English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
insulate U مجزا کردن روپوش دار کردن
insulates U مجزا کردن روپوش دار کردن
insulating U مجزا کردن روپوش دار کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
decollate U جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
insulating U جدا کردن مجزا کردن
insulates U جدا کردن مجزا کردن
insulate U جدا کردن مجزا کردن
individuate U مجزا کردن جدا کردن
draw off U جدا کردن مجزا کردن
insulation U روپوش کشی عایق کردن
isolating U مجزا کردن
knock down U مجزا کردن
separates U مجزا کردن
abstracts U مجزا کردن
isolates U مجزا کردن
isolate U مجزا کردن
decollate U مجزا کردن
separated U مجزا کردن
isles U مجزا کردن
isle U مجزا کردن
disassemble U مجزا کردن
separate U مجزا کردن
seclude U مجزا کردن
abstract U مجزا کردن
abstracting U مجزا کردن
insulates U با عایق مجزا کردن
insulate U با عایق مجزا کردن
insulating U با عایق مجزا کردن
sight cover U روپوش دستگاه نشانه روی روپوش زاویه یاب
guard assembly U الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
separates U مجزا جدا جدا کردن
separate U مجزا جدا جدا کردن
separated U مجزا جدا جدا کردن
decollator U ماشینی که موضوعات مختلف را به ورقههای مجزا تبدیل میکند و یا جدا کردن موضوعات تکه تکه به قط عات جدا
to let somebody treat you like a doormat <idiom> U با کسی خیلی بد رفتار کردن [اصطلاح] [ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew U رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharges U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharge U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
masks U روپوش
jump suit U روپوش
duster U روپوش
jump suits U روپوش
dusters U روپوش
mask U روپوش
top U روپوش
shutters U روپوش
shutter U روپوش
covers U روپوش
tilt material U روپوش
coverings U روپوش
overshirt U روپوش
coat dress U روپوش
wanigan U روپوش
out fit U روپوش
cowling U روپوش
cover U روپوش
topcoat U روپوش
sight defilade U روپوش مگسک
aiming post sleeve U روپوش شاخص
acoustical sound enclosure U روپوش صوتی
smocks U روپوش زنانه
smock U روپوش زنانه
hooded U روپوش دار
insulated U روپوش دار
cover all U بارانی یا روپوش
cowling U روپوش محافظ
sheaths U پوشش روپوش
sheath U پوشش روپوش
counterpanes U روپوش تختخواب
bedspread U روپوش تختخواب
carries U روپوش پرچم
carry U روپوش پرچم
protective cover U روپوش حفاظ
carrying U روپوش پرچم
protective clothing U روپوش محافظ
carried U روپوش پرچم
bedspreads U روپوش تختخواب
manifold U روپوش اتصال
sleeves U روپوش سردست
plate U روپوش دادن
counterpane U روپوش تختخواب
shield U روپوش اب بند
plates U روپوش دادن
shields U روپوش اب بند
gown U روپوش لباس شب
gowns U روپوش لباس شب
sleeve U روپوش سردست
snowsuit U روپوش گرم
capture U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capturing U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
captures U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
countervial U خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
coverlets U لحاف روپوش تختخواب
smock frock U رو لباسی کشاورزان روپوش
hood U روپوش کلاهک دودکش
muzzle bag U روپوش دهانه توپ
coverlet U لحاف روپوش تختخواب
hoods U روپوش کلاهک دودکش
cortex U لایه رویی روپوش
cortices U لایه رویی روپوش
baring U بدون روپوش لخت
barest U بدون روپوش لخت
manteau U لباس روپوش زنانه
barer U بدون روپوش لخت
bourrelet U روپوش کمربند گلوله
bared U بدون روپوش لخت
bare U بدون روپوش لخت
strait jackets U روپوش باز دارنده
bare wire U سیم بدون روپوش
strait jacket U روپوش باز دارنده
protection hood U کلاهک یا روپوش محافظ
smocks U روپوش زنانه دوختن
bares U بدون روپوش لخت
smock U روپوش زنانه دوختن
hood U کلاهک کاپوت ماشین روپوش
hoods U کلاهک کاپوت ماشین روپوش
dunnage U روپوش مهمات ضربه گیر
grommet U حلقه روپوش کمربند گلوله
wrapper U بسته بندی کاغذ روپوش
wrappers U بسته بندی کاغذ روپوش
discrete U مجزا
knock down U مجزا
spot footing U پی مجزا
apartfrom U مجزا از
ditinct U مجزا
distinguishing U مجزا
abstracted U مجزا
single line U خط مجزا
free-standing U مجزا
disjunct U مجزا
distinct U مجزا
several U مجزا
separable U مجزا
tarpaulin U بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
tarpaulins U بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
bassinet U گهواره سبدی روپوش دار لگنچه
discrete values U مقادیر مجزا
discrete source U چشمههای مجزا
discrete particle U ذره مجزا
discrete packets U بستههای مجزا
separate loading U مجزا پرشونده
separate loading U مهمات مجزا
separate sewer U شبکه مجزا
abstractedly U بطور مجزا
semidetached U نیمه مجزا
separate ammunition U مهمات مجزا
apart U مجزا غیرهمفکر
stepping U واحد مجزا
unit assembly U یک قطعه مجزا
individual controls U کنترلهای مجزا
indiscrete U غیر مجزا
lone U مجزا ومنفرد
garrison house U پادگان مجزا
single line U ردیف مجزا
step U واحد مجزا
detached U ستون مجزا
dunnage U نگله کپه بار روپوش اماد بارپوش
free standing columns U ستونهای مستقل یا مجزا
isolated double bond U پیوند دوگانه مجزا
individ U بطور مجزا شخصا
discretely U بطور مطلق یا مجزا
individual units U یکانهای منفرد یا مجزا
canalization U به صورت مجزا دراوردن
facility U ساختمان بزرگ مجزا
challengo U ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verify U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
shoots U جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
foster U تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
shoot U جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
caption code U رمز نویسی با متن مجزا
comparmentalize U به قسمتهای مجزا تقسیم نمودن
cut sheet feeder U تغذیه کننده کاغذ مجزا
to temper [metal or glass] U آب دادن [سخت کردن] [آبدیده کردن] [بازپخت کردن] [فلز یا شیشه]
orienting U جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
cross examination U تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
surveyed U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
orient U جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
orients U جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
slopping U هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
uncovers U برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncover U برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
burner compartment U قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
uncovering U برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
slop U هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopped U هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
fans U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fan U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanned U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanning U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
comma delimited file U فایل مجزا توسط واوک یاویرگول
unit assembly U یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
scalar U مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
matrix isolation spectroscopy U طیف بینی مجزا شده درماتریس
canning U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
cans U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
can U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
calk U بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
assigning U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com