English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
as the saying is U مثلی است مشهور
as the saying goes U مثلی است مشهور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fungible U مثلی
funigible U مثلی
fungible U اموال مثلی
replaceable thing U اموال یا اشیا مثلی
proverbial phrase U تعبیر مثلی یا ضرب المثلی
grander U مشهور
grand U مشهور
illustrated U مشهور
known U مشهور
grandest U مشهور
putative U مشهور
popular U مشهور
well thought of U مشهور
reputable U مشهور
of reputation U مشهور
of renown U مشهور
of d. U مشهور
magnific U مشهور
illustrous U مشهور
well known U مشهور
celebrated U مشهور
well-thought-of U مشهور
reputed U مشهور
rents U مشهور
renting U مشهور
rented U مشهور
renowned U مشهور
louder U مشهور
loudest U مشهور
loud U مشهور
historic U مشهور
go-ahead U مشهور
famed U مشهور
well-known U مشهور
famous U مشهور
proverbial U مشهور
to make a noise in the world U مشهور شدن
to create an image for oneself as somebody U مشهور شدن
well known U معروف مشهور
glaring U اشکار مشهور
known U مشهور معروف
reputedly U بطور مشهور
as is well known U چنانکه مشهور
renown U مشهور کردن
names U مشهور نامدار
name U مشهور نامدار
celebrator U مشهور کننده
saying U گفتار مشهور
sayings U گفتار مشهور
famed for valour U دردلاوری مشهور
to create an image for oneself as somebody U معروف و مشهور شدن
name brand U علامت تجارتی مشهور
reputably U بطور معتبر یا مشهور
accepted barbarism U غلط مشهور یا پذیرفته
popularizer U مشهور ومتداول کننده
world wide U مشهور جهان متداول درهمه جا
tron U یک پسوند عالی فنی و مشهور
proverbially U بشکل ضرب المثل بطور مشهور
calebrate U باتشریفات انجام دادن مشهور کردن
to make one's mark U مشهور شدن نشان بجای امضا گذاشتن
pc paint U برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
sidekick U برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
sidekicks U برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
worthy of remark U قابل ملاحظه برجسته مشهور فوق العاده استثنائی
she was her putative daughter U اورا دختری فرض میکرد مشهور بودکه وی دختراوست
pc write U IB و کامپیوتر سازگار با ان برنامه مشهور پردازش کلمه برای PC
appearance money U پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
cbasic U یک کامپایلر مشهور زبان برنامه نویسی که بسیارسریعتر از مترجم BASIC میباشد
visicalc U یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
macintosh U یک سیستم ریزکامپیوتری مشهور که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است مکینتاش
atari U نام نوعی از کامپیوترهای شخصی و وسائل جانبی مشهور که توسط شرکت ATARI تولید میشود
word star U یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
Mohtasham design U طرح محتشمی [اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.]
league of nations U تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
Sarab U سراب [حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
ems dispatch U تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com