Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (32 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
concrete coring drill
U
مته برای سوراخ کردن هسته بتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to pink out leather
U
چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
core hole
U
سوراخ هسته
shield
U
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields
U
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
closed cycle reactor system
U
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
pinhole
U
سوراخ کردن برای گوشی یاز
nucleole
U
جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
bottoming reamer
U
وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
angle drill
U
ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
deflection
U
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflections
U
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
choke bore
U
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
perforation
U
عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
horned scully
U
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
breach
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
thirl
U
سوراخ سوراخ کردن دریدن
pink
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
putt
U
ضربه برای انداختن به سوراخ
putted
U
ضربه برای انداختن به سوراخ
putts
U
ضربه برای انداختن به سوراخ
cancellate
U
سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
holeable
U
گوی اسان برای به سوراخ انداختن
bottoming tap
U
وسیلهای برای دراوردن دندانه در یک سوراخ کور
night stool
U
صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
night chair
U
صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
reperforator
U
ماشینی که نوارکاغذی را سوراخ میکند برای دریافت سیگنال
x punch
U
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
X distance
U
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
karyology
U
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
barns
U
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barn
U
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
spans
U
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
spanning
U
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
spanned
U
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
span
U
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
sector
U
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sectors
U
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
edge
U
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
edges
U
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
nuclide
U
کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
riddles
U
سوراخ سوراخ کردن
riddle
U
سوراخ سوراخ کردن
nucleon
U
اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
centers
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie
U
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
away
U
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
dilly bag
U
کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
port a punch card
U
علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
float stone
U
سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration
U
چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sights
U
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sight
U
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
nuclear magnetic resonance
U
تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
magnetic nuclear resonance
U
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
indexing
U
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
gruyere cheese
U
پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
foraminate
U
ثقبه دار سوراخ سوراخ
perforates
U
سوراخ کردن
to set abroach
U
سوراخ کردن
pierce
U
سوراخ کردن
scuttles
U
سوراخ کردن
perforate
U
سوراخ کردن
scuttling
U
سوراخ کردن
broached
U
سوراخ کردن
delves
U
سوراخ کردن
perforating
U
سوراخ کردن
pierces
U
سوراخ کردن
wear a hole in
U
سوراخ کردن
bores
U
سوراخ کردن
to poke a hole in any thing
U
سوراخ کردن
to pick a hole in
U
سوراخ کردن
punches
U
سوراخ کردن
to break open
U
سوراخ کردن
punched
U
سوراخ کردن
transfix
U
سوراخ کردن
broach
U
سوراخ کردن
foraminate
U
سوراخ کردن
punch
U
سوراخ کردن
to burn a hole
U
سوراخ کردن
delving
U
سوراخ کردن
to drill through
U
سوراخ کردن
to punch a hole in
U
سوراخ کردن
bore
U
سوراخ کردن
gores
U
سوراخ کردن
gore
U
سوراخ کردن
gored
U
سوراخ کردن
drills
U
سوراخ کردن
goring
U
سوراخ کردن
stabs
U
سوراخ کردن
pools
U
سوراخ کردن
broaching
U
سوراخ کردن
stab
U
سوراخ کردن
pool
U
سوراخ کردن
stabbed
U
سوراخ کردن
broaches
U
سوراخ کردن
drilled
U
سوراخ کردن
incising
U
سوراخ کردن
scuttled
U
سوراخ کردن
scuttle
U
سوراخ کردن
delve
U
سوراخ کردن
drill
U
سوراخ کردن
pooled
U
سوراخ کردن
delved
U
سوراخ کردن
boring
U
سوراخ کردن
steek
U
سوراخ کردن
punctures
U
سوراخ کردن شکست
punches
U
مهر کردن سوراخ
pecks
U
بانوک سوراخ کردن
punched
U
مهر کردن سوراخ
puncturing
U
سوراخ کردن شکست
punctured
U
سوراخ کردن شکست
punched
U
سوراخ ایجاد کردن
punches
U
سوراخ ایجاد کردن
burred
U
بامته سوراخ کردن
pecking
U
بانوک سوراخ کردن
pecked
U
بانوک سوراخ کردن
lack vt
U
با گلوله سوراخ کردن
burrs
U
بامته سوراخ کردن
to peck a hole in
U
با نوک سوراخ کردن
broaching
U
سوراخ کردن قایق
peck
U
بانوک سوراخ کردن
back drill
U
از پشت سوراخ کردن
to tear a hole in
U
سوراخ یا پاره کردن
precision bore
U
سوراخ کردن دقیق
burr
U
بامته سوراخ کردن
lancinate
U
بانیزه سوراخ کردن
prongs
U
باچنگ ک سوراخ کردن
spits
U
سوراخ کردن تف انداختن
hollow forge
U
سوراخ کردن گرم
spit
U
سوراخ کردن تف انداختن
burring
U
بامته سوراخ کردن
tusks
U
سوراخ کردن یا کندن
broaches
U
سوراخ کردن قایق
To bark up the wrong tree.
