English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plaster of Paris U گچ مجسمه سازی
sculptures U مجسمه سازی
sculpture U مجسمه سازی
muscling U در پیکرنگاری و مجسمه سازی
waxworks U مجسمه سازی ازموم
waxwork U مجسمه سازی ازموم
insculp U مجسمه سازی کردن
plastic U پلاستیک مجسمه سازی
corpe U [برآمدگی در مجسمه سازی سبک گوتیک به شکل برگ]
corp U [برآمدگی در مجسمه سازی سبک گوتیک به شکل برگ]
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
computer simulation U شبیه سازی
simulation U شبیه سازی
simulations U شبیه سازی
images U شبیه سازی
image U شبیه سازی
the drama U فن شبیه سازی
the d. U فن شبیه سازی
simulation language U زبان شبیه سازی
computer simulation U شبیه سازی کامپیوتری
dramaturgy U شبیه سازی فن نمایش داستانها
imagery U شبیه سازی عکاسی کردن
dynamic simulation language U زبان شبیه سازی پویا
society for computer simulation U انجمن شبیه سازی کامپیوتر
simulate U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulating U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulates U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
virtual U ماشین شبیه سازی شده و عملیات آن
fogging U اثر گرافیکی برای شبیه سازی مه
field of view U حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
simulators U وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند
simulator U وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند
statuesque U شبیه مجسمه سبک مجسمه
virtual U شبیه سازی محیط دنیای واقعی توسط کامپیوتر
eliza U برنامهای که مباحثه یک بیمار را بایک متخصص بیماریهای دماغی شبیه سازی میکند
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
corporate model U نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
imacs U for internationalassociation insimulation computers mathematicsand انجمن بین المللی ریاضیات و کامپیوتردر شبیه سازی
gpss U زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
simscript U زبان برنامه نویسی سطح بالاکه مخصوصا" برای کاربردهای شبیه سازی طراحی شده است
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
haze U تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
sculpturesque U شبیه مجسمه
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
neural network U سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
simulate U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulates U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulating U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
logical U واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
cynocephalus U [مجسمه حیوانی با بدن میمون و سری شبیه سگ]
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
virtual U که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
pavements U کف سازی
truncation U بی سر سازی
pavement U کف سازی
bridgework U پل سازی
flection U خم سازی
retortion U خم سازی
repk lection U پر سازی
stylization U مد سازی
individualizes U تک سازی
deflexion U خم سازی
individualises U تک سازی
individualising U تک سازی
individualize U تک سازی
individualized U تک سازی
individualizing U تک سازی
idolization U بت سازی
padding U له سازی
individualised U تک سازی
compaction U تو پر سازی
retortion U کج سازی
bridge building U پل سازی
individuation U تک سازی
individualization U تک سازی
flooring U کف سازی
local anasthesia U سر سازی
feminization U مونث سازی
microsoft U بهنگام سازی
formularization U فرمول سازی
form work U کاذب سازی
forging signatures U امضا سازی
foliation U برگ سازی
eversion U واژگون سازی
minimalization U کمینه سازی
wording U عبارت سازی
evisceration U تهی سازی
mortar mixing U ملات سازی
flatting U تنکه سازی
packing U فشرده سازی
modeller U قالب سازی
displacement U جانشین سازی
minimization U کمینه سازی
microminiaturization U ریز سازی
malting U مالت سازی
manumission U ازاد سازی
glycogenesis U گلیکوژن سازی
glasswork U شیشه سازی
gemination U جفت سازی
gelatination U دلمه سازی
materialization U مادی سازی
maximization U بیشینه سازی
gaingiving U مشتبه سازی
resolving U برطرف سازی
fumigation U ضد عفونی سازی
oscillation U نوسان سازی
oscillations U نوسان سازی
foundation materials U مصالح پی سازی
mealing U نرم سازی
weaponry U اسلحه سازی
gnomonics U فن شاخص سازی
municipalize U شهر سازی
dwelling construction U اپارتمان سازی
dwelling construction U خانه سازی
duplexing U مضاعف سازی
mythopoetic U اساطیر سازی
nest building U لانه سازی
networking U شبکه سازی
nidificate U لانه سازی
statues U پیکر سازی
nidification U اشیانه سازی
statue U پیکر سازی
nonlinear optimization U بهینه سازی
oblieration U پاک سازی
obliteration U پاک سازی
obscuration U تیره سازی
domestication U اهلی سازی
assimilation U درون سازی
simplification U ساده سازی
mutualization U دو طرفه سازی
mystification U گیج سازی
miseenscene U صحنه سازی
equality gate U برابر سازی
depletion U تهی سازی
rejuvenation U جوان سازی
enthralment U بنده سازی
arching U طاق سازی
emulsification U امولسیون سازی
emulation U نمونه سازی
smoothing U صاف سازی
elution U پاکیزه سازی
simplifications U ساده سازی
assimilation U همگون سازی
gold beating U زرورق سازی
abbreviation U کوته سازی
immortalization U جاوید سازی
forgeries U سند سازی
forgeries U صورت سازی
forgery U سند سازی
infuriation U خشمگین سازی
forgery U صورت سازی
image formation U تصویر سازی
inspissation U غلیظ سازی
intensification U پر قوت سازی
ichnography U زمینه سازی
implementation U پیاده سازی
roofing U سقف سازی
inflexion U خم سازی خمیدگی
inebriation U مست سازی
replacements U جانشین سازی
abbreviations U کوته سازی
separating U جدا سازی
mutilation U معیوب سازی
replacement U جانشین سازی
inculcation U جایگیر سازی
curtailment U کوتاه سازی
inceration U موم سازی
incavation U پوک سازی
individualization U منفرد سازی
impregnation U ابستن سازی
individualization U فرد سازی
extinction U خاموش سازی
stripping U برهنه سازی
solution U چاره سازی
solutions U چاره سازی
reduction U ساده سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com