English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
equation of exchange U متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
income velocity of money U سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود
goods and services U کالاها و خدمات
veil of money U نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
pos U محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
S HTTP U سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
secure encryption payment protocol U سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
secure transaction technology U سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
goods U کالاها
dunnage U حفاظ کالاها
class of suplies U گروه کالاها
class of suplies U طبقه کالاها
commodity agreements U قرارداد کالاها
complete substitution U جانشینی کالاها
shipping U ارسال کالاها
materiel cognizance U مدیریت کالاها
subsitute U جانشینی کالاها
consolidate goods U کالاها را ادغام کردن
prestowage plan U طرح باربندی کالاها
shipment sponsor U مسئول ارسال کالاها
packing U ماده محافظ کالاها.
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
supplied U تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply U تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supplying U تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
quality control U کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
shipment unit U یکان مسئول ارسال کالاها
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
marshalling yard U محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
The goods were shipped by air . U کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
materiel history U خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
daily movement summary U خلاصه وضعیت حرکت کشتیهادر روز یا کالاها
port of embarkation U بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
shipping U امور ارسال کالاها ناوگان عمومی یک کشور
point of sale U محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
He swore to having paid for the goods . U قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
service marking U علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
marshalling yard U محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
honey combing U روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
packing U عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
fisher equation U یعنی حجم پول درگردش درسرعت گردش پول برابراست با متوسط قیمت کالا درمقدار تولید کالارابطه فیشر
free trade U شیوهای که دران کالاها بدون محدودیتهای دولتی از کشوری به کشوردیگر انتقال داده میشود
marginal productivity law U قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
cumulative delivery diagram U منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
open storage U انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
SEPP U سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
final price U قیمت نهائی
terminal price U قیمت نهائی
marginal supply price U قیمت عرضه نهائی
marginal demand price U قیمت تقاضای نهائی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
marginal output U تولید نهائی
marginal value product U ارزش تولید نهائی
marginal producer U تولید کننده نهائی
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
value of marginal product of capital U ارزش تولید نهائی سرمایه
value of marginal product of labor U ارزش تولید نهائی کار
marginal capital output ratio U نسبت نهائی سرمایه بر تولید
releasing officer U افسر مسئول ترخیص کالاها افسر ترخیص کننده پرسنل
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
middle price U قیمت متوسط
average price U قیمت متوسط
mean price U قیمت متوسط
averaged U مقدار متوسط
averages U مقدار متوسط
average U مقدار متوسط
mediums U مقدار متوسط
average value U مقدار متوسط
medium U مقدار متوسط
mean value U مقدار متوسط
averaging U مقدار متوسط
cams U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cam U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
average reaction rate U مقدار متوسط واکنش
average product U تولید متوسط
meaner U مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
meanest U مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
mean U مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
average cost pricing U قیمت گذاری بر اساس هزینه متوسط
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
averaging U میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
average U میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averages U میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averaged U میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
brake mean effective pressure U مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
five fundamental economic questions U چه مقدار تولید شود
cost of goods manufactured U قیمت تمام شده تولید
arc elasticity of demand U = Eنسبت فوق نسبت مقدار تقاضابه قیمت کالاست
factor cost U قیمت تمام شده عامل تولید
bain index U شاخصی که بااستفاده از اختلاف بین قیمت و هزینه کل متوسط قدرت انحصار را اندازه گیری میکند
quantity theory of money U نظریهای که به موجب ان قیمت هرکالا با مقدار پول تعیین میشود
seeds U مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
seed U مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
marginal user cost U هزینه استفاده نهائی یاهزینه بکارگیری نهائی
cost absoption U هزینهای که در قیمت تولید کالا منظورنمیشود و از مشتری دریافت نمیگردد
cross servicing U خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
gross national product U تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
brake specific fuel consumption U مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
cartels U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartel U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
special services U یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
employment gap U مقدار کمبوداشتغال در حالت تعادل تولیدملی نسبت به اشتغال درفرفیت واقعی تولید
soroptimist U عضو انجمنهای خواهری وخدمات اجتماعی
long run U مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
machine address U نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
intensive cultivation U اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود
offsetting U مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
offset U مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
marginal disutility of labor U عدم رضایت نهائی کار نارضامندی نهائی کار
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
marginal utility of capital U مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
slutsky theorem U براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
quantity theory of money U حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
current standard cost U مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
cost plus pricing U تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
unbundled software U نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
sets U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabled U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
underprice U قیمت پایین تراز قیمت بازار
capacity cost U هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
embryophyte U گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
pilot line operation U کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
components U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods U هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
shadow price U شبه قیمت قیمت ضمنی
normal price U قیمت عادی قیمت معمولی
seconding U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
quantum valebat U در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
euler theorem U در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
diminishing marginal productivity U بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
production overheads U هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
marginal U نهائی
terminal U نهائی
final U نهائی
terminals U نهائی
finals U نهائی
ultimate U نهائی
declassified cost U هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
spiral of wages and prices U حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
unbundled U خدمات
services U خدمات
oem U شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
marginal income U درامد نهائی
incremental revenue U درامد نهائی
final demand U تقاضای نهائی
marginal desirability U رضامندی نهائی
final goods U کالای نهائی
ultimate strength U مقاومت نهائی
sudden failure U گسیختگی نهائی
marginal analysis U تحلیل نهائی
marginal benefit U فایده نهائی
marginal desirability U مطلوبیت نهائی
terminally U بطور نهائی
marginal cost U هزینه نهائی
marginal disutility U بیفایدگی نهائی
marginal conditions U شرایط نهائی
marginal case U وضعیت نهائی
bolster layer U بالش نهائی
incremental cost U هزینه نهائی
marginal buyer U خریدار نهائی
marginal revenue U درامد نهائی
marginal unemployment U بیکاری نهائی
marginal product U محصول نهائی
marginal utility U مطلوبیت نهائی
marginal utility U فایده نهائی
marginal seller U فروشنده نهائی
finished product U محصول نهائی
marginal outlays U مخارج نهائی
final test U ازمایش نهائی
final payment U پراخت نهائی
marginal productivity U بازدهی نهائی
dosage U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com