<idiom>
[سوراخ دعا را گم کردن]
tusk
U
سوراخ کردن یا کندن
prong
U
باچنگ ک سوراخ کردن
puncture
U
سوراخ کردن شکست
pertusion
U
عمل سوراخ کردن
broached
U
سوراخ کردن قایق
broach
U
سوراخ کردن قایق
gride
U
سوراخ کردن فرورفتن
punch
U
سوراخ ایجاد کردن
punch
U
مهر کردن سوراخ
transfixion
U
عمل سوراخ کردن
peep
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeping
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeped
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeps
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
BNC connector
U
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
slot
U
سوراخ کردن شکاف کوچک
back drilling attachment
U
تجهیزات سوراخ کردن از پشت
jab
U
خنجر زدن سوراخ کردن
jabbing
U
خنجر زدن سوراخ کردن
jabbed
U
خنجر زدن سوراخ کردن
notch
U
شکاف چوبخط سوراخ کردن
unkennel
U
از سوراخ یا لانه بیرون کردن
jabs
U
خنجر زدن سوراخ کردن
notches
U
شکاف چوبخط سوراخ کردن
drills
U
سوراخ کردن چاه کندن
drill
U
سوراخ کردن چاه کندن
puncture
U
سوراخ کردن پنچر شدن
slotting
U
سوراخ کردن شکاف کوچک
puncturing
U
سوراخ کردن پنچر شدن
punctures
U
سوراخ کردن پنچر شدن
punctured
U
سوراخ کردن پنچر شدن
drilled
U
سوراخ کردن چاه کندن
slots
U
سوراخ کردن شکاف کوچک
borer
U
هرچیزیکه وسیله سوراخ کردن باشد
bores
U
وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
stave
U
شبیه لوله ایجاد سوراخ کردن
loophole
U
سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
loopholes
U
سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
rupture
U
شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
karatonyxis
U
عمبل اب مرواریدبوسیله سوراخ کردن قرنیه
rupturing
U
شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
ruptures
U
شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
bore
U
وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
fraise
U
گشادتر کردن سوراخ اره مدور
lanciation
U
سوراخ کردن یا تیر کشیدن دردتیر کشنده
jackhammer
U
مته دستی مخصوص سوراخ کردن سنگ
perforating
U
سوراخ کردن نفوذ کردن
perforates
U
سوراخ کردن نفوذ کردن
impaling
U
سوراخ کردن احاطه کردن
impales
U
سوراخ کردن احاطه کردن
penetract
U
رخنه کردن سوراخ کردن
penetrates
U
رخنه کردن سوراخ کردن
punched
U
منگنه کردن سوراخ کردن
impaled
U
سوراخ کردن احاطه کردن
penetrated
U
رخنه کردن سوراخ کردن
punches
U
منگنه کردن سوراخ کردن
impale
U
سوراخ کردن احاطه کردن
punch
U
منگنه کردن سوراخ کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com