Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
enmesh
U
مثل توروپارچه پشته بندی سوراخ دارکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zone punch
U
سوراخ دسته بندی
popped
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
freaks
U
خط دارکردن رگه دارکردن
freak
U
خط دارکردن رگه دارکردن
centered
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie
U
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
to pink out leather
U
چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag
U
کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
sight
U
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
fenestration
U
چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sights
U
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone
U
سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
perforation
U
عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
cancellate
U
سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
pinker
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate
U
ثقبه دار سوراخ سوراخ
thirl
U
سوراخ سوراخ کردن دریدن
gruyere cheese
U
پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pinkest
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
string
U
زه دارکردن
fever
U
تب دارکردن
fevers
U
تب دارکردن
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
tip
U
نوک دارکردن
diapers
U
گل وبوته دارکردن
indents
U
دندانه دارکردن
diaper
U
گل وبوته دارکردن
dotting
U
نقطه دارکردن
dot
U
نقطه دارکردن
stigmatize
U
نشان دارکردن
plicate
U
چین دارکردن
indenting
U
دندانه دارکردن
cut teeth
U
دندانه دارکردن
bemirch
U
لکه دارکردن
mullion
U
جرز دارکردن
charge
U
عهده دارکردن
charges
U
عهده دارکردن
indent
U
دندانه دارکردن
rivel
U
چوروک دارکردن
tipping
U
نوک دارکردن
tubes
U
لوله دارکردن
tube
U
لوله دارکردن
torching
U
مشعل دارکردن
terrace
U
تراس دارکردن
border
U
لبه دارکردن
bordered
U
لبه دارکردن
bordering
U
لبه دارکردن
rut
U
شیار دارکردن
ruts
U
شیار دارکردن
spots
U
لکه دارکردن
spot
U
لکه دارکردن
articulating
U
مفصل دارکردن
articulates
U
مفصل دارکردن
articulate
U
مفصل دارکردن
palest
U
میله دارکردن
terrace
U
تختان دارکردن
terraces
U
تراس دارکردن
terraces
U
تختان دارکردن
torches
U
مشعل دارکردن
torched
U
مشعل دارکردن
torch
U
مشعل دارکردن
loops
U
حلقه دارکردن
looped
U
حلقه دارکردن
loop
U
حلقه دارکردن
pale
U
میله دارکردن
soils
U
لکه دارکردن
soiling
U
لکه دارکردن
soil
U
لکه دارکردن
ratchets
U
ضامن دارکردن
ratchet
U
ضامن دارکردن
paler
U
میله دارکردن
point
U
گوشه دارکردن
tarnishing
U
لکه دارکردن
tarnishes
U
لکه دارکردن
tarnished
U
لکه دارکردن
tarnish
U
لکه دارکردن
frill
U
ریشه دارکردن
foul
U
لکه دارکردن
fouled
U
لکه دارکردن
fouler
U
لکه دارکردن
foulest
U
لکه دارکردن
fouls
U
لکه دارکردن
hems
U
حاشیه دارکردن
hemming
U
حاشیه دارکردن
hemmed
U
حاشیه دارکردن
hem
U
حاشیه دارکردن
program
U
برنامه دارکردن
beard
U
ریش دارکردن
beards
U
ریش دارکردن
frills
U
ریشه دارکردن
fledge
U
کرک دارکردن
cap
U
پوشش دارکردن
capped
U
پوشش دارکردن
engrail
U
کنگره دارکردن
rod
U
میله دارکردن
rods
U
میله دارکردن
marge
U
حاشیه دارکردن
smears
U
لکه دارکردن
smearing
U
لکه دارکردن
smeared
U
لکه دارکردن
smear
U
لکه دارکردن
knee
U
زانو دارکردن
knees
U
زانو دارکردن
cogs
U
دندانه دارکردن
cog
U
دندانه دارکردن
programs
U
برنامه دارکردن
machicolate
U
مزغل دارکردن
engrail
U
دندانه دارکردن
indenture
U
شیار دارکردن
net
U
با تورگرفتن شبکه دارکردن
distain
U
لکه دارکردن جلادادن
nett
U
با تورگرفتن شبکه دارکردن
nets
U
با تورگرفتن شبکه دارکردن
stacks
U
پشته
butts
U
پشته
ricks
U
پشته
rick
U
پشته
hillman
U
پشته
embankment
U
پشته
butted
U
پشته
butt
U
پشته
mounds
U
پشته
embankments
U
پشته
knap
U
پشته
stack
U
پشته
ricking
U
پشته
ricked
U
پشته
stacked
U
پشته
push down stack
U
پشته
hillock
U
پشته
hillocks
U
پشته
stacker
U
پشته کن
heap
U
پشته
border
U
پشته
bordered
U
پشته
esker
U
پشته
heaps
U
پشته
dykes
U
پشته
dikes
U
پشته
hurst
U
پشته
bordering
U
پشته
heaping
U
پشته
hills
U
پشته
mound
U
پشته
monticule
U
پشته
hummock
U
پشته
dyke
U
پشته
hill
U
پشته
cancellous
U
سوراخ سوراخ اسفنجی
riddle
U
سوراخ سوراخ کردن
riddles
U
سوراخ سوراخ کردن
millepore
U
مرجان سوراخ سوراخ
cancellated
U
سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellate
U
سوراخ سوراخ اسفنجی
swage block
U
قالب سوراخ سوراخ
grid
U
دریچه سوراخ سوراخ
grids
U
دریچه سوراخ سوراخ
rims
U
لبه داریا حاشیه دارکردن
vesicular
U
حفره ایجادکردن ابدانک دارکردن
to t. on any one's corn
U
احساس کسی راجریحه دارکردن
rim
U
لبه داریا حاشیه دارکردن
bordered
U
پشته خاکی
application heap
U
پشته کاربردی
barrows
U
پشته توده
potential hill
U
پشته پتانسیل
stacking
U
پشته سازی
barrow
U
پشته توده
downstream fill
U
پشته پایاب
ridges
U
خاک پشته
stack
U
پشته کردن
mamelon
U
پشته گرد
stacks
U
پشته کردن
potential barrier
U
پشته پتانسیل
ridge
U
خاک پشته
border
U
پشته خاکی
bordering
U
پشته خاکی
downstream shell
U
پشته پایاب
stacked
U
پشته کردن
bed
U
بستر پشته
beds
U
بستر پشته
banquette
U
جوی پشته
earthwork
U
پشته خاک
program stack
U
پشته برنامه
sill
U
پشته زیردریایی
snow covers
U
برف پشته
stack indicator
U
نماینده پشته
stack indicator
U
پشته نما
stack pointer
U
اشاره گر پشته
cusp
U
پشته شنی
stack register
U
ثبات پشته
hummocky
U
پشته دار
barrow
U
پشته خاک
hay cock
U
پشته علف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com