
miscellany U مجموعهای از مطالب گوناگون
minimax U می نیمیم مجموعهای ازماکزیمم ها
maximin U ماکزیمم مجموعهای ازمینیمم ها
aggregates U مجموعهای از اشیا داده
log U ضبط مجموعهای از عملیات
string U اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
statement U به مجموعهای از مابارات دستوری
statements U به مجموعهای از مابارات دستوری
aggregate U مجموعهای از اشیا داده
logs U ضبط مجموعهای از عملیات
bank U مجموعهای از وسایل مشابه
banks U مجموعهای از وسایل مشابه
matrixes U الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix U الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
format U داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
psalmodic U مانندمزامیری که برای خواندن ترتیب دهند
formats U داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
button U کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
this ticket admits one U با این بلیط یک تن را اجازه دخول می دهند
buttoned U کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
buttoning U کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
valid U درست , طبق مجموعهای قوانین
batch costing U تعیین هزینه مجموعهای ازکالا
Refugees believe Germany is a land of milk and honey. U پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند.
guide bars U خط وط مخصوص دربا کد که شروع و پایان کد را نشان می دهند
direction U دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند
pantograph U دستگاهی که باان مقیاس یک نقشه را تغییرمی دهند
slapdash U کاری که سرسری یا از روی بی پروایی انجام دهند
plot U بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
standardises U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardised U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
combination U مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com