Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
longish
U
متمایل به درازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lengthiness
U
درازی
lankness
U
درازی
endlong
U
از درازی
longways
U
از درازی
longevity
U
درازی عمر
lankiness
U
درازی و لاغری
multiple length
U
با درازی چندگانه
interminableness
U
درازی زیاد
yack
U
روده درازی
aggression
U
دست درازی
violence
U
دست درازی
interference
U
دست درازی
long windedness
U
روده درازی
encroach
U
دست درازی کردن
encroached
U
دست درازی کردن
encroaches
U
دست درازی کردن
the legth of a rope
U
درازایا درازی طناب
longevity
U
درازی عمر دیرپایی
prolixity
U
پرگویی روده درازی
reacher
U
دست درازی کننده
from way back
<idiom>
U
مدت خیلی درازی
yaks
U
وراجی کردن روده درازی
yak
U
وراجی کردن روده درازی
entellus
U
یکجورعنترکه ریش ودم درازی داردودرنزدهندوهاارجمنداست
long haul
<idiom>
U
مدت درازی بین کاری که ادامه داد
inclinatory
U
متمایل
minded
U
متمایل
swept
U
متمایل
propense
U
متمایل
inclinable
U
متمایل
partial
U
متمایل به
oriented
U
متمایل به
prone
U
متمایل
avid
U
متمایل
amenable
U
متمایل
yellowy
U
متمایل به زردی
contractive
U
متمایل به انقباض
cephalad
U
متمایل بطرف سر
apt
U
متمایل اماده
downward
U
متمایل بپایین
dancy
U
متمایل به رقص
dermotropic
U
متمایل به پوست
fattish
U
متمایل به چاق
trepan
U
متمایل شدن
grayish
U
متمایل به خاکستری
swimmy
U
متمایل بگیجی
greenish
U
متمایل به سبز
inclines
U
متمایل کردن
inclines
U
متمایل شدن
expansive
U
متمایل به توسعه
fain
U
متمایل بخشنودی
incline
U
متمایل شدن
biassed
U
متمایل بیکسو
incline
U
متمایل کردن
like
U
متمایل به تساوی
liked
U
متمایل به تساوی
tendentious
U
متمایل متوجه
likes
U
متمایل به تساوی
runny
U
متمایل بدویدن
cephalad
U
متمایل بطرف راس
pruplish
U
متمایل به رنگ ارغوانی
bossy
U
متمایل به ریاست مابی
bossiness
U
متمایل به ریاست مابی
pneumotropic
U
متمایل به نسج ریوی
adaxial
U
متمایل بطرف محور
mind to do a thing
U
متمایل کردن به کاری
gravitating
U
متمایل شدن بطرف
gravitates
U
متمایل شدن بطرف
deasil
U
متمایل بطرف راست
gravitated
U
متمایل شدن بطرف
forward slope
U
شیب متمایل به جلو
zenkatsu dachi
U
ایستادن متمایل به جلو
gravitate
U
متمایل شدن بطرف
suicidal
U
وابسته یا متمایل به خودکشی
soiuth ward
U
بطرف جنوب متمایل بجنوب
south wards
U
بطرف جنوب متمایل بجنوب
antrorse
U
خمیده بجلو یا متمایل ببالا
neologian
U
متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
bias
U
بیک طرف متمایل کردن
sway
U
متمایل شدن یا کردن و بعقیدهای
sways
U
متمایل شدن یا کردن و بعقیدهای
coral pink
U
رنگ ارغوانی متمایل به زردکمرنگ
tends
U
متمایل بودن به گرایش داشتن
tending
U
متمایل بودن به گرایش داشتن
swayed
U
متمایل شدن یا کردن و بعقیدهای
lie over
U
متمایل بودن منتظر ماندن
biases
U
بیک طرف متمایل کردن
lie over
U
بتاخیر افتادن متمایل شدن
lopsided
U
متمایل بیک طرف بی قرینه
tend
U
متمایل بودن به گرایش داشتن
tended
U
متمایل بودن به گرایش داشتن
the odds are in our favour
U
احتمالات بسوی ما متمایل است یا می چربد
bank
U
دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
banks
U
دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
beryl
U
سیلیکات بریلیوم و الومینیوم رنگ ابی متمایل به سبز
tint
U
[هاله ای از رنگ که بیشتر به سمت سفید متمایل باشد.]
fullwrite professional
U
یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
how long is the rope
U
درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
blae
U
ابی متمایل به سیاه خاکستری ابی رنگ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com