English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
united U متفق
allied U متفق
confederate U متفق
confederates U متفق
at one U متفق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
uniting U متفق کردن
confederates U متفق موتلف
confederates U متفق کردن
unites U متفق کردن
unanimous U متفق القول
unanimous U متفق الرای
unite U متفق کردن
hang together U متفق بودن
confederate U متفق کردن
confederate U متفق موتلف
confederate U متفق کردن یا شدن
confederates U متفق کردن یا شدن
fraternised U برادری کردن متفق ساختن
adequateness U توافق داشتن متفق بودن
fraternises U برادری کردن متفق ساختن
fraternising U برادری کردن متفق ساختن
adhering U توافق داشتن متفق بودن
adheres U توافق داشتن متفق بودن
adhered U توافق داشتن متفق بودن
adhere U توافق داشتن متفق بودن
fraternize U برادری کردن متفق ساختن
fraternized U برادری کردن متفق ساختن
fraternizes U برادری کردن متفق ساختن
fraternizing U برادری کردن متفق ساختن
agrees U متفق بودن همرای بودن
agreeing U متفق بودن همرای بودن
agree U متفق بودن همرای بودن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